فراموش کردنی که با زمان و تاریخ همراه است، هم خوب است هم بد!
به قول ویکتور هوگو" فراموشی مانند خنده است"؛ من هم میگویم خوشا به حال کسی که به خنده و فراموشی وا میدارد آدمها را!
اما فراموشی روز تولد کسی که برایت خیلی عزیز است. از آن دسته فراموشیهایی است که ممکن است دلخوری ایجاد کند.
با این کتاب و با حضور موجود نرم متاسفی که دماغی قرمز دارد، شاید بتوان به موضوع شکل دیگری داد.
از نظر من، این کتاب راهی نشان داده برای خروج از بیبست "خطای" فراموشی!
وقتی تولد کسی که دوستش داری را فراموش می کنی، الزام دلیلش این نیست که به او کمتر اهمیت میدهی. در حقیقت، این کتاب، با کمترین واژه و تصویر، به کمک ما آمده است. پس نگذاریم دیر شود!