در رشد و گسترش ادبیات شفاهی تاجیک، بدون تردید ادبیات کلاسیک ما که شهرت جهانی دارد تأثیرگذار بوده است و اگر عادلانه قضاوت نماییم، ادبیات و فولکلورمان هر دو خدمت با ارزش متقابلی داشتهاند. باید این نکته به عرض خوانندگان گرامی ما در ایران برسد که گردآوری، و چاپ و آموزش آثار شفاهی مردم در سالهای حکومت شوروی پیشرفت چشمگیری داشت. چندین مجموعه فولکلوری با تیراژ مناسب به نشر رسید و اکنون صدها دستنویس از این آثار گرانقدر در بخش فولکلورشناسی فرهنگستان علوم تاجیکستان نگاه داشته میشوند و با کمال تأسف، در تاجیکستان مثل روزگار پیشین، دیگر امکان پشت سرهم به نشر رساندن مجموعههای فولکلوری وجود ندارد. از سوی دیگر در ایران گرامی تا امروز در زمینه آموزش و معرفی نمونههای آثار شفاهی تاجیک، کارِ چشمگیری صورت نگرفته است که امید است در آینده یکی از بخشهای فعالیت فرهنگستان علوم هر دو کشور، تحقیق، پژوهش و معرفی گنجینههای ادبیات شفاهی دو کشور برادر باشد.
لازم به یادآوری است که در ادبیات عامیانه تاجیک رباعی و دوبیتی بیش از انواع دیگر شعر گسترش یافته و در اکثر موارد با استعداد و ذوق خاصّی سروده شده است. دانشمند صاحب نام استاد «رجب امانوف» کاملاً درست تأکید کرده است که رباعی گواهنامه آرزوها و دردها و شادیها و غمها و خوشکامی و ناکامیهای مردم در دورههای گوناگون بوده است.