دانشگاه بهعنوان نهاد معرفتی جامعه و از سویی بهعنوان نهاد واسط جامعه و دولت، کانون مهم و اثربخشی در تعاملات و مناسبات قدرت و ساختارهای اجتماعی و فرهنگی است و بهعبارت دقیقتر، بخشی از فرایند جامعهپذیری و تربیت اجتماعی شهروندان هر کشوری است.
پایش تغییر و تحولات اجتماعی و فرهنگی دانشگاه از این زاویه نیز قابلتبیین است که دانشگاه و عناصر آن، بخشی از مرجعیت اجتماعی هستند و در جامعه بهعنوان گروه مرجع تلقی میشوند. تعیین و تبیین دقیق بخشی از آسیبپذیریهای عمده فرهنگیـاجتماعی که در ارتباط با دانشگاه ظهور و بروز مییابند، منوط به شناخت جامع ویژگیهای دانشگاه و تأمل در کموکیف تحولات رایج فرهنگیـاجتماعی کشور است. علاوهبر این، برخورداری از ذهنیتی کافی در مورد دانشگاه مطلوب و همچنین طبیعت عادی و سالم دانشگاه، راهگشای تبیین آسیبپذیریها خواهد بود. بدیهی است که ضمن تأکید بر ضرورت انجام یک پژوهش اجتماعی برای رسیدن به این هدف، جمعبندی دیدگاههای کارشناسانه افرادی که مدتهای طولانی با فضای فکریـفرهنگی دانشگاهها مأنوس بودهاند، زمینههای روشن پژوهشی را در این راستا ترسیم خواهد کرد.