علی خم شد و ریسهٔ پُر گرهٔ لامپ های رنگارنگ را برداشت و دنبال سر ریسه گشت. محسن که بالای دیوار مسجد بود، دستش را به طرف علی دراز کرد و گفت:
«بده»
بعد هم نگاهی به قلاب های گل دیوار انداخت. علی با دست دنبال باز کردن گره ها بود. محسن ادامه داد:
«یالادیگه. شب شد»
علی نگاهی به محسن کرد و گفت:
«سر ریسه رو پیدا نمی کنم»
«بیام پایین؟»
علی دستپاچه لامپ ها را جابه جا کرد و گفت:
«الان پیدا می کنم»
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 2.۲۴ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 227 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۷:۳۴:۰۰ |
نویسنده | محمدحسین فاضل |
ناشر | چاپ و نشر بین الملل |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۲/۰۵ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |