0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
بیابان تاتارها
٪50

معرفی، خرید و دانلود کتاب بیابان تاتارها

درباره بیابان تاتارها
روزی که از سال‌ها پیش انتظارش را داشت، روزی که زندگی راستینش آغاز می‌شد سرانجام فرا رسیده بود. درحالی‌که به روزهای تاریک دانشکده افسری فکر می‌کرد، شب‌های غم‌انگیزی را به یاد می‌آورد که درس می‌خواند و صدای پای آدم‌های آزاد را، که شیرین‌کامشان می‌پنداشت از کوچه می‌شنید و نیز شیپور بیدارباش سحرهای زمستانی را در آسایشگاه سرد به یاد می‌آورد، که او را از جدال با کابوس مجازات‌ها بیرون می‌کشید و اضطرابش را از تصویرِ هرگز به سر نرسیدن این روزهایی که مدام حساب گذشتنشان را نگه می‌داشت در خاطر باز می‌پیمود. امروز دیگر اینها همه جزو دوران گذشته بود. حالا او افسر شده بود و دیگر مجبور نبود که دود چراغ بخورد، یا از شنیدن صدای سرگروهبان بر خود بلرزد. تمام این روزهایی که زمانی در نظرش نفرت‌آور بود، دیگر گذشته و به‌صورت ماهها و سال‌هایی درآمده بود که دیگر بازگشتنی نبود. بله، حالا افسر بود. حقوق می‌گرفت، چه‌بسا نگاه زن‌های زیبا را به خود جلب می‌کرد. اما دریافت که زیباترین سال‌های عمرش بی‌گمان سپری شده و عمر طراوت نوجوانیش به پایان رسیده است و چون به تصویر خود در آیینه چشم دوخت، روی چهره‌ای که بیهوده کوشیده بود دوست بدارد، لبخندی یافت که حقیقتی نداشت.
دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
1.۳۷ مگابایت
تعداد صفحات
195 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۶:۳۰:۰۰
نویسندهدینو بوتزاتی
مترجمسروش حبیبی
ناشرانتشارات روزنه
زبان
فارسی
عنوان انگلیسی
Il deserto dei Tartari = The Tatar steppe.
تاریخ انتشار
۱۳۹۵/۱۱/۰۳
قیمت ارزی
2.۵ دلار
قیمت چاپی
10,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۱.۳۷ مگابایت
۱۹۵ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
4.3
از 5
براساس رأی 34 مخاطب
5
ستاره
58 ٪
4
ستاره
23 ٪
3
ستاره
8 ٪
2
ستاره
2 ٪
1
ستاره
5 ٪
19 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
5

بیابان تاتارها اثری بسیار کم نظیر است. از آنها که وقت خواندنش هی با خودت می گویی که نویسنده چه می خواهد بگوید؟ آیا من منظورش را درست می فهمم؟ از آنهایی نیست که شک ببری نویسنده جمله ای بی هدف نوشته است. داستان آن قدر جذاب و پر حادثه ای هم در کار نیست که در قصه غرق شوی و ارتباط فکری ات با اثر را مختل کند. اصلا همین شاید اصل داستان همین بی داستانی آن است. خلاصه داستان را همه جا می توانید بخوانید: " یک افسر جوان برای خدمت نظامی اش به یک قلعه مرزی اعزام میشود. ماموریتی که قرار است کوتاه باشد اما بیش از ۳۰ سال به طول می انجامد. این قلعه به تعبیر ساکنانش «یک وجب مرز مرده» بیشتر نیست. از همه سو این قلعه را برهوت در بر گرفته، و افسانه هایی هست که از بیابان شمالی، تاتارها ممکن است به اینجا حمله کنند. افسر سی سال در قلعه می ماند و سرانجام در وقتی که تاتارها حمله می کنند، او مریض شده و وادار به ترک قلعه می شود و..." پایان بسیار دردناک کتاب بیانگر یکی ترس های عمیق و اصیل بشری است: مرگ بیهوده. گویی هر یک از ما یک بیابان تاتارها برای خودمان داریم، همیشه منتظریم که اتفاقی رخ دهد، دچار روزمرگی کشنده ی قلعه می شویم و منتظریم که روزی تاتارها حمله کنند تا ما بتوانیم ارزش هایمان را نشان دهیم. تا نشان دهیم که این همه انتظار وکارهای هر روزمان بیهوده نبوده است. چند تم اصلی را در کتاب می توان یافت. یکی جستجوی معنا برای زندگی است. تمامی ساکنین قلعه سعی می کنند با دادن احتمال حمله ی تاتارها برای زندگی شان معنا بیابند. در یکی از فصول درخشان کتاب، وقتی همه می فهمند که اشتباه کرده اند که فکر کرده اند که دشمن در حال حمله است، و یاس و سرخوردگی آنان را فرا گرفته است، یکی از افسران سعی می کند نقش کوچکتری را به او محول شده به بهترین نحو بازی کند. او در یک ماموریت کم اهمیت مشخص کردن خط مرزی آن چنان به خود سخت می گیرد که زیر برف با غرور و افتخار می میرد. این «مرگ قهرمانانه» یکی دیگر از مفاهیمی است که در کتاب به وفور به چشم می خورد. مرگ قهرمانانه است که به زندگی معنا می دهد. البته در صفحات انتهایی کتاب، جایی که قهرمان (؟) داستان با مرگ مواجه می شود، در می یابد که این مواجه شاید مهمترین نبرد است، پس مهم است که با آن قهرمانانه برخورد کنیم، حتی در شرایطی که می دانیم هیچ کس ما را نمی بیند و داستان مرگ ما را برای کسی روایت نخواهند کرد.. این مفهوم را در «زندگی، جنگ ودیگر هیچ» اوریانو فالاچی هم دیده بودم. کتاب پر از توصیف دقیق طبیعت خشک قلعه و نظمی است که مثل طبیعتش خشک است. این فضای کلی با لحنی که سروش حبیبی برای ترجمه کتاب استفاده کرده کاملا همخوان و هماهنگ است. البته کتاب ترجمه های دیگری هم دارد که نمی توانم اظهار نظر کنم. اما ترجمه ی سروش حبیبی مثل همیشه عالی است. کتاب حدود ۲۰۰ صفحه است و نظر روزمه منتشرش کرده است. انقدی که می توانم بر کتاب وارد بدانم این است که بعضی جاها در شرح حال درونی شخصیت ها بی خوصله است، مثلا در ابتدای داستان فرصت رفتن از قلعه برای قهرمان داستان مهیا می شود، اما او ناگهان تغییر عقیده داده و تصمیم می گیرد در قلعه بماند. اما دلیل این تغییر عقیده اصلا خوب پرورده نمیشود. در انتها بازهم می خواهم از پایان بندی کتاب بگویم که چگونه خواننده را تحت تاثیر قرار می دهد، وحشت از مرگ بیهوده، یک عمر اسرت در روزمرگی، قدرت و شقاوت تقدیر در نرساندن ما به آنچه یک عمر آرزویش را داشتیم، همه و همه تن من خواننده را می لرزاند و تکانم می دهد.   برداشت از وبلاگ بندرخت

