جهاد، کوشش عمیق انسانی برای تحقق حق است. آخرین پرده جهاد، فیض شهادت و رفتن از این جهان است؛ جهانی که برای ساختن آن باید از آن گذشت! «مجاهدی» و «شاهدی» چیزی نیست، جز در میانه دو جهان بودن: «این جهان و آن جهان مرا مَطَلب، کاین دو گم شد در آن جهان که منم». از همین روست که شهادت برترین آرزوی اولیاء خداست. گویی، ولی خدا بودن با شهود شهادت ارتباط تنگاتنگ دارد. حقخواهان جهان، آن به آن و جا به جا نیازمند بسط و گسترش فرهنگ جهاد و شهادت هستند. پایمردی بر سر اصول انسانی و تلاش برای تداوم کرامت انسان بر روی کره زمین، مهمترین ویژگی جهاد و شهادت است.
کاستن فاصله از یک فرهنگ متعالی، که در آن مجاهدت و تلاش و کوشش برای جامعه و جهان بسامان مبنای هرگونه فعالیت اجتماعی است، خود نوعی جهاد است که در مواقعی نیازمند شهادت است. در مقابل، اموری چون مصرفزدگی و فراموشی غایات زندگی، فاصله گرفتن از یک فرهنگ متعالی را بر انسان و جامعه تحمیل میکند. فرهنگ جهاد و شهادت در مکتب تشیع، فرهنگی انسانساز و جامعهمحور است: جهاد وقتی جهاد است و شهادت وقتی شهادت است که تعالی انسان و تکامل جامعه را مد نظر داشته باشد. آشکار است که نمیتوان با انسانکشی و ستمکیشی ددمنشانه، مدعی جهاد در راه خدا و شهادت شد.
تداوم این فرهنگ نیاز به بررسی علمی، حسب مقتضیات و شرایط زمانه دارد.