فرمت محتوا | pdf |
حجم | 1.۵۸ مگابایت |
تعداد صفحات | 238 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۷:۵۶:۰۰ |
نویسنده | ولادیمیر گالا کتیونوویچ کارالنکو |
مترجم | جهانگیر افکاری |
ناشر | انتشارات علمی و فرهنگی |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۰/۰۱/۳۰ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 15,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
یکی از بهترین رمان هایی بود که خوندم و بسیار برام تعجب آوره که چرا اونقدری که باید به این کتاب توجه نشده !! متنی روان و ترجمه خوبی داره. در ادامه به نکاتی که برداشت کردم و حس کردم نویسنده سعی داشت به مخاطب بفهمونه اشاره میکنم. دوستانی که کتاب رو نخوندن ترجیحا از اینجا به بعد رو نخونن چون اسپول میشه. فکر میکنم مهمترین نکته ای که نویسنده سعی داشت نشون بده این بود که زندگی در عین زیبایی، دردناک هم هست و در عین دردناکی زیبا هم هست. به زندگی یک نابینا میپردازه و به خوبی مزایا و معایب نابینا بودن رو نشون میده، به خوبی نشون میده که یک نابینا چقدر بهتر از ما میشنوه و چقدر میتونه از این قابلیت استفاده بکنه. همچنین به وفور نشون میده زندگی یک نابینا چقدر پر از استرس و اضطرابه، چقدر تاریکه و چقدر دردناکه. بسیار زیاد به زیبایی های طبیعت میپردازه تا نشون بده این ها هم شامل زندگی میشه و ماهایی که بینا هستیم باید قدر اینارو بدونیم. تیر خلاص رو جایی میزنه که که دایی ماکسیم به پتر میگه انقدر رنج خودت رو نبین، رنج دیگران که چه بسا از تو بیشتر هم هست رو ببین. این نکته باعث شد پتر حالش بهتر بشه و خیلی بهتر از قابلیت هاش استفاده کنه. نکته دیگه ای هم که ازش برداشت کردم این بود که هیچ نسخه ای نمیشه برای زندگی پیچید، هرکس راه خودش رو داره. در اخر کتاب که دایی ماکسیم با دیدن پتر بر روی صحنه با خودش گفته بود حداقل بیهوده نزیسته ام، اشاره به این داشت که هر کدوم از ما میتونه به نوبه خودش تاثيرگذار باشه.