

کتاب صوتی انتری که لوطیاش مرده بود
نسخه الکترونیک کتاب صوتی انتری که لوطیاش مرده بود به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
نسخه نمونه کتاب صوتی انتری که لوطیاش مرده بود را رایگان بشنوید
نقد و بررسی کتاب صوتی انتری که لوطیاش مرده بود
صادق چوبک داستاننویس رئالیستی است که واقعیتهای جامعهی خود را بی کموکاست در قصههای خود منعکس میکند. او در لحن، زبان و گویش هم وفادار به مردم است و داستانهای او بهخوبی هر خوانندهای را با انسان امروز و دغدغههایش آشنا میکند.
کتاب صوتی انتری که لوطیاش مرده بود مجموعهای از داستان کوتاه از صادق چوبک است که با جزئی بینی و نگاه متفاوت او خلق شده است.
داستان انتری که انتري كه لوطیاش مرده بود
مخمل میمونی است که یک روز صبح بیدار میشود و متوجه میشود جهان که صاحبش بوده مرده است. مخمل خوشحال میشود چون تصور میکند دیگر آزاد است. با اینکه هنوز زنجیر در گردنش سنگینی میکند به بیابان میرود تا دمی از آزادی خود لذت ببرد؛ اما در این میان اتفاقات و حوادثی برای او رخ میدهد. در نهایت همهی این حوادث باعث میشود تا مخمل به سمت صاحب خود برگردد.
درباره کتاب انتری که لوطیاش مرده بود
کتاب انتری که لوطیاش مرده بود نوشتهی صادق چوبک است. این داستان یکی از داستانهای کوتاه مشهور چوبک و یکی از تمثیلیترین داستانهای کوتاه ایرانی است.
کتاب صوتی انتری که لوطیاش مرده بود و چند داستان دیگر مجموعهای از بهترین داستانهای صادق چوبک است که انتشارات آوا نامه با صدای آرمان سلطانزاده آن را منتشر کرده است. مدت زمان این کتاب صوتی 6 ساعت است و برای افرادی که تصمیم دارند یک مجموعه داستان فارسی صوتی تاثیرگذار گوش دهند مناسب است.
داستانهای این کتاب صوتی از 4 مجموعه داستان کوتاه چوبک با عناوین «خیمه شب بازی»، «انتری که لوطیاش مرده بود»، «روز اول قبر» و مجموعهی «چراغ آخر» گلچین شده است. در داستانهای این مجموعه لحن و زبان چوبک به زبان مردم عادی نزدیک است. او نویسندهای است که بسیار به مردم نزدیک بوده و به خوبی تفکرات، رفتارها مشکلات و دغدغههای آنها را در داستانهایش روایت میکند. داستانهای این کتاب هم از این موضوع مستثنی نیستند و چوبک مردم فقیر و تنگ دست جامعه را در این داستانها به تصویر کشیده است. او سرگشتگی و آزادی را دستمایه نوشتن این داستانها قرار داده است.
چوبک نویسندهای واقعگراست که با صراحت و دقت در جزئیات، تصویر انسان امروز را به مخاطب نشان میدهد. او زخمها و دردها را منعکس میکند و چهرهی ناخوشایند انسانی را که دیگر رویایی ندارد نشان میدهد. موضوع داستان انتری که لوطیاش مرده بود، هنوز هم بعد از سالها خواندنی است و میتوان شگرد چوبک در نوشتن را به خوبی در آن دید. بیان واماندگیهای انسانی، جزئینگریها، درونبینیها و زخم واکردن عقدهها از دیگر خصوصیات داستانهای این مجموعه هست.
انسان امروز در نگاه داستان انتری که لوطیاش مرده بود
چوبک در این داستان ماندگار انسان مسخشدهی امروز را ه نمایش گذاشته است. میمون در این داستان نمادی است. این داستان عمیقترین اندیشههای فلسفی را در خود دارد. چراکه چوبک در این داستان به خواننده نشان میدهد که حالا بعد از گذشت سالیان طولانی که مخمل با لوطی خود زندگی میکرد دیگر نه ویژگی آدم را داشت و نه ویژگی میمون. او دیگر عوضشده بود و میان این دو گرفتارشده و راه فراری ندارد.
درباره صادق چوبک
صادق چوبک نویسنده معاصر ایرانی در سال 1295 در شهر بوشهر متولد شد. او در ایران با سه اثر «انتری که لوطیاش مرده بود» و رمانهای «سنگ صبور» و «تنگسیر» مشهور شد. چوبک از کودکی به نویسندگی علاقه داشت. او زمانی که 15 سال داشت اولین مقالهی خود را در روزنامه محلی «بیان حقیقت» منتشر کرد. در سال 1314 چوبک در یک کالج آمریکایی تحصیلات خود را آغاز کرد و دو سال بعد در وزارت فرهنگ استخدام شد. صادق چوبک بعد از خدمت سربازی و به دلیل اینکه به زبان انگلیسی تسلط داشت به عنوان مترجم خدمتش در ستاد ارتش تقلیل پیدا کرد. چوبک در جوانی فعالی بود، در سال 1319 در وزارت دارایی به عنوان تحویلدار استخدام شد و با ورود مستشاران آمریکایی، در آن مرکز بهعنوان مترجم آغاز به کارکرد.
سال 1324 چوبک با اولین مجموعه داستان خود «خیمهشببازی» نویسندگی را به شکل رسمی و جدی شروع کرد. چهار سال بعد از این کتاب چوبک با انتشار کتاب «چرا دریا طوفانی شد» به توصیف مناظر پرداخت. او در ترسیم شخصیتهای داستان روابط و روحیات آنها با مهارت وارد عمل شد و تبدیل به نویسندهای حاذق و بزرگ شد.
چوبک رئالیستی تمامعیار است که در داستانهای خود پروایی از به تصویر کشاندن طبقه پایین جامعه ندارد. او آدمهایی را در داستانهای خود افراد را با همان زبان و گویش، روایت میکند.
چوبک دو رمان «تنگسیر» و «سنگ صبور» را در دهه چهل شمسی منتشر کرد. این دو اثر پررنگ و برجسته از او رئالیستی بودن نویسنده را نشان میدهد. دو اثری که بسیار مطرح شدند و نظر منتقدین و مردم را به خود جلب کردند. تنگسیر به 18 زبان تاکنون ترجمه شده است. این داستان از زبان افراد مختلف روایت میشود.
چوبک علاوه بر نویسندگی، برخی از آثار نویسندگان غربی را به دلیل تسلطی که بر زبان انگلیسی داشته ترجمه کرده است. داستان «پینوکیو» با نام «آدمک چوبی» از ترجمههای اوست. علاوه بر این «غُراب» از «ادگار آلن پو» نیز توسط چوبک به خوانندگان ایرانی معرفی شده است.
در بخشی از کتاب صوتی انتری که لوطیاش مرده بود میخوانیم
چشم آماده بود و دکتر آن را تو چشم خانه پسرک جا گذارد و گفت: «باز کن، چشمتو باز کن، حالا ببند، ببند، حالا خوب شد. شد مثه اولش.» سپس رو کرد به پدر و مادر پسرک و گفت، «ببینین اندازه اندازه س مولای پلکاش نمیره».
پسرک پنج ساله بود و صاف رویک چارپایه نزدیک میز دکتر ایستاده بود. پدر و مادرش پهلویش ایستاده بودند. پدر پشت سرش بود و رو به روی دکتر بود و کجکی به صورت بچهاش نگاه میکرد. مادر آن طرف تر، میان مطب ایستاده بود و پشت سر پسرش را میدید و پیش نیامد که ببیند «اندازهاس و مولای پلکاش نمیره».
حالا دیگر شب بود و مادر و پسرک چشم شیشهای و پدرش تو خانه دور یک میز نشسته بودند. کودک شیرخواره
دیگری به پستان مادر چسبیده بود. سبیل سیاه و کلفت مرد به رومیزی پلاستیک خم مانده بود و نگاهش، یک وری به صورت پسرک چشم شیشهای خواب رفته بود.
على جانم حالا دیگه چشات مثه اولش شده. مثه چشای ما شده. پدر گفت و پا شد از روی طاقچه یک آئينه کوچک برداشت و برد پیش پسرک. بچه زل زل تو آئینه خیره ماند. چشم شیشهای او بیحرکت و آبچکان، پهلو آن چشم دیگر که درست بود، رو آئينه زل زد. بعد ناگهان تورو باباش خندید. مادرک چشمانش نم نشسته بود و به آنها نگاه نمیکرد و به گریبان خود، به گونه کودک شیرخوارهاش خیره مانده بود.
باز صدای پدر بلند شد.«مادر، مگه نه؟ مگه نه که چشای علی جان مثه روز اولش شده؟» مادرک تف لزج بیخ گلویش را قورت داد و سرش را تکان داد و نور چراغ از پشت بار اشک لرزیدن گرفت و با صدای خفه ای گفت: «آره، مثه اولش.» سپس شتابان کودک شیرخوار را بغل زد و پاشد و او را برد و تو گهواره گوشه اطاق خواباند.
نظرات کاربران درباره کتاب صوتی انتری که لوطیاش مرده بود