«همانگونه که اطلاع حاصل شده است، عدهای محتکر، گوجهفرنگی را انبار نموده و درصدد هستند که بازار سیاه ایجاد نمایند. شهرداری ضمن آغاز یک مبارزه شدید و پیگیرانه علیه این خائنین وطن، از کلیه اهالی تقاضا مینماید محتکران را معرفی نمایند تا طبق قانون به سختترین شکل مجازات گردند». (شهرداری)
به دنبال این اعلامیه محکم و شدیدالحن، بخشی با عنوان مبارزه با محتکران در اداره خواربار شهرداری تشکیل شد و یک رئیس، یک معاون و دو سه نفر کارمند هم برای آن تعیین گردید.
آقای شهردار هنگام افتتاح این بخش، سخنرانی بلندبالایی ارائه داد و از تمام کارمندان درخواست کرد که با یک مبارزه شدید و پیگیر، محتکران را به دام بیندازند؛ به گونهای که حداکثر تا چهل و هشت ساعت دیگر در تمام مغازههای سبزیفروشی و روی چرخ طواف همه دورهگردها از گوجهفرنگیهای قرمز و رسیده پر شده باشد.
از آنجا که دستورات آقای شهردار باید تحت هر شرایطی اجرایی میشد، بنابراین بخش جدید باید هر چه سریعتر کارش را شروع کند اما عیب کار اینجا بود که دکتر جلیل رئیس این بخش تازه تأسیس که تا دیروز سمت بازرس عالی را داشت و راست راست راه میرفت و حقوق میگرفت، حالا برایش خیلی سخت بود که به این سرعت عادت چندین ماهه و تنبلی و تنپروریاش را کنار بگذارد، از طرفی هم آن روز ساعت ۱۱ یک جلسه داشت که به هر شکلی مجبور بود سر وعدهگاه حاضر شود.
ولی چاره چیست؟!
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 11.۴۶ کیلوبایت |
مدت زمان | ۱۲:۱۳ |
نویسنده | عزیز نسین |
مترجم | املیا مهاجر گزی |
راوی | حسین نصیری |
ناشر | گیوا |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۷/۱۵ |
قیمت ارزی | 1 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |