کتاب صوتی بانو گوزن، اثر جدید مریم حسینیان است که بهتازگی توسط رادیو گوشه منتشر شدهِ چهره جدیدی در میان راویان کتابهای صوتی رو کرده است، راویِ آشنایی به نام سحر دولتشاهی که گویا ایشان هم به جرگه هنرپیشههایی پیوسته که از این پس کتابها را با صدای دلنشین خود ماندگارتر خواهند کرد. بانو گوزن را نشر چشمه منتشر کرده و نسخه صوتی آن، خیلی سریع با استقبال بسیار مخاطبین کتابهای صوتی مواجه شده است. در مطلب امروز با نویسنده و راوی کتاب صوتی بانو گوزن بیشتر آشنا شده و خط اصلی این داستان را بیشتر بررسی خواهیم کرد.
درباره مریم حسینیان؛ نویسندهای از بطن زنان جامعه امروز ایران
مریم حسینیان از منظر دیگری هم برای اهالی کتاب و مطالعه در ایران آشنا بهنظر میرسد، او همسر مهدی یزدانی خرم دیگر نویسنده خوشقلم معاصر است. مریم حسینیان در اولین روز از بهار سال ۱۳۵۴ در مشهد دیده به جهان گشود. او پس از دوران دبیرستان در دانشگاه معتبر فردوسی مشهد مهندسی خاکشناسی خواند و گویا این رشته با روح و خلقوخوی او سازگار نبود و بهسرعت در دانشگاه پیام نور مشهد مشغول به تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی شد و با مدرک کارشناسی این رشته را پایان داد. حسینیان همواره در دوران دبیرستان و دانشگاه به نوشتن مشغول بود و بخشی از داستانهای کوتاه او در نگارشهای همین دوران شکل گرفت.
تحصیل در رشته ادبیات فارسی باعث شکوفایی بیشتر ذهن خلاق او برای خلق داستان و رمان شد و او خیلی زود کار خود را با داستان کوتاه آغاز کرده و مجموعه داستانهای «حتی هنوز هم دیر است» و «ماریا انگشت» را در قالب داستان کوتاه به رشته تحریر درآورد. لذت نوشتن خیلی زود بر روح او چیره شد و سریعا مشغول نگارش رمان «بهار برایم کاموا بیاور» شد که این اثر نامزد نهایی آخرین دوره جایزه گلشیری در بخش رمان اول شد و مورد توجه منتقدین قرار گرفت. آنچه در مسیر پیشرفت آثار او بسیار اهمیت دارد اینکه وی در حین نگارش آثار خود و یا در زمان طراحی کلی رمانها از راهنماییهای همسرش بسیار استفاده میکند، از سوی دیگر در مطالب منتشر شده منتسب به مهدی یزدانی خرم نیز میبینیم که وی هم از همسرش بهعنوان یک چشم سوم برای شکلگیری بهتر آثارش همیشه بهره میبرد.
مریم حسینیان نزدیک به بیست سال است که عضو هیئت مدیره انجمن ادبیات داستانی خراسان است و با اینکه سالهاست در تهران سکونت دارد، هیچوقت ارتباط خود را با انجمن ادبیات داستانی مشهد قطع نکرده، با تمام مشغلهای که دارد کارگاههای بسیاری در زمینه داستاننویسی در انجمن ادبیات مشهد برگزار کرده است.حسینیان سالها با مطبوعات استان خراسان و حتی کشور همکاری داشتهاست، وی هماکنون کارشناس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است.
نگاهی به آثار مریم حسینیان
مجموعه داستان
- ۱۳۷۹ – حتی امروز هم دیر است
- ۱۳۸۳ – ماریا انگشت
رمان
- ۱۳۸۹- بهار برایم کاموا بیاور
- ۱۳۹۵- ما اینجا داریم میمیریم
- ۱۴۰۰- بانو گوزن
سحر دولتشاهی، یک ستارهی خوشصدای دیگر
سوای اینکه بانو گوزن را رادیو گوشه در عین خوشسلیقگی با صدای سحر دولتشاهی منتشر کرد و این موضوع برای مخاطبین و اهالی کتاب و آثار صوتی بسیار جذاب بوده، صدای دلنشین و لحنِ روایت سحر دولتشاهی در بانو گوزن به محبوبیت این اثر در همین مدت کم انتشارش افزوده است.
سحر دولتشاهی متولد ۱۳۵۸ در تهران است جالب است بدانید او از نوادگان خاندان معروف قجری دولتشاهی بهشمار میرود. دولتشاهی در رشته های ادبیات نمایشی و مترجمی زبان فرانسه تحصیل کرده است و در بیش از ۳۰ فیلم و سریال ایرانی ایفای نقش داشته و در حال حاضر یکی از بازیگران پرکار سینما، تئاتر و شبکه نمایش خانگی کشور محسوب میشود.
نخستین کار حرفهای او، در تئاتر نیمروز خواب آلود به کارگردانی آیت نجفی بود. نخستین نقش سینمایی وی نیز در سال ۱۳۸۴، در فیلم چهارشنبهسوری از اصغر فرهادی بود. وی با بسیاری از کارگردانهای سرشناس ایرانی همکاری داشته و در سریالهایی همچون کتابفروشی هدهد، مسافران، نابرده رنج، توطئه فامیلی، قلب یخی، قورباغه و میخواهم زنده بمانم ایفای نقش کرده است. نقطه عطف حضور او در شبکه نمایش خانگی با حضور در آثاری مانند قورباقه و میخواهم زنده بمانم است که با یفای نقشهای کلیدی در این دو سریال بسیار نزد مخاطبین محبوبتر شد.
شروع فعالیت هنری وی مانند بسیاری دیگر از ستارگان سینمای ایران با تئاتر بود. حضور در صحنه تئاتر بود که منجر به آشنایی او با رامبد جوان شد. دولتشاهی در ۲۷ اسفند ۱۳۸۷ با رامبد جوان ازدواج کرد و در ۱۳۹۳ از وی جدا شد. سحر دولتشاهی هیچگاه به مطبوعات و خبرنگاران اجازه نداد در خصوص دلایل جداییاش از رامبد جوان سئوال کنند و بهنوعی حریم خصوصی خود را بسیار مهم و محترم نگاه داشته است.
دولتشاهی با بازی در فیلم طلا و مس به کارگردانی همایون اسعدیان در سال ۱۳۹۰ نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش دوم زن از چهاردهمین جشن خانه سینما شد. همچنین وی توانست برای بازی در فیلم عصر یخبندان در سی و سومین جشنواره فیلم فجر و برای بازی در فیلمهای عرق سرد و چهارراه استانبول در سی و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن را به دست بیاورد. او تا کنون دو بار برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن شدهاست.
کتاب صوتی بانو گوزن؛ داستان تنهایی یک زن
آنچه در خصوص کتاب صوتی بانو گوزن اهمیت زیادی دارد اینکه برخلاف نام آن نباید این اثر را یک رمان کاملا زنانه و جنسیتی قلمداد کنیم، بانو گوزن روایت تنهایی و مشکلات زنی است در آغاز مسیر بارداری و تولد فرزند که در زاویهای وسیعتر نگرشی بسیار عمیق به تنهایی انسان و مواجه با تنهایی و بیکسی دارد از سوی دیگر او در چنگال تفکری مردسالار در تمام لایههای زندگی از کودکی تا زندگی مشترک کنونیاش گرفتار است. بانو گوزن روایتی از شرایط تمام انسانهاست که کموبیش برای همه ما اتفاق میافتد و باید در آن شرایط به یک درک و تفاهم متقابل برسیم.
کتاب صوتی بانو گوزن لبریز از احساسات و عواطف انسانی است که در تقابل با مشکلات و حمله سهمگین تنهایی در قالب این اثر فوران کرده است. این رمان، داستان تنهاییهای زنی در آغاز مسیر پرمخاطره مادر شدن را به بهترین شکل روایت میکند. طاطا شخصیت اصلی رمان مریم حسینیان است که تا میخواهد کسبوکار جدیدش را راه بیاندازد و جانی تازه به زندگیاش ببخشد خبر میآید که باردار است. طاطا یک زن کارمند است که از یک جایی به بعد تصمیم میگیرد این سبک از زندگی را کنار گذاشته و به کارهای هنری بپردازد. همسرش بهشدت با تصمیم او مخالف است ولی طاطا سرسختانه بر روی ایده بزرگ خود پافشاری دارد. این تمام مشکلات طاطای قصه ما نیست و کاشف هم عمل میآید که جنینِ مهمان بطن او شرایط اضطراری دارد و طاطا باید استراحت مطلق داشته باشد و او مانده با رویایی که نمیخواهد به سادگی حتی به قیمت زایمان فرزندش از آن دست بکشد.
طاطا در شرایط بغرنجی گرفتار شده و تمام ذهنش درگیر فکر و خیال است و با بازگشتهای پیدرپی به گذشته مخاطب را نیز همراه روزهای رفته خود میکند. کتاب صوتی بانو گوزن قصه شیوای رنج است، رنجی که همه ما در برهههای زمانی مختلف از زندگی به آن گرفتار شدهایم و کمترین انتظارمان از محیط اطراف و آدمهای آن سطح قابل قبولی از درک و فهم است. طاطا برای رهایی از هجوم تنهایی با گوزنی خیالی در زندگیاش گرم میگیرد و مریم حسینیان تلاش دارد این گوزن مرحم تنهایی طاطا باشد. به نظر میرسد گوزنی که طاطا در مدت بارداریاش با او گرم گرفته است، از او مراقبت میکند، بیتابِ اوست و البته وی را مورد آزار نیز قرار میدهد، خودِ زنی است که از کودکی در وجود جاهطلب و آرزومندش پنهان بوده و حالا فرصت مناسبی برای سر برآوردن و خودی نشاندادن پیدا کرده است.
کتاب صوتی بانو گوزن شاید قصه تکتک ما باشد،قصهای که در آن برای دستیابی به یک هدف بزرگ، برای رهایی از رخوتهای مالی و معنوی مانند گنجشکی گرفتار در اتاقی شیشهای، خود را به این طرف و آن طرف میکوبیم و از درودیوار برایمان میبارد.
مریم حسینیان با بهرهگیری از موتیفهای متعدد زنانه توانسته معجونی دلنشین از رئال و فانتزی در این رمان خلق کرده و روایتی مناسب از زندگی طاطا در مواجه او با مشکلات سهمگین زندگی را بهتصویر بکشد. او موفق شده با استفاده از قالب رمان به عنوان یکی از مهمترین اَشکال ادبی، قصهگوی زنانی باشد که در تنهایی و انزوای خود گوزنی را با شاخهای فریبنده پنهان دارند.
شاید ذکر این نکته ضروری باشد که به زعم برخی از منتقدین آثار ادبی تالیفی در ایران، بانو گوزن شباهتهای زیادی با دیگر اثر معروف مریم حسینیان یعنی بهار برایم کاموا بیاور دارد که البته حسینیان همواره این موضوع را رد کرده و حال و هوای بانو گوزن را بسیار متفاوت از دیگر اثرش توصیف نموده.
در بخشی از رمان بانو سگ میخوانیم:
گوزن به ما نگاه میکند. مثل تابلو زیبایی روی تپهی یخزدهی خاک ایستاده و بخار از سوراخ دماغش بیرون میآید هیچوقت از این فاصله به گوزن نگاه نکردهام. خانهام آنقدر بزرگ نیست که بشود گوزنی را تنها دید که ایستاده و شاخهایش خیلی بلند شدهاند. به فرشاد نگاه میکنم. دلم میخواهد به کلاهش دست بزنم تا مطمئن شوم واقعی است. فرشاد جوانتر از وقتی است که آمد خانهام. موی شقیقهاش جوگندمی نیست اما زیر چشمهایش حلقهای سیاه است.