میل به قدرت، زمینهساز جنگهای خونین و هولناکی شده است و بسیاری برای دستیابی به سلطنت و قدرت، جان افراد بیگناهی را گرفتهاند. کتاب مکبث یک تراژدی متعلق به سده 16 میلادی است که در آن نشان میدهد علاقه به قدرت، چه پیامدهای ویران و هولناکی برای همگان دارد و عاقبت زورمداری و قدرتطلبی را چه خواهد بود.
ویلیام شکسپیر، شاعر، نویسنده و نمایشنامهنویس بزرگ انگلیسی است. او در سال 1564 در شهر استراتفورد انگلستان دیده به جهان گشود و غسل تعمید داده شد. ویلیام به خانوادهای اشرافی تعلق داشت. پدر او از مسئولان دیوانی بود و مادرش فرزند یک زمیندار متمول محلی. او در شهر خودش استراتفورد دوران مدرسه را پشت سر گذراند. در سن 18 سالگی با آن هتوی ازدواج کرد. آن 8 سال از شکسپیر بزرگتر بود. آن و شکسپیر از این ازدواج صاحب سه فرزند شدند. سوزانا اولین فرزند حاصل از این ازدواج بود و پس از آن در سال 1585، آن دوقلوی پسر و دختری به دنیا آورد.
شکسپیر پس از ازدواج به شهر لندن رفت تا کار کند. زندگی او در لندن با فقر و تنگدستی فراوانی همراه بود به طوری که ویلیام با آن تبار اشرافیاس مجبور شد در ابتدا به نگهبانی از اسبهای افرادیکه به سالنهای تئاتر میآمدند، مشغول شود تا بتواند زنده بماند. ویلیام علاقه فراوانی به بازیگری داشت و بالاخره توانست به عنوان عضوی از گروه هنرپیشگان لرد لستر، روی صحنه تئاتر برود. او علاوه بر این کار، به نوشتن و ویرایش نمایشنامههای این گروه تئاتر نیز مشغول شد. استعداد خارق العاده ویلیام سبب توجه دربار و شخص ملکه الیزابت اول به او میشود و دربار انگلستان از این نویسنده با استعداد حمایت میکند و دوران فقر و تنگدستی شکسپیر به پایان میرسد. ملکه الیزابت اول، فرمانروایی تحول خواه بود که کمک مشاوران خود، زمینه ساز تغییرات اساسیای در انگلستان شد، سیاست خارجی این فرمانروا تهاجمی نبود به همین دلیل انگلستان در مدت زمان زمامداری او، آرامش و صلح را تجربه کرد. حمایت ملکه از نویسندگان و هنرمندانی نظیر شکسپیر، دورهای طلایی برای رشد فرهنگ و هنر را در انگلستان ایجاد میکند.
فعالیتهای ادبی شکسپیر بسیار زیاد است. او خود را به نوشتن نمایشنامه محدود نکرد و از او منظومهها و اشعار فراوانی باقی مانده است که در آن مضامینی نظیر عشق، خیانت و طبیعت وجود دارد. اشعار شکسپیر حتی زودتر از نمایشنامههایش به چاپ رسیدهاند. نمایشنامههای این نویسنده در میانه دهه 1590 منتشر شدهاند، آثاری نظیر رویای شب نیمه تابستان، ریچارد سوم و هنری چهارم به این دوره تعلق دارند.
آثار پرطرفدار و الهامبخش شکسپیر نظیر شاه لیر، مکبث و اتللو، در دهه اول سال 1600 نوشته شدهاند. شکسپیر در اوایل سال 1610 فعالیتش را به پایان میرساند و از لندن به زادگاهش بازمیگردد تا سالهای پایانی عمرش را در آرامش و ثروت زندگی کند. ویلیام شکسپیر در 23 آوریل سال 1616 میلادی در استراتفوردبه آرامش ابدی میرسد.
