درباره جامعه شناسی سیاسی نابسامانی های اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران
نابسامانیهای اجتماعی بهویژه فتنه، یک مقوله عام علوم اجتماعی و انسانی است. از جهتی جامعهشناختی، از جهتی معرفتشناختی و از جهتی ارتباطی است. به همین دلیل فتنه بهعنوان یک مقوله اسلامی بایستی به علوم انسانی و مقولههای دیگر تحویل شود تا به ابعادش پی برده شده و به نتیجه برسد.
فتنه زمانی رخ میدهد که یک قوم یا کشور در حال رشد و تحولات اجتماعی باشد. در مسیر رسیدن به ساختاری خلاق و پویا و نیل به تمدن و پیشرفت مستقر، واقعیات جدید به وجود میآیند درحالیکه ساختار معرفتی، ارتباطی و اجتماعی نمیتواند جوابگوی این واقعیات باشد. در واقع اولین آبشخور فتنه در جریان تحول اجتماعی، یک نوع بازگشت سنتهای ماقبل تحول است که بهوسیله اشرافیت رخ میدهد. آنان که در جریان تحول، خود را در خطر میبیند، دست به بازتولید سنتهای ماقبلی خود زده و با نوعی نوآوری آنها را در قالب جدیدی ریخته و به صورت الگوهای مرجع به جامعه ارایه میدهند. از این جاست که بدعتها بهوجود میآیند و این بدعتها، فتنهها را شکل میدهند.
از جهتی نیروی محرکه اولیه نابسامانیهای اجتماعی به ویژه فتنه، ارضای غرایز انسانی به صورت بیحد و مرز و افراطی آن میباشد که با عقلانیت موجود در تحولات انسانی و اجتماعی موجود جامعه نمیسازد. اینجاست که سعی میکند با دستیابی به منابع قدرت به هنجارشکنی اجتماعی دست بزند و آن را در جامعه تبدیل به یک گفتمان غالب و مرجّح کند.
جامعه در اثر قدرتیابی افراد هنجارشکن دچار نابسامانی میشود. هنجارشکنی و آنومی جامعه به حیطه قدرت کشانده شده و فرصتطلبان اجتماعی و سیاسی به صحنههای قدرت اجتماعی وارد میشوند و شروع به قدرتنمایی میکنند؛ در نتیجه کل جامعه به نابسامانی مبتلا میشود. سپس نوعی تحرک اجتماعی آنارشیستی به وجود میآید که قدرت هنجار عقلانی حکومت را مورد هجوم قرار میدهد که همان فتنه است.
فتنه زمانی که به وادی قدرت نزدیک میشود، آشوب رخ میدهد و اجرای این آشوب با انسانهای جاهلی است که با جهل خود به میدان میآیند. فتنه به شورش تبدیل میشود که گاهی شکل جنگ و ترور و غارت و... به خود میگیرد و انسانهای زیادی قربانی میشوند. جامعه چه از نظر جان و چه از نظر مال و آبرو، زخم میخورد و دردش سالها در جامعه میماند. این زخم قابل ترمیم نیست و چهبسا جنگهای مداوم را شکل دهد.
نابسامانیهای اجتماعی یا همان فتنه، بهواسطه ارتباطات خودش را شکل میدهد و این فرآیند آنچنان متراکم و سریع رخ میدهد که مقوله غفلت نقش بسیار زیادی بازی میکند. برای مقابله کوتاهمدت با فرآیند غفلتزا، رجوع به بعد معرفتشناسی ارتباطات لازم است.