آدمهای بسیاری در حاشیۀ زندگی ما نشستهاند که بیخیال بودنشان، میگذریم و وقتی پشتسرمان را نگاه میکنیم و جای خالیشان را میبینیم؛ تازه متوجه میشویم چقدر به بودنشان نیاز داشتهایم.
وقتی انبوه کتابهای زندگینامه بزرگان دینی و عارفان حقیقی را میخوانیم؛ کمی از خود و روزگارمان دلتنگ میشویم. گمان میکنیم دورۀ زندگی ما از بودن عارفان حقیقی محروم است و با این همه دشواری زندگی و حضور سنگین ابزارهای تبلیغی جدید، دیگر نمیشود مجالی برای عاشقانه زیستن و «باخدا» بودن پیدا کرد...
... اما میخواهم بگویم روزگار ما روزگار بدی نیست. ما هم مانند مردمانِ پیش از خودمان، در دورهای از تاریخ زندگی میکنیم، فقط همین... اما شاید نگاه ما به دورههای پیشتر، ما را از دوره خودمان ناراحت و دلتنگ کرده است.
مجموعهای که پیش روی شماست، تلاش خواهد کرد با تکیه بر «آنچه در دسترس است»، یارتان باشد تا بزرگی را بشناسید.