در دو هفته اخیر پخش سریال یاغی از پلتفرم فیلیمو باردیگر نام یک رمان را بر سر زبانها انداخته است. سریال یاغی به کارگردانی محمد کارت با نگاهی به رمان سالتو نوشته مهدی افروزمنش ساخته شده است و در همین دو قسمت اول توانسته نظر بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کند.
با اینکه اقتباس سینمایی از آثار ادبی سابقهای بسیار طولانی دارد اما در سینما و به خصوص صنعت سریالسازی در ایران با آثار اقتباسی کمتری مواجه هستیم. شاید بتوان گفت طلایهدار سینمای اقتباسی در ایران داریوش مهرجویی است که توانسته در کارنامهاش اقتباسهایی چون «گاو»، «پری»، «درخت گلابی»، «میهمان مامان» و «آقای هالو» را ثبت کند. البته که اقتباسهای ماندگار دیگری چون سریال «داییجان ناپلئون»، «ناخدا خورشید»، «تنگسیر»، «آرامش در حضور دیگران» را نیز نباید از خاطر برد.
از آخرین سریالهای اقتباسی که اتفاقا از شبکه نمایش خانگی هم پخش شد باید به سریال موفق «زخم کاری» اشاره کرد.
سریال زخم کاری به کارگردانی محمدحسین مهدویان نیز از جمله اقتباسهای آزاد بر اساس رمان «بیست زخمکاری» نوشته محمود حسینیزاد بود.
پخش این سریال و موفقیت و محبوبیت او نزد تماشاگران باعث شد موج جدیدی حول محور اقتباس شکل بگیرد و کارگردانان و تهیهکنندگان به دنبال کشف ظرفیتهای بیشتر در ادبیات داستانی متاخر ایرانی باشند.
هر دو رمان بیست زخم کاری و سالتو از رمانهای یک دهه اخیر ایران هستند و همین نزدیکی زمانی باعث شده تا اتفاقات و روند داستانی رمان به زندگی روزمره ما شبیهتر بوده و مخاطبان حال و احوالشان را بیشتر در میان شخصیتها و اتفاقات پیدا کنند.
قدرت گرفتن شبکه نمایش خانگی و پلتفرمهای پخش فیلم و سریال در ایران نوید تازهای برای رشد آثار اقتباسی و توجه بیشتر به ادبیات داستانی است. البته این توجه صرفا محدود به اقتباس هم نیست.
در همین روزها شاهد پخش سریال دیگری به نام «نوبت لیلی» هستیم که تجربهای کاملا نو و ساختارشکنانه در سریالسازی است. این سریال فانتزی، معمایی نیز بسیار وامدار ادبیات است. بخش قابل توجهی از جهانِ در هم پیچیده و چندلایه این سریال نیز ردپای کتابهایی چون «هفت پیکر» نظامی، «صدسال تنهایی» و آثار بورخس مشهود است.
اقتباس چیست؟ انواع اقتباس از آثار ادبی
در لغتنامه معنای اقتباس را اخذ کردن یا یاد گرفتن دانش از کسی آمده است. ریشه اقتباس را میتوان در علم بدیع نیز پیدا کرد؛ کلام، نثر یا نظمی که در آن بدون اشاره صریح به آیات قرآن به مفهوم آن اشاره شود.
معنای اقتباس در گذر زمان و به خصوص پس از ظهور پدیده سینما دچار تحول شده و اکنون اقتباس بیشتر به وامگیری از کل یک متن اشاره دارد.
پیش از این عمده اقتباسها از متون مذهبی و مقدس صورت میگرفت ولی کمکم رمان و ادبیات داستانی نیز این فرصت را پیدا کردند که به عنوان ماده اصلی بسیاری از فیلم و سریالها مورد توجه قرار گیرند. تاثیر اقتباس در سینما تا جایی پیش رفت که فیلمنامهها به دو دسته «نوآورانه» و «اقتباسی» تقسیم شد و اکنون در بسیاری از جشنوارههای معتبر سینمایی این دو دسته مورد داوری جداگانه قرار میگیرند.
نکته قابل تامل در خصوص اقتباسهای سینمایی این است که تمام آثار اقتباسی سینمایی تبدیل به آثار پرفروش شدهاند – فارغ از ارزشگذاری نسبت به آثار اقتباسی- و بخش عمدهای از آنها اکنون به عنوان گنجینه سینما شناخته میشوند.
آثار ماندگاری چون؛ «پدرخوانده» ساخته فرانسیس فورد کاپولا، «برباد رفته»به کارگردانی ویکتور فلمینگ، «پاپیون» به کارگردانی فرانکلین جی شافنر، «ارباب حلقهها» ساخته پیتر جکسون، «سکوت برهها» اثر جاناتان دمی و بسیاری دیگر از شاهکارهای تاریخ سینما.
میتوان گفت تاریخ سینما ثابت کرده است آثار اقتباسی تبدیل به آثاری ماندگار و ارزشمند میشود و همین حقیقت باعث شده همچنان ادبیات داستانی به عنوان مهمترین ماده برای نوشتن فیلمنامهها مورد استفاده قرار گیرد.
انواع اقتباس سینمایی
اقتباس سینمایی را میتوان به سه دسته عمده تقسیم کرد:
اقتباس وفادارنه
اقتباس آزاد
اقتباس لفظ به لفظ
سریال یاغی چه نوع اقتباسی است؟
از تیتراژ سریال و با توجه به دو قسمت پخش شده از سریال یاغی میتوان گفت این اقتباس هم نوعی اقتباس آزاد از رمان سالتو است. در اینجا خط داستانی رمان حفظ شده ولی شخصیتها و داستانهای فرعی دیگری به آن اضافه شده و ممکن است نهایتا با سیر کاملا متفاوتی از رمان طرف باشیم.
نویسندگی سریال یاغی را پدرام امیری، حسین دوماری و محمد کارت، کارگردان سریال، بر عهده داشتهاند. حضور سه نویسنده و در کنار رمان سالتو به عنوان بنمایه اصلی اثر نویدبخش فیلمنامهای چفت و بستدار و موفق است.
خلاصه رمان سالتو نوشته مهدی افروزمنش
تم اصلی رمان سالتو مبارزه است. سالتو داستان پسری از اعماقِ ناکجابادی سیاه و فلاکتزده است که برای زنده ماندن و زندگی کردن باید مبارزه کند.
قهرمان داستان سالتو پسری شانزده ساله به نام سیاوش است که در محلهای فقیرنشین در جنوب شهر تهران زندگی میکند. زندگی او با کشتی گره خورده است و او در مبارزه تن با تن دنبال پیدا کردن هویتی تازه و گذر کردن از بدبختیها و مصائبی است که شرایط زیستیاش به او تحمیل میکند.
سیاوش با اتکا به زور بازو و روحیه جنگنده و یاغیگر خود موفق میشود در رقابتهای محلی کشتی بدرخشد و تا جایی پیش رود که نظر دو مرد ِ مرموز به نامهای «سیا» و «نادر» را که برای کشف استعدادهای کشتی سر از محله او درآوردهاند به خود جلب کند. سیاوش آینده و رویای خود را با حضور این دو مرد و حمایتهای آنها شدنیتر میبیند و وارد دنیایِ بزرگتر و البته مرموزتر آنها میشود اما این تازه آغاز داستان ِ اوست. داستانی که موفقیت سیاوش را به کورهراهها و مسیرهایی خطرناک گره میزند.
مهدی افروزمنش در این رمان چهرهای بیبزک و دوزک از شهر نشان میدهد. از زندگی ِ آدمهایی که برای دوام آوردن و نفس کشیدن نیازمند مبارزه تا پای جانشان هستند. او به سراغ معظلات اجتماعی چون فقر، فاصله طبقاتی، کلاهبرداری و .. رفته و سعی کرده تا چهره واقعی این بخش از اجتماع را نشانمان دهد. بخشی که حاصلِ توزیع نامناسب ثروت و عدم عدالت اجتماعی است.
سالتو به چه معنی است؟
سالتو از فنون بارانداز در کشتی است. بارانداز در کشتی مهارتی است که کشتیگیر کمر حریف خود را به روشهای مختلف مثل فیتیلهپیچ بارانداز، بارانداز مشک سقا، کلید بارانداز و سالتو بارانداز میگیرد و با قراردادن زانوی پای جلوی پای حریف حرکت او را سد میکند و سپس در حالت نشسته یا خوابیده حریف را با انجام فن پلسازی و رفتن به زیر مرکز ثقل بدن و حریف را خاک میکند.
مهدی افروزمنش نام رمانش را از این فن کشتی گرفته که علاوه بر نمایش یکی از وجوه شخصیت اصلی یعنی سیاوش؛ کشتیگیر بودنش، به مبارزه و تلاش نفسبهنفس و جنگیدن برای زندگی نیز اشاره دارد.
درباره سریال یاغی
سریال یاغی از تولیدات پلتفرم فیلیمو است که روزهای پنجشنبه پخش میشود، همانطور که اشاره کردیم سریال یاغی را محمد کارت ساخته است. پیش از این نام محمد کارت با اولین فیلم بلندش یعنی «شنای پروانه» بر سر زبانها افتاد. کارت متولد ۱۳۶۵ و زاده شهر شیراز است. او پیش از ساخت شنای پروانه در سینمای کوتاه و مستند فعالیت داشت و فیلمهای کوتاه و مستند زیادی در کارنامه خود دارد که از جمله میتوان به فیلم کوتاه «بچه خور» یکی از مشهورترین آثار اشاره کرد.
او طی سالهای فعالیتاش در جشنوارههای مختلف حضور داشته و توانسته نظر منتقدان و علاقهمندان به سینما را به آثارش جلب کند و البته جوایز زیادی را نیز نصیب خود کند. که از جمله مهمترین آن میتوان به جوایز زیر اشاره کرد:
-برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران از سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم سینمایی «شنای پروانه» ۱۳۹۸
-برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم از سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم داستانی «بچهخور»
-برنده سیمرغ بهترین فیلم از سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر برای فیلم داستانی «بچهخور»
-برنده تندیس بهترین فیلم کوتاه از بیستمین دوره جشن بزرگ سینمای ایران برای فیلم کوتاه «بچه خور»
-نشان شایستگی بهترین کارگردانی از نهمین جشن مستقل فیلم کوتاه ایران (بچهخور)
-جایزه کارگردانی و جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران
-نشان شایستگی بهترین فیلم از نهمین جشن مستقل فیلم کوتاه ایران (بچهخور)
-برنده سیمرغ بهترین فیلم کوتاه آسیایی از سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر (بچهخور)
کارنامه پر و پیمان محمد کارت نشان میدهد کارگردانی حرفهای و خلاق است. تسلط او به شیوههای نوین سینما، شناخت دقیقش از شخصیتها و داستانهایی که روایت میکند و دانشش در حوزه سینما به او کمک کرده است تا در همین اولین قدمها موفق عمل کند.
سکانس آغازین سریال «یاغی» شاهدی بر همین مدعی است. در سکانس اول این سریال با نماهای مختلفی از حضور کارگرانی در خیابان و دزدی اموال شهری رو به رو هستیم. نماهایی که با دقت و ظرافت انتخاب کادر دوربین و برشهای دقیق و ظریف در توالی هم و چیدمان کلی تبدیل به سکانسی پر جنبوجوش، با ضرباهنگ بالا شده است که گرچه روایتگر دزدی اموال عمومی است اما با قراردادن دوربین در نقش راوی و نزدیک شدن به شخصیتها همدلی مخاطبان را با شخصیتها برمیانگیزد.
سریال یاغی علاوه بر تیم حرفهای نویسندگانش یعنی پدرام پورامیری، حسین دوماری و محمد کارت بخش قابل توجهی از ستارگان سینما و تلویزیون را نیز همراه خود دارد.
فهرست بازیگران سریال یاغی نشان میدهد محمد کارت اینجا نیز کاملا حرفهای و دقیق وارد شده و برای نقشهای مختلف از بازیگران حرفهای و مسلط استفاده کرده است.
بمب خبری سریال یاغی زمانی گوش فلک را کر کرد! که عکسی از گریم تازه پارسا پیروزفر در یکی از نقشهای اصلی این سریال منتشر شد.
پارسا پیروزفر جوانِ خوشچهره سابق سینما که کمکم تبدیل به یکی از موفقترین و البته محبوبترین چهرههای سینمایی شده در این سریال یکی از نقشهای اصلی را بر عهده دارد و در همان قسمت اول ما شاهد حضور او هستیم.
در کنار پارسا پیروزفر نام طناز طباطبایی نیز سر و صدای زیادی در شبکههای اجتماعی برپا کرد. این سر و صداها زمانی بیشتر شد که طناز طباطبایی در جشنواره فجر با کلاهی بافتنی روی سرش حضور پیدا کرد و علت این پوشش را لو نرفتن گریمش در سریال سالتو عنوان کرد.
اما از این دو که بگذریم نوبت به قهرمان اصلی داستان یعنی جاوید با بازی علی شادمان میرسد. علی شادمان که پیش از این نیز با محمد کارت در شنای پروانه همکاری داشته در اینجا بار اصلی قصه را بر دوش گرفته و به عنوان قهرمان اصلی نقش آفرینی کرده است.
با بررسی دو قسمت اول یاغی میتوان گفت شادمان به خوبی از پس نقشِ جاوید برآمده و توانسته همزمان آسیبها و مصائب زندگی جاوید را در کنار مبارزهجویی او به تصویر کشد. شخصیت جاوید با وجوه ِ دراماتیکی چون دلدادگی، تلاش، امید و جنگندگی به خوبی در علی شادمان هویت پیدا کرده و بلوغ یافته است.
همانطور که اشاره شد سریال یاغی با جمع کثیری از بازیگران مطرح سینما و تلویزیون همراه است که برخی از اسامی آنها را مرور میکنیم:
– امیر جعفری در نقش اسی قلک
– مه لقا باقری در نقش مادر ابرا
– جواد خواجوی در نقش خواننده
– الیکا ناصری بازیگر نقش ابرا
– فرهاد اصلانی، عباس جمشیدیفر، ناهید مسلمی، هادی دیباجی، مائده تقوایی و.. از دیگر بازیگران سریال یاغی هستند.
درباره مهدی افروزمنش نویسنده رمان سالتو
مهدی افروزمنش رمان نویس تهرانی ۴۴ ساله است که در کنار نویسندگی سالها سابقه کار در مطبوعات مختلف از جمله روزنامههای شرق، بهار، شهروند، اعتماد و فرهیختگان را در کارنامهاش دارد. از او رمان تاول را نیز میشناسیم که برای نوشتن این رمان موفق به کسب جایزه بهترین رمان سال ۱۳۹۳ از موسسه فرهنگی هفت اقلیم شد.
افروزمنش در نوشتههایش نشان داده دغدغه اجتماعی، سیاسی دارد او نگاه خود را معطوف به طبقات فرودست جامعه کرده و سعی در نمایش رنجها و مرارتهای این طبقات دارد و همزمان نگاه انتقادی او به زمینههای فقر و عدم عدالت اجتماعی در رمانهایش مشهود است.
رمان سالتو
بخشی از رمان سالتو
«بیشتر کشتیگیرها فکر میکنند زور مهم است، پاهای قوی، بدن تر و فرز و عضلههایی که جز از ناخنها و مو باید از هر جای دیگر بدن بیرون زده باشد، فکر میکنند سرشانههای قرص و محکمی میخواهند تا کل پنج دقیقه روی سر و گردن حریف فشار بیاورند، ضربه بزنند و خستهاش کنند. خیال میکنند قهرمانی یعنی فنهای عجیب و غریب بلد بودن یا پشتک و وارو زدن روی تشک. اما من از همان اول بدون اینکه کسی گفته باشد و تنها از روی غریزهای ناب و دستنخورده، فکر میکردم راه اصلی چشمهاست.
میثم چشمهای قهوهای درشتی داشت که خیلی زود فهمیدم حرکت بعدی بدنش را لو میدهد.
بیشتر کشتیگیرها از چشمهاشان استفاده میکنند تا زمین نخورند، حریفشان را ببینند و کارهایی انجام بدهند که یک آدم عادی هم در خیابان میتواند انجام بدهد. به همین خاطر در سالنها هر تمرینی میکنند، جز تمرین نگاه کردن.»
3 Responses
شاید کتاب سالتو توی نشون دادن بدبختی و فلاکت چند قدم جلوتر باشه و در نتیجه خواننده رو قانع کنه مثل فیلم مغزهای کوچک زنگ زده اما فیلم یاغی چنان تصویرهای رنگارنگ و شادی از فقرای جزیره نشون میده (جشنها، لباسهای تمیز، روابط اجتماعی خوب) که بیننده با خودش میگه کارگردان قطعا تا حالا فقر رو ندیده و درکی ازش نداره و خودم که هوس کردم برم جزیره زندگی کنم 😁
اتفاقا منِ جنوب شهری با تصویری که محمدکارت از محلات جنوب شهر تهران ارائه میکنه خیلی احساس نزدیکی بیشتری دارم تا نوع تصاویر مطلقا سیاه آثار درمیشیان و سعید روستایی.
تمام جنوب شهر در فقر و اعتیاد و آسیب های اجتماعی خلاصه نشده.فیلم هایی مثل ابد و یک روز و امثالهم فقط یک روی سکه این مناطق رو می بینن.
تصویر من از جنوب تهران همونیه که یاغی نشون میده
ممنون از این مطلب کاربردی