کتاب حاضر، شرح حال توصیفی زندگی شغلی دانشمند فقید "پاول فلیکس لازارسفلد"۳۹ (۱۹۷۶- ۱۹۰۱) است که به نوعی بنیانگذار "رادیوپژوهی" در دنیای رسانهها، محسوب میشود. او بیشتر عمر دانشگاهی خود را صرف ابداع روشهای تجربی کرد و در این زمینه، آثار ارزشمندی را ارائه کرد.
وی از اندیشمندان برجستهی حوزه جامعهشناسی، ریاضیدان و استاد صاحب کرسی دانشگاه کلمبیا بود که در حدود نیم قرن، به جهت دهی و تدقیقِ کمّی روند پژوهیهای علوم اجتماعی و ارتباطات جمعی، پرداخت و در این راه هرگز نظریهپردازی نکرد، بل به قوام نظریهها و آزمون آنها، شدت و معنا داد.
او شخصیتی علمی، صمیمی، شوخ طبع، هیجانانگیز، فعال و مشحون از ایدههای مطالعاتی بود و همیشه در تفسیر نتایج یک پژوهش کاربردی، پیش گام و در تبیین نتایج، دارای دیدگاههای روشن گرایانه و جهش بخش بود. لازارسفلد، بیتردید یکی از نخبههای "بازارپژوهی"است؛ حتی اگر او را ابداع کنندهی اصلی این حوزهی کاری به حساب نیاوریم. از بررسی و مطالعهی آثار او به این نتیجه میرسیم که هم خودش و هم دیگران، پرداختن به روششناسی کمّی در "ارتباطات جمعی"را اصل میپنداشتند. وی، زبان غامض و شیرین ریاضیات را بهدلیل ظرایفی که در آن وجود داشت بر زبان تحلیلی و پیچیدهی فلسفه، ارجح میدانست. به باور او، علم ارتباطات و محتوای رسانهها، در صورتی قادر خواهند بود واقعیتها و حقیقتهای اجتماعی را صحیح ارائه کنند که با ساختن متغیرها، مقولهها، شاخصها و تفسیر آماری از نظرسنجیهای افکار عمومی، همراه باشند. از دیدگاه وی، یک "ارتباط پژوه" با توسل به موضوعات قابل سنجش، به تشکیل و تدوین جداول یک بعدی، چند بعدی و... از واقعیت محتوایی رسانهها، دست مییازد. لازارسفلد، بر این عقیده اصرار میورزید که "علم ارتباطات"نیز دانش، جوانی ست که از دامانِ فلسفه آمده و باید تا آن حد که میتواند به بررسیهای جزئی تر، روی آورد تا شاید روزی قادر باشد مبتنی بر همین جزئی نگری به صدور "احکام نظری رسانهای" برسد. میدانیم که این اندیشه، همان دیدگاه "تجربهگرایی ارتباطات"است که واقعیت رسانه را توأم با ژرفنگری یا لایه لایه کردن پیام، به مطالعه میگذارد و بهطورکلی، با دیدگاههای غیر تجربهگرایی، مخالف است. او در کنار پیشگامان دیگر علم ارتباطات، چونان هارولد دوایت لاسول (۱۹۷۸- ۱۹۰۲) دانشمند علوم سیاسی؛ کورت لوین (۱۹۴۷- ۱۸۹۰) روانشناس اجتماعی؛ کارل آیور هاولند (۱۹۶۱- ۱۹۱۲) روانشناس آزمایشی؛ ویلبر لانگ (۱۹۸۷- ۱۹۰۷) بنیانگذار مطالعات ارتباطی در ایالات متحده و...؛ رسالتی مهّم را به انجام رساند و حتی جامعهشناسان را هم در این رابطه، بینصیب نگذاشت. او شیوهها و روشهای کلیدی "تحلیل دادههای ثانوی"، "مصاحبهی گروهی متمرکز"، "مطالعات پانل" و "رسانهژوهی"در جریان "انتخابات سیاسی"و چگونگی کاربرد آن در "افکار عمومی"و "تصمیمگیری در انتخابات" را ابداع و بهکار بست. همزمان با این خدمتها، به تدوین آثاری نظیر "فلسفه و علوم اجتماعی"، "بینشها و گرایشهای عمده در جامعهشناسی معاصر" پرداخته و ضمن مقایسهی نظریهها، بنیانهای فلسفی و روششناسی، آنها را تبیین و معرفی کرده است. او در واکاوی نظریههای کلانی چون "کارکردگرایی"، "مارکسیسم"و "بینش انتقادی"سعی کرده است تا بر ابعاد تجربی این رویکردهای علمی، تأکید ورزد و از امکانات تجربی آنها، در جهت ژرفاسازی علوم اجتماعی بهویژه "جامعهشناسی" بهره بگیرد.