در زندگی هر کس، حداقل یک لحظه ناب و فرصتی کمنظیر برای شروعِ تغییر و برای گام نهادن به وادی دانایی وجود دارد. لحظهای که آدمی دنیا و اطرافش را جورِ دیگری نسبت به گذشته و حتی لحظاتی پیش از آن میبیند. لحظهای که بسیار نورانی است، انگار که مغزِ آدمی با چراغی پُرنور به درونِ آینده و گذشته و نادانستههایش نفوذ کرده است... و آنگاه بسیاری قصهها جورِ دیگری خوانده میشوند و بسیاری آدمها نوعِ دیگری دیده میشوند. بسیار مسیرهایی که با اشتیاق طی میشوند و مقصدی جز ناکجاآباد نمییابند و بسیار کارهایی که انجام دادهای و به آنها افتخار میکردی، بیارزش میشوند. بسیار همراهانی که سَرشان قَسَم میخوردی را همسو نمییابی و بسیار رؤیاهایی که مشتاقش بودی، دیگر مطلوبت نیست. این لحظه مثل عوض کردنِ عینک و جورِ دیگری دیدن نیست، نه؛ چنین برداشتی نکنید که این نوعِ دیگری است. این لحظه را از قبل هم نمیتوانید پیشبینی کنید، نمیدانید کی اتفاق میافتد؛ یک لحظه است و میتوانم بگویم یک لحظه نورانی است، لحظه باشکوه دانایی.
امروز میدانم که بسیاری آن را تجربه کردهاند و برای درکِ عمیق آن باید که تجربهاش کرد؛ و من تا بهحال دو بار آن را تجربه کردهام.
اما این لحظه نورانی مثل روشن کردنِ چراغ، عاملی میخواهد. ممکن است خودِ شما با فکر کردن و کنار هم گذاردنِ بسیاری چیزها و یا شواهد و نتیجهگیری، خالقِ آن لحظه شوید؛ مثل حل کردنِ یک مسئله سختِ ریاضی و یا جور کردنِ قطعات یک پازل در ذهن. و یا این لحظه روشنگر، حاصلِ دخالت یک فرد یا یک کتاب، یا یک فیلم و یا عجیبتر، ناچاری؛ بله ناچاری و بُنبست باشد. عجیب است؛ راستش من هم تا قبل از اولین تجربه لحظه نورانی زندگیام هیچگاه باور نمیکردم که بُنبست هم میتواند مُنجر به روشنگری و خلقِ لحظه دانایی شود؛ اما در مورد من شد. در واقع باید اعتراف کنم آنچه که سالها با آن مبارزه میکردم، ناگهان خالقِ لحظه دانایی من شد.
-از متن کتاب-
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۳۴ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 446 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۴:۵۲:۰۰ |
نویسنده | غلامرضا رحیمی |
ناشر | پرسش |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۶/۲۹ |
قیمت ارزی | 10 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |