
کتاب مجموعه اشعار نیما یوشیج
نسخه الکترونیک کتاب مجموعه اشعار نیما یوشیج به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره کتاب مجموعه اشعار نیما یوشیج
جاده خاموش ست، هر گوشهای شب، هست در جنگل. تیرگی صبح از پیاش تازان رخنهای بیهوده میجوید. یک نفر پوشیده در کنجی با رفیق اش قصه پوشیده میگوید. بر در شهر آمد آخر کاروان ما زه راه دور -میگوید- با لقای کاروان ما، چنان کارایش پاکیزهای هر لحظه میآراست. مردمان شهر را فریاد بر میخاست. آنکه او این قصهاش در گوش، اما خاسته افسرده وار از جا، شهر را نام و نشان هر لحظه میجوید. و به او افسرده میگوید: «مثل این که سالها بودم در آن شهر نهان مأوا» مثل این که یک زمان در کوچهای از کوچههای او داشتم یاری موافق، شاد بودم با لقای او. جاده خاموش ست، هر گوشهای شب، هست در جنگل. تیرگی صبح از پیاش تازان رخنه میجوید. یک نفر پوشیده بنشسته با رفیق اش قصه پوشیده میگوید.
نظرات کاربران درباره کتاب مجموعه اشعار نیما یوشیج