بالاخره یه روز قشنگ حرف میزنم، معجونی است از تمامی پارامترهایی که یک اثر را ماندگار میکند، قلم توانای دیوید سداریس و ترجمه بینظیر و بی نقص پیمان خاکسار، بهخودیخود برای تِرند شدن این اثر کفایت میکرد که رادیو گوشه تصمیم گرفت کاری کند کارستان و این کتاب جذاب را با صدای دوست داشتنی و دلنشین هوتن شکیبا روانه دنیای رسانههای شنیداری کشور کرد. وقتی یک کتاب خاص و غیرمعمولی مانند بالاخره یه روز قشنگ حرف میزنم را با صدای هوتن شکیبا میشنویم با خود میگوییم ای کاش هوتن شکیبا، تمام کتابهایی که با آنها زندگی کردهایم را برایمان یک دور میخواند.
دیدید سداریس
دیوید سداریس، متولد ۲۶ دسامبر ۱۹۵۶، نویسنده، طنزپرداز و کمدین آمریکایی است که در شهر رالی در کارولینای شمالی متولد و رشد کرد. مادرش یک آمریکایی کاتولیک بود و پدرش مردی ارتدوکس با اصالتی یونانی. دیوید پنج خواهر و برادر داشت که یکی از خواهرانش یعنی ایمی سداریس به بازیگر و کمدینی مشهور تبدیل شد. او پس از گذران دوران ابتدایی تحصیل خود، مدتی را در دانشگاه کارولینای غربی درس خواند اما بعد به دانشگاه کنت رفت. سداریس در سال ۱۹۸۳ وارد دانشگاه شیکاگو شد و سرانجام در سال ۱۹۸۷ از دانشکده هنر شیکاگو فارغ التحصیل شد.
سداریس در دسامبر سال ۲۰۰۸ از دانشگاه بیرمنگام دکترای افتخاری نیز دریافت کرد. تاکنون به قلم سداریس بیش از چهل مقاله در مجلهی نیویورکر به چاپ رسیده است. سداریس تا قبل از شکلگیری ریتم اصلی زندگیاش که همان نویسندگی و طنزپردازی است، شغلهای عجیب غریب و پراکنده زیادی را تجربه کرده که همین تجارب، بعدها دستمایه بسیاری از نوشتههای طنز او قرار گرفت.
او برای آغاز، وارد عرصه تولید محتوای طنزآمیز برای رادیو و سایر رسانهها شد. دیوید سداریس در حال حاضر به همراه خانوادهاش در منطقهی هرشام در ساسکس غربی زندگی میکند. جرقه اولیه شهرت او بعد از حضورش در برنامهای رادیویی محلی و سپس در رادیوی ملی آمریکا در سال ۱۹۹۲ زده شد که یکی از زندگینامههای او را با نام خاطرات سانتلند پخش کرد.
به زعم بسیاری از منتقدین و تحلیلگران دنیای رسانههای طنز در آمریکا، سداریس در حال حاضر پرمخاطبترین طنزنویس پانزده سال اخیر امریکا بهشمار میآید. تمام کتابهایش با تیراژهای نجومی پرفروشاند. جالب و حیرت آور است که تاکنون در آمریکا، هشت میلیون نسخه از آثارش به فروش رسیده است.
آثار و نگرش دیوید سداریس
برای آغاز آشنایی بیشتر با ایدئولوژی دیوید سداریس در مقوله طنز هیچ چیز بهتر از یک معرفی از پیمان خاکسار مترجم بالاخره یه روز قشنگ حرف میزنم نمیتواند مثمرثمر باشد که میگوید: «سداریس میخنداند. به مفهوم واقعی کلمه. از او نباید انتظاری را داشته باشید که از کافکا و فاکنر و بورخس دارید. اتفاقاً در بیشتر طنزهایش، بهخصوص در بالاخره یه روز قشنگ حرف میزنم ، فضاهای روشنفکری و روشنفکران را دست میاندازد و باعث خنده میشود.»
سداریس در طنزنویسی هیچ رحم و مروتی سرش نمیشود و همه را، از خانواده گرفته تا حکومت و انواع و اقسام سلبریتیهای ریز و درشت آمریکا را از دم تیغ قلم خود میگذراند. هیچ مماشاتی در خط فکری او در مقوله طنز دیده نمیشود و هر موضوع و اتفاقی که بتواند به شکل طنز پیام خود را از دل آن به جامعه و مخاطبین منتقل کند را دست آویز قرار میدهد.
بیان طنز سداریس فقط اشخاص را هدف نمیگیرد بلکه از نحوه اداره کشور پهناوری مانند آمریکا گرفته تا نظام سرمایه داری، حزب کمونیست و حتی جامعه شهر نشینی در ایالت¬های مختلف آمریکا را نیز در بر می¬گیرد.
از نظر دیوید سداریس زندگی یک زاویه دیگر هم دارد که اغلب از دید مردم پنهان مانده است، سداریس میگوید اگر بتوانیم آن زاویه خاص را بیابیم، نگاه ما به بسیاری از مقولههای زندگی و رخدادهای آن تغییر اساسی خواهد داشت. سداریس آن زاویه را بهخوبی یافته و تمامی دنیای پیرامون خود را از افراد گرفته تا تمامی اتفاقاتی که در جهان رخ میدهد را از آن زاویه نگاه کرده و در خصوص آن طنز مینویسد.