به باور بسیاری از منتقدان، ویلیام شکسپیر مهمترین شاعر، نمایشنامهنویس و نویسنده انگلیسیزبان جهان است. او تحول عظیمی در نمایشنامه نویسی ایجاد کرد و به همین دلیل وی را پدر نمایشنامهنویسی انگلستان میدانند. نمایشنامههای او به تراژدی، کمدی و نمایشنامه تقسیم میشوند.سبک نویسندگی شکسپیر به مکتب کلاسیسم تعلق دارد. این مکتب در قرون 16 و 17 در اروپا طرفدار یافت، پیروان این مکتب، آثار ادبی خود را با الهام از یونان و روم باستان میآفریدند، طرفداران این مکتب تلاش میکنند تا در آثار خود هارمونی، تعادل، هماهنگی و زیبایی را به وجود بیاورند. الهام گرفتن آنها از گذشته به این معناست که همه چیزهای لازم گفته شدهاند، حرف جدیدی وجود ندارد ولی آن حرفهای قدیمی درک نشدهاند، طبیعت منبع اساسی الهام نویسندگان متعلق به این مکتب است. در حال حاضر ابیش از 40 اثر ادبی از شکسپیر وجود دارد. بسیاری از منتقدان ادبی با نوشتن مقالههای گونانون به تحلیل آثار شکسپیر پرداختهاند و تعداد کثیری از نویسندگان، نوشتههای او را الهامبخش میدانند. بدون تردید شکسپیر یکی از قلههای ادبیات جهان به شمار میآید.
یکی از آثار ارزشمند شکسپیر که در دوران شکوفایی و بالندگی این نویسنده، نوشته شده است، هملت نام دارد، این تراژدی، طولانیترین و مشهورترین نمایشنامه شکسپیر است، هملت به عنوان شاهزادهای فضیلتمند و مهربان به پدر و مادرش عشق میورزد. اما به خاطر شرایط روزگار زندگی او را دستخوش تغییر میشود. . شاهزاده جوان با شنیدن خبر فوت پادشاه به دانمارک بازمیگردد و میبیند که عمویش به جای او بر تخت پادشاهی نشسته و مادرش را به همسری خود درآورده است. هملت از این واقعه سخت ناراحت میشود و پدرش را در خواب میبیند که میگوید عموی هملت او را با زهر به قتل رسانده است. در این داستان، یک اشتباه موجب میشود که هملت معشوق خود را بکشد و شرایط داستان را پیچیدهتر کند در این تراژدی ، سرشت بشر مورد نقد قرار میگیرد، تفاوت مکبث و هملت در آنجاست که هملت قصد و نیتی برای صدمه زدن به اطرافیانش ندارد اما سرنوشتی غمبار پیدا میکند.
کتاب مکبث یکی از بزرگترین تراژدیهای جهان محسوب میشود. بسیاری باور دارند که این کتاب بین سالهای 1600 تا 1605 میلادی نوشته است. این تراژدی به رویدادی تاریخی اشاره دارد و به نظر میرسد که شکسپیر در آن تاریخ اسکاتلند را بازگو کند. مکبث سلحشوری دلیر و لایق است، او به واسطه شایستگی خود مورد احترام و تکریم پادشاه اسکاتلند قرار میگیرد. او و سردار بانکو پس از جنگی پیروزمندانه در برابر نروژیها در حال بازگشت به اسکاتلند بودند که با گروهی از ساحران مواجه میشوند و ساحران به آنها درباره آیندهشان خبر میدهند. ساحران مکبث را امیر کادور خطاب میکنند و به او میگویند که روزی شاه خواهد شد و به یانکو اطلاع میدهند که فرزندانش به تخت سلطنت خواهند نشست. این سخنان موجب بهت و شگفتی سرداران میشود. جالب آن است که در حین بازگشت به اسکاتلند بخشی از پیشبینی ساحران تحقق پیدا میکند. امیر قبلی کادور به علت خیانت به پادشاه کنار گذاشته است و شاه تصمیم گرفته تا مکبث را جانشین او کند. فردی که امیر کادور شود پس از فرزندان شاه، ولیعهد خواهد بود. مکبث داستان پیشگویی را برای همسرش تعریف میکند. لیدی مکبث با اطلاع از این پیشگویی تمام توان خود را برای تاثیرگذاری بر همسرش به کار میگیرد تا او را مجبور به قتل پادشاه کند. این وسوسه جواب میدهد. روزی که پادشاه دانکن برای تبریک پیروزی این سردار به کاخ او میرود. توطئه عملی میشود و حکمران عادل اسکاتلند به طرزی غمبار کشته میشود. مکبث پس از کشتن پادشاه دستور میدهد تا فرزندان یانکو را بکشند تا پیشگویی ساحران برای به سلطنت رسیدن فرزندان یانکو تحقق پیدا نکند. اسکاتلند جوی سرشار از اختناق و سرکوب را تحمل میکند، بسیاری از انسانهای دلسوز این سرزمین را ترک میکنند و افراد فرومایه و چابلوس جای آنها را میگیرد. این روند ادامه پیدا میکند تا پیشگویی ساحران تحقق یابد و مکبث سزای اعمال شرورانه خود را ببیند. این تراژدی کوتاه ترین نمایشنامه شکسپیر محسوب میشود.
مکبث به علت جاذبه بالای خود به زبانهای گوناگونی ترجمه شده است، این کتاب در زبان فارسی نیز مترجمان مختلفی دارد، نمیتوان درباره بهترین ترجمه کتاب مکبث اظهارنظر دقیقی داشت، زیرا هر دو ترجمه از کیفیت بالایی برخوردار هستند. این کتاب توسط داریوش آشوری و به وسیله انتشارات آگاه ترجمه شده است. علاوه بر این، عبدالرحیم احمدی نیز ترجمه این کتاب را در سال 1357 و به همت بنگاه نشر اندیشه نیز به چاپ رسانده است. کتاب فوق به ترجمه عبدالرحیم احمدی در سال 90 نیز به وسیله نشر قطره چاپ شد.
دانلود کتاب مکبث و خواندن آن را به دوستداران ادبیات کلاسیک توصیه میکنیم. علاقهمندان به داستانهای انگلیسی نیز میتوانند با دانلود رمان مکبث و مطالعه آن، تجربه لذتبخشی داشته باشند و این اثررا به عنوان یکی از بزرگترین تراژدیهای جهان درک کنند. علاوه بر این، اگر به تئاتر و نمایشنامهخوانی علاقه دارید از خواندن این کتاب لذت خواهید برد.
بانکو:اینک تو پادشاه و امیر کاودور و امیر گلامیس هستی به آن چه زنان طالع بین نویدت داده بودند. رسیدی؛ و از آن بیم دارم که برای رسیدن به مقصود دست به کاری زشت و ناپاک زده باشی؛ ولی گفته بودند که پادشاهی به فرزندان تو نخواهد رسید و من منشاً و پدرپادشاهان بسیاری خواهم شد. اگر آن گونه که پیشگویی آنان دربارهی تو نشان میدهد، حقیقت از دهان شان برآمده درباره ی تو حقایقی را نیک نموده اند. چرا نمی توانتد برای من هم سروش هایی باشند و از امید لبریزم کنند؟ اماء خاموش, بس است!
شبپورها - مکبث با لباس پادشاهی و لیدی مکیث با لباس ملکه» لناکس» راس بزرگان و همراهان به درون می آیند.
مکبث: این گرامی ترین میهمان ماست.
لیدی مکبث : اگر او را ازیاد برده بودیم در جشن پرشکوه ما خلائی پدید می آمد و همه چیز نازیبا می نمود.
مکبث:امشب ما خوانی پرشکوه می گستریم و حضور شما را هم آرزو می کنم.
بانکو: تا شهریار چه فرمان دهد؛ اطاعت من با رشته ای ناگسستنی برای هميشه به او پیوند یافته است.
مکبث: امروز آهنگ سواری دارید؟
بانکو: آری سرور گرامی من.
مکبث: وگرنه در شورای امروز از رأی نیک و گرانبهای شماء بهره می بردیم؛ ولی فردا از آن بهره خواهیم گرفت. خیلی دور می روید؟
بانکو: شهریارا، چندان دور که وقتم را تا شامگاهان بگیرد: اگر اسبم چندان تیزتک نباشد. باید از شب. یکی دو ساعت تیره به عاریت گیرم.
مکبث: جشن ما را ازیاد مبرید.
بانکو: شهریارا، از یاد نخواهم برد.
مکبث: خبر یافتیم که پسرعموهای خون خوار ما به انگلستان و ایرلند گريخته اند. به پدرکشی بیدادگرانه ی خود اعتراف نمی کنند. ولی دلهای شنوندگان خویش را با یاوه هایی شگفت می آکنند. فردا، هنگامی که به طرح مهم دولتی می پردازیم. دگر بار در این باره سخن خواهیم گفت و همه چیز را آشکار خواهیم ساخت. زود برنشینید؛ خداحافظ تا بازگشت شما به هنگام شب. فلیانس هم شما را همراهی می کند؟
بانکو: آری سرور عزیز من! وقت تنگ است.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۶۶ مگابایت