برای خلق داستان با مضمون ویژهای لزوما به ابزار خاصی احتیاج نداریم مگر قلمd توانا که نویسنده با تکیه برآن و تخیل خود داستانسرایی را آغاز کند.
کتاب کفشهای آبنباتی داستان یک مغازهی شکلاتفروشی است اما این مغازه یک مغازهی ساده نیست. داستان به اندازهی دنیای آبنباتها، شکلاتها و پاستیلها رنگ و طعمهای متفاوتی دارد که نوجوانان مجذوب آن میشوند. جوآن هریس نویسندهی توانایی است که با داستانهای فراواقعیش از جمله «شکلات» شناخته میشود.
«واقعیت تلخ این است که هر ساله، بیش از بیست میلیون نامه برای مردگان فرستاده میشود...این اتفاق نشاندهندهی این است که زندگی با همهی دغدغههای ناچیزش ادامه دارد، غافل از آن که خیلی زود، معجزهای رخ میدهد. از مردگان چیز زیادی باقی نمیماند، جز چند صورت حساب، نام و کد پستی؛ در چمدانی که همچون تحفهای در آستانهی در خانهای قدیمی رها شده و شاید روباهها پارهاش کرده باشند، چیزی نمیتوان یافت.»
جملات آغازین کتاب نشاندهندهی داستانی عجیب و غریب است. کفشهای آبنباتی داستان مادری به نام یان کاربونی است که به همراه دو دخترش، رزت و آنی به شهر کوچکی مهاجرت میکنند. آنها از قدرت جادویی برخوردار هستند، ولی تصمیم میگیرند مدتی را بدون جادو زندگی کنند.
ین به همراه رزت و آنی سعی میکنند شبیه بقیه آدمها، معمولی زندگی کنند، آنها صاحب مغازهی شکلاتفروشی هستند و در طبقهی بالا آن زندگی میکنند. مردم زیادی برای خرید به مغازهی شکلاتفروشی میروند. روزی زوزی که شخصیتی متفاوت نسبت به بقیه دارد، وارد مغازه میشود. او از همان ابتدا با کفشهای آبنباتیاش توجه بقیه را جلب میکند.
زوزی دخترکی است که از قدرت استثنایی برخوردار است، او با هویت مردگان زندگی میکند و از مدارک و وسایل مردگان استفاده میکند. زوزی دیآلبا زندگی یان کاربونی ، رزت و آنی را وارد چالشهای جدید میکند و آنها درگیر اتفاقهای جادویی میشوند.
«مرگ»، «یک ببر»، «دو خرگوس»، «تغییر»، «چهار یکشنبه پیش از میلاد مسیح»، «ارواح مهربان»، «برج» و «جشن میلاد مسیح» هشت فصل کتاب کفشهای آبنباتی هستند که اتفاقهای رمزآلود داستان را بازگو میکنند.
جوآن هریس Joanne Harris در سال 1964 به دنیا آمد. پدر او انگلیسی و مادرش فرانسوی بود که هر دو آنها به تدریس زبانهای مدرن و ادبیات مشغول بودند. جوآن هریس دربارهی دورگه بودنش میگوید :«فولکلورها و سنن هر دوی این کشورها نوشتههای من را تحت تاثیر قرار میدهد. این سنن و فولکلورها برای من الهامبخش هستند. وقتی که از فولکلور صحبت میکنم منظورم همه داستانها، اشعار، هنرها و افسانههایی است که در فرهنگ مردم این کشورها آمیخته شده، حتی آشپزی این کشورها هم از همین فولکلورها تاثیر میگیرد.»
فرانسوی زبان مادری جوآن است و از همان دوران کودکی به نوشتن علاقه داشت. جوآن هریس داستانهای کوتاه «برادران گریم» و «شارل پرو» را میخواند و بسیار مجذوب آنها بود؛ از جمله این داستانها میتوان به قصههای «سیندرلا»، «شنل قرمزی» و «سفید برفی» اشاره کرد.
جوآن هریس تحصیلاتش را ادامه داد و به مدت 15 سال در دانشگاههای مختلف زبان و ادبیات تدریس کرد. او در پروژههای مختلف ادبی شرکت کرد و به طور جدی به نوشتن روی آورد. جوآن پیش از آن که خود را از تدریس بازنشسته کند کتابهای مختلفی از جمله «تخم شرارت»، «خواب رنگ پریده خواهر» و «شکلات» را منتشر کرد.
سبک داستانهای هریس ما را مجاب میکند که اگر بهدنبال داستانی آمیخته با جادو و افسون هستیم و میخواهیم با خواندن آن به دنیای عجیبوغریبی سفر کنیم به سراغ کتابهایش برویم. جوآن هریس با خلق اتفاقهای هیجانی و عجیب شما را در زندگی واقعی اما عجین با سحر و جادو قرار میدهد. بسیاری نام جوآن هریس را با رمان «شکلات» Chocolat که سومین رمان جوآن است، میشناسند. رمان «شکلات» داستان زنی است که در جامعهی سنتی فرانسه به دور از دیدگاهای مذهبی مغازهی شکلاتفروشی افتتاح میکند. مردم متعصب شخصیت اصلی داستان را مورد آزار و اذیت قرار میدهند و داستان پیش میرود. داستان «شکلات» مورد توجه سینماگران نیز قرار گرفت و سال 2000 براساس آن فیلم سینمایی با همان نام کتاب ساخته شد. «جانی دپ» و «ژولیت بینوش» در این فیلم ایفای نقش کردند و فیلم نامزد چهار جایزه اسکار 2001 و برندهی جایزه بوگی شود.
جوآن هریس نوشتن را متوقف نکرد و پس از ترک دانشگاه تمام زمان خودش را وقف داستاننویسی کرد. او کتاب کفشهای آبنباتی The Lollipop Shoes را در می 2007 منتشر کرد، کفشهای آبنباتی در ادامهی کتاب «شکلات» نوشته شده است. درحالیکه این دو کتاب مکمل یکدیگر هستند، میتوان هر کدام را به عنوان کتابی مستقل در نظر گرفت و مطالعه کرد.
کتاب کفشهای آبنباتی را «چیستا یثربی» به فارسی ترجمه کرده است. «چیستا یثربی» نویسنده و کارگردان تئاتر و سینما در مهر سال 1347 در تهران به دنیا آمد. او علاوه بر تدریس در دانشگاه در زمینهی نمایش و تئاتر نیز فعالیتهای گستردهای دارد. از جمله نمایشهای او میتوان «میهمان سرزمین خواب» و «جنایت و مکافات» اشاره کرد که بسیار موفق بودند و اجرای خارجی نیز داشتند. فیلمنامهی فیلم «دعوت» به کارگردانی «ابراهیم حاتمی کیا» هم از جمله آثار چیستا یثربی است.
انگیزهی اصلی چیستا یثربی برای فعالیت در تئاتر و نمایش، مردم و زندگی آنهاست. او با اجرا درآوردن داستانها در واقع تصویری از زندگی مردم را نشان میدهد. داستان «پستچی» که نسخه صوتی و الکترونیکی آن در فیدیبو موجود است داستان واقعی زندگی خود اوست. «زنی که تابستان گذشته رسید»، «چشم هایش میخندد»، «آخرین پری کوچک دریایی»، «شیدا و صوفی» و «خواب گل سرخ» از کتابهای دیگر چیستا یثربی هستند که در فیدیبو برای دانلود موجود هستند.
کتاب کفشهای آبنباتی با ترجمهی چیستا یثربی را «انتشارات پوینده» منتشر کرده است و میتوانید برای خرید و دانلود پی دی اف (pdf) کتاب به سایت و اپلیکیشن فیدیبو مراجعه کنید. از کتابهای دیگر «انتشارات پوینده» میتوان به کتابهای «موزه معصومیت» از «اورهان پاموک»، «داستانهای بیدل شاعر، یک اثر جادوگری کلاسیک از دنیای هری پاتر» از «جی.کی رولینگ» و «چرا مردمان خوب به خود بد میکنند؟ چگونه از دشمنی با خود دست بكشيد؟» از «دبی فورد» اشاره کرد.
همچنین کتاب کفشهای آبنباتی با ترجمهی «طاهره صدیقیان» را «انتشارات کتابسرای تندیس» منتشر کرده است که این نسخه هم در فیدیبو موجود است.
او صاف در جایش نشس. حتی بدون کمک تخته سنگ گرانیت نیز میتوانستم آشفتگی و اضطراب فزایندهاش را ببینم. رنگ از چهرهاش پرید. صورتش عرق کرد و خشمی که ترس جایگزینش شده بود، همچون بادی پلید و بدسرشت بار دیگر طغیان نمود. او مانند خرسی خشمگین از جا برخاست، فنجانش را به میز کوبید و قطرات شکلات به همه جای میز پاشید. با صدای بلندی که در اتاق انعکاس یافت، گفت :«پسر من هیچ ایرادی نداره. آلن تو کار خرید و فروش خونهست. اون دقیقا مثل خودمه. من زیاد نمیبینمش، اما مفهومش این نیست که اون به من احترام نمیذاره یا من بهش افتخار نمیکنم.» صدایش آن قدر بلند بود که روزت گوشهایش را گرفت :«کی چیزی غیر از این گفته؟ راکس چیزی گفته؟ اون حرومزاده تو این مدت جاسوسی منو میکرده؟» گفتم :«این موضوع هیچ ربطی به راکس نداره. اگه تو از داشتن پسری مثل آلن شرمندهای، چطور میخوای از روزت مراقبت کنی؟» او گفت :« یان، خواهش میکنم. اصلا این طور نیست. من شرمنده نیستم. اون پسر منه. سارا دیگه نمیتونه بچهدار بشه، برای همین من از آلن خواستم با مادرش زندگی...» «دیگه کافیه.» او دستم را گرفت و گفت :« من میتونم با این شرایط زندگی کنم، یان. بهت قول میدم. ما روزت رو پیش متخصص میبریم. او میتونه هر چی میخواد داشته باشه. پرستار بچه، اسباب بازی...» با خود گفتم، بازم هدیه. گویی او احساس میکرد تنها راه برای تغییر دادن اوضاع، رشوه دادن است. اما با رشوه دادن نمیتوان عواطف و احساسات را تغییر داد. تو میتوانی دروغ بگویی و به چیزی که نیستی تظاهر کنی، اما میتوانی از خودت و تمام چیزهایی که با تو متولد شدهاند، فرار کنی؟ او گفت :« اما همه چیز درست میشه.» ناگهان طعم تلخی در دهانم احساس کردم، گویی سمی رفته رفته وارد گلویم میشد. بیرون بار دیگر باد زنگها را به صدا درآورد و من بیدرنگ نماد شگون و نیکبختی را با انگشتانم کشیدم. عادات قدیمی را به سختی میتوان کنار گذاشت. سالها بود این نماد را نکشیده بودم. اما احساس ناخوشایندی که وجودم را فراگرفته بود، از بین نرفت...به زن غریبهای که در برابرم نشسته بود، چشم دوختم. زن حدودا پنجاه سالهی عادی _ البته چهرهاش پیرتر نشان میداد _ با اندام چاق و ابروهای سایه زدهاش. زنی که شاید در خیابان هزاران بار از کنارش گذشته بودم، بی آن که لحظهای فکر کنم شاید ارتباطی میان ما وجود داشته باشد، حالا با چهرهای آکنده از امید در برابرم نشسته بود. میدانستم زوزی برای او دام گسترده است.
فرمت محتوا | epub |
گوینده هوشمند (AI) | راوی |
حجم | 2.۷۳ مگابایت |
تعداد صفحات | 192 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۶:۲۴:۰۰ |
نویسنده | جوآن هریس |
مترجم | چیستا یثربی |
ناشر | انتشارات پوینده |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | The Lollipop Shoes |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۳/۰۶/۱۰ |
قیمت ارزی | 2.۵ دلار |
قیمت چاپی | 12,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
طرح بیشتر بخوانیم شایسته تقدیره امیدارم ادامه پیدا کند.
کتاب را نخوندم . اما اسم جالبی دارد . من این کتاب( مولتی کمپلکس هوش و استعداد) را خریداری کردم پول راواریز کردم حتی پیامکش هم آمد گوشی من فضایکافی و بیشتر از ۲۹ مگابایت دارد . اما هر چقدر میخواهم دریافت کنم . مینویسد ( ضمن دریافت کتاب اشکالی پیش آمده است .) این اولین کتابی است که من از فیدیبو خریداری کردم . لطفا راهنمایی هایتان را در نظر سنجی کتاب مولتی کمپلکس ثبت کنید . لطفا سریع تر . لطفا راهنمایی کنید .?
عادت دارم مردم به من خیره شوند. این حالت اتفاق میافتد، گاهی حتی در پاریس، جایی که زنان زیبا بسیار زیاد هستند. میگویم زیبا, اما این توهم است. سری اندک خمیده، گام برداشتنی بااعتماد به نفس، لباسی فراخور آن لحظه، و هر کسی میتواند زیبا به حساب بیاید...!
کتاب جالبیه ولی حیف خیلی تو ترجمه ش ایراد هست. جدا از اینکه اسم روزت و سوزی و زوزی خیلی جاها به اشتباه ترجمه شده، اصطلاح مرد سیاه پوست هم کاملا اشتباهه. در واقع منظور نویسنده، مرد سیاه هست که به نوعی به دشمن اشاره داره و هزار چهره داره...
ترجمه کتاب افتضاحه. خانم یثربی اگر حتی نمیدونه که مراسمها و عملیاتها غلطن بهتره کلاً دور کارهای مربوط به ادبیات رو خط بکشه. یعنی ناشر حتی در این سطح هم این کتاب رو ویراستاری نکرده، ضعف ترجمه بماند.
واقعا خسته نباشید کارتون عالیه،شاید بعضی ها توان خریده کتابو ندارن...
از اول کتاب تعلیق نسبتا مناسبی دارد و ما را با خود درگیر میکند اما پایان کتاب به نظر خیلی سرهم بندی شده است و به قدرت بقیه کتاب نیست. در کل من خوندن این کتاب رو پیشنهاد می کنم.
بنظرم مناسب برای نوجوانان هست...خیلی طولانی و کشداره... ترجمه در بعضی جاها خیلی گویا نیست... من خیلی موضوع و کتاب رو دوست نداشتم... ممنون از فیدیبو
فیلم شکلات از روی جلد اول همین رمان ساخته شده این ادامه اونه.
داستان قشنگی داشت که وقتی میخوندم از فضای اطرافم دور میشدم ولی اینقدر جذاب نبود که برای برگشتن به ادامه خوندنم لحظه شماری کنم