تنها بودن و تنها شدن دو اصل متفاوت در دنیای ماست و تفاوت زیادی وجود دارد میان انسانی که خودش تنهاست و انسانی که تنهایی را انتخاب می کند.
اینکه چرا انسان قصد تنها شدن را دارد بسته به محیط پیرامون و سلایق و افکار اوست.
دانیال که پسری منضبط و مودب است، خود را در دنیا تنها می یابد اما مهم ترین چیزی که می تواند او را از تنهایی برهاند بخشش و مهربانی است.
بخشیدن پاک کردن و صیقل دادن روح است و وقتی انسان بتواند ببخشد، روحی پاک در جسمش جریان می یابد و زندگی را برای او راحت و زیبا می سازد.
اهریمن و یا انسان اهریمن صفت هر دو موجوداتی هستند که نتوانسته اند از اصول روح به شیوه ای صحیح بهره برداری کنند و در زندگی برای خویش وضعی نامناسب رقم زده اند و هم خود و هم دیگران را از آسیب زبانه های آتش سوزنده آزار می دهند.
تا زمانی که نتوانیم نفرت و دشمنی و طمع و حسادت را از خود دور کنیم به شادمانی نخواهیم رسید.