وینی خرس کوچولوی با نمکی بود که با پدر و مادرش زندگی میکرد.
یک روز بابا خرسی و مامان خرسی تصمیم گرفتند به جنگل بروند.
مامان خرسی به وینی گفت که باید تو خونه بمونه و در رو به روی کسی باز نکنه.
بعد از رفتن پدر و مادر وینی ،ناگهان صدای زنگ خانه بلند شد…