جاسوسی، جنایتهای خانوادگی، پروندههای قتل پیچیده و معماهای عجیبوغریب، همهی اینها سوژهی بهترین داستانهای پلیسی جهاناند و کسی که تبحر فوقالعادهای در روایت تمام این داستانها از خود نشان داده است آگاتا کریستی است. او بیش از ۶۰ داستان معمایی نوشته است و بیش از دو میلیارد نسخه از داستانهایش در سراسر جهان فروختهشده است. مقصد نامعلوم نیز یکی دیگر از داستانهای کریستی است و او این بار شخصیتهای داستانش را به مکانهای محرمانه و مقاصد ترسناک میفرستد.
کتاب مقصد نامعلوم با عنوان اصلی «unknown destination» یک داستان جاسوسی است که اولین بار سال ۱۹۵۴ منتشر شد. این کتاب در آمریکا با عنوان «so many steps to death» منتشرشده است. این کتاب یکی از معدود داستانهای آگاتا کریستی است که هیچ اقتباسی از روی آن انجامنشده است.
در این داستان یک دانشمند هستهای ناپدیدشده است و احتمالاتی وجود دارد که به شوروی رفته باشد. جستوجوها برای یافتن او ادامه دارد. زنی به نام هیلاری وارد داستان میشود که فرزندش را ازدستداده و همسرش او را ترک کرده است و قصد دارد خودکشی کند که یک مأمور مخفی از او میخواهد در یک مأموریت جاسوسی شرکت کند. مأموریت او جعل هویت همسر توماس بترتون دانشمند هستهای گمشده است. بهزودی هیلاری خود را در میان گروهی از مسافران پیدا میکند که بهسوی مقصدی نامعلوم درحرکتاند.
گروهی از منتقدان معتقدند شخصیت هیلاری در این کتاب بیشباهت به خود کریستی نیست و از اثرات ازدواج ناموفق اولش سرچشمه میگیرد. همچنین داستان این کتاب داستان پرترهی ناتمام از این نویسنده که یکی از داستانهای عاشقانهی اوست و با نام وی وسماکت منتشرشده است شباهتهایی دارد.
آگاتا مری کلاریسا میلر نویسندهی زن انگلیسی متولد ۱۸۹۰ در این کشور است. او خیلی کم و سال بود که خواندن و نوشتن را یاد گرفت و به مطالعه نیز علاقهی بسیار زیادی داشت.
آگاتا کریستی در سالهای جنگ جهانی پشت جبهه خدمت میکرد و در همان سالها با همسرش آرچیبالد کریستی که عضو ارتش سلطنتی بود ازدواج کرد. او نوشتن را با داستانهای عاشقانه آغاز کرد اما در یک شرطبندی با خواهرش مارگارت که معتقد بود او نمیتواند داستان جنایی بنویسد کاراکتر کارآگاه پوآرو را خلق کرد و ماجرای اسرارآمیز در استایلز را نوشت. این کتاب بهعنوان اولین داستان جنایی کریستی در سال ۱۹۲۰ منتشر شد.
آگاتا کریستی پس از جدایی از آرچیبالد یک بار دیگر ازدواج کرد. همسر دوم او مکس مالوان باستانشناس مشهور انگلیسی بود که ۱۴ سال از آگاتا کوچکتر بود. این دو نفر زندگی خوبی باهم داشتند و باهم سفرهای زیادی به شرق رفتند. ردپای این سفرها در داستانهای کریستی مشهود است.
از آگاتا کریستی آثار مهمی برجای مانده است که یکی از مهمترین این آثار تئاتر تله موش است. این تئاتر از دههی ۵۰ میلادی بدون توقف در لندن اجرا میشود. از میان بهترین کتابهای این نویسنده که اقتباسهای مختلفی نیز از روی آنها انجامشده است میتوان به کتابهای «سپس هیچکدام زنده نماندند»، «قتل در قطار سریعالسیر شرق»، «شاهدی برای تعقیب»، «مرگ بر روی نیل» و «شیطان زیر آفتاب» اشاره کرد.
ملکهی جنایت انگلستان سال ۱۹۷۶ در خانهاش درگذشت.
آگاتا کریستی نویسندهای است که کتابهایش به بیش از صد زبان ترجمهشده است. استقبال از آثار این نویسنده در ایران نیز بسیار قابلتوجه است. مجتبی عبدالله نژاد مترجم نامآشنای کشورمان یکی از کسانی است که تعداد زیادی از آثار کریستی را به فارسی برگردانده است. مقصد نامعلوم نیز یکی از کتابهایی است که او ترجمه کرده و نشر هرمس روانهی بازار کتاب ایران کرده است. کتاب الکترونیکی این ترجمه را میتوانید در همین صفحه از فیدیبو دانلود کنید.
مقصد نامعلوم یک کتاب خاص از کریستی است. این کتاب شبیه سایر داستانهای این نویسنده نیست. هرچند بازهم معمایی در میان است اما این بار خبری از کارآگاههای مشهور کریستی نیست و داستان بیشتر یک درام عجیبوغریب است که به ماجراهایی مانند ناپدید شدن دانشمندان و امکان نقش دادن شوروی در این ماجراها کشیده میشود. این کتاب جذاب را بخوانید و از کتابی متفاوت از کریستی لذت ببرید.
دستور داشتند دوباره لباسهای اروپایی خودشان را بپوشند. هیلاری آن شب را در اتاق لخت و کوچکی با در و دیوار سفید خوابید. اتاقش بیشتر شبیه سلول بود. صبح خانم کالوین بیکر بیدارش کرد. گفت:
-باید راه بیفتیم. هواپیما منتظر است.
-هواپیما؟
-خب بله شکر خدا داریم برمیگردیم به دنیای متمدن.
یک ساعت با اتومبیل در راه بودند تا رسیدند به فرودگاه. فرودگاه نظامی متروکهای بود. خلبان فرانسوی بود. چندساعتی در راه بودند و از فراز کوهها و درهها و جادهها و ساختمانها پرواز میکردند. همه این جاها مثل هم بود، مگر اینکه کسی متخصص امور هوایی بود و فرق آنها را تشخیص میداد ولی بیننده عادی تنها چیزی که میفهمید این بود که تراکم جمعیت بعضی جاها بیشتر است. تازه چون بیشتر از بالای ابرها پرواز میکردند، تقریباً نیمی از راه هیچچیز دیده نمیشد.
نزدیک عصر بود که یواشیواش از ارتفاع پرواز کم شد و هواپیما شروع کرد به دور زدن. حالا در سرزمین کوهستانی بودند و داشتند در دشتی صاف فرود میآمدند. فرودگاه و ساختمان سفیدی کنار آن معلوم بود. راحت فرود آمدند.
خانم بیکر پیشاپیش بقیه راه افتاد بهطرف ساختمان. مقابل ساختمان دو اتومبیل پارک بود. رانندهها هم کنار اتومبیلها ایستاده بودند. معلوم بود که اینجا فرودگاه خصوصی است چون اثری از مقامات رسمی دیده نمیشد. خانم بیکر با خوشرویی گفت:
-رسیدیم آخر خطر. حالا میرویم آبی به دست و رویمان میزنیم و مسواک میکنیم. بعد اتومبیل آماده است که حرکت کنیم.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۳۳ مگابایت |
تعداد صفحات | 258 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۸:۳۶:۰۰ |
نویسنده | آگاتا کریستی |
مترجم | مجتبی عبداللّه نژاد |
ناشر | نشر هرمس |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Destination unknown |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۶/۰۹/۱۸ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
قیمت چاپی | 98,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
کتاب معمایی بود شاید تا اواخر کتاب هیچ بخثی از قتل وجنایت نباشه ولی اخرش همه چی مشخص میشه .هرچند تا یکم بعد بعضیااگه زرنگ باشن متوجه ارتباط ها میشوند. کتابی بدون وجود پوارو ومارپل و مضمون جاسوسی..کتاب جالبی بود و به خوندنش میارزید
بسیار عالی بود. با سایر آثار آگاتاکریستی متفاوت است و تم جاسوسی دارد ولی داستان روان و جذابی است و علاقمندان به داستانهای جاسوسی معمایی از خواندن آن پشیمان نخواهند شد. ترجمه روانی دارد. با تشکر از فیدیبو عزیز.
صرفا گذاشتن چندتا دیالوگ از کتاب به نظرتون چقدر تو خرید این کتاب کمک میکنه ؟یه خلاصه ی دو سه خطه که ضرری نداره
کتاب معمایی و راز الود است و خبری از جنایت و قتل و کاراگاه های معروف نیست . ارزش خواندن دارد
واقعا کتاب جالبیه، مستقل از پوارو و مارپل هست و داستانش تم جاسوسی و معمایی داره
جاسوسی و جالب با ترجمه روان. من بنا به سلیقه ام، دوسش داشتم
دوست نداشتم.. جنایی ها بهتر از جاسوسی هستند
آگاتا کریستی تا قرن ها چیزی برای ما نگذاشت.