5

بسیار کتاب زیبایی بود. ترجمه بسیار عالی و دلنشین بود. این کتاب برای من به نوعی توصیف خود زندگی بود. اینکه چطور در انتظار اتفاق مهمی هستیم و در این انتظار روزهای زندگی مثل برق و باد میگذرند. کتاب پیامهایی مثل در لحظه زندگی کردن رو نداره و بسیار موشکافانه انتظار رو به تصویر کشیده و در خلالش روابط انسانی رو هم بررسی کرده. اینکه چطور بازیهای روانی با جملاتی ساده انجام می‌گیرند و سرنوشت دروگو رو رقم می زنند

5

در عجبم چرا برای این کتاب اینقدر کم نظر نوشته شده. به جرات میتونم بگم این زیباترین و پر مفهوم ترین کتابی هست که تا به الان بشر تونسته بنویسه. این شاهکار عظیم رو از دست ندید. این رمان داستان جذاب و پر کششی نداره و فضای سرد و یکنواختی داره(تقریباً مشابه فضای کافکایی) ولی این توانایی رو داره که مخاطب رو با لذت در خودش غرق کنه. به این شاهکار باید تعظیم کرد.

2

روح وروانم را فرسوده کرد.درردیف کتابهای صادق هدایت بودشاید برای یک جوان وسرباز بد نبود ولی برای هرگروه سنی خوب نبود برای خریدش متاسفم نتونستم تا اخر بخونم ولی ورق زدم اخرش هم از اولش بدتر بود البته منطورم داستانش بود نه از لحاظ جمله بندی ونوشتاری

3

چقدر تلخ بود . و تلخ تر اینه که خیلی از آدمها درگیر قلعه باستیانی و بیابان تاتارها میشن و عمرشون رو میبازن. کاش وقتی میفهمی داری اشتباه میری و هشدارهارو می بینی از اولین دوربرگردون دور بزنی

5

به نظر من این اثر بی نظیر بود شب تا صبح خوندمش و صبح ساعت هشت رفتم کتابفروشی به قصد آثار دیگه این نویسنده عمیق و بی ادعا ممنون از فیدیبو

3

داستان زندگی نظامی با پایان غم انگیز و متن بسیار طولانی که بنظرم نیاز نبود اینقدر طولانی باشه، خیلی ها این نوع داستان ها رو نمی پسندن، ولی من تا آخر خوندمش. داستان متوسط است.

5

دوستان اگر ازین کتاب لذت بردند میتوانید به دستان‌های کوتاه بوتزاتی هم مراجعه کنید . کلمبره و شصت داستان نمونه‌ی مهمی در سبک رئال‌جادویی‌ست

4

فضای رمان بسیار غمگین است. تمرکز نویسنده بیشتر بر گذر سریع عمر و کوتاهی آن است. خواندنش را به نظامیان و مردانی که سربازی رفته‌اند توصیه میکنم

4

نشر ماهی با همین ترجمه انگار کتاب رو شخم زده. متن کاملا ویراستاری شده و تغییر کرده. معلوم نیست واقعا زیر نظر مترجم بوده یا سیاست خود نشر بوده؟!

نمایش 9 نقد دیگر
4.3
(34)
8,000
٪50
4,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو
بیابان تاتارها
بیابان تاتارها
دینو بوتزاتی

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
بیابان تاتارها
٪50
بیابان تاتارها
دینو بوتزاتی
انتشارات روزنه
4.3
(34)
8,000
٪50
4,000
تومان