پاییز
باز آمد فصل پاییز
دلم از عشق تو لبریز.
باز آمد فصل باران
فصل ابرهای پریشان
یادم آید ماه آبان
صبح بارانی و لغزان
پای در کوچه کشیدم
زیر باران خیس بودم
منتظر بودم بیایی
گیج بودم، گیج بودم
لحظه ها از پی هم تند گذشتند،
خوب یادم هست آن روز
عاشقی در زیر باران راه میرفت
زمزمه میکرد و پُر آواز میرفت
خیس گشتم، محو بودم
کوچه با من حرف میزد
حس لبریز مرا، غرق در احساس میکرد
یادم آید زیر باران
چتر خود را هدیه کردی
چتر تو در دست من بود
تو مرا همراه کردی
فرصتی کوتاه دست داد
لحظه ای با هم نشستیم
چشم تو در چشم من گم،
تو دلت از عشق من پُر
در پناهی زیر باران
قصه خواندیم، شعر گفتیم
پاک و لبریز از ترانه
جاودانه، جاودانه
تو مرا چون یک فرشته بال دادی
تو مرا با هر نسیم پیوند دادی
با درون خسته ام گفتم به شادی
ماند این روز در من یادگاری
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 942.۰۰ بایت |
تعداد صفحات | 46 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۱:۳۲:۰۰ |
نویسنده | نسیم بختیاری |
ناشر | انتشارات نسل روشن |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۱۰/۰۹ |
قیمت ارزی | 1 دلار |
قیمت چاپی | 89,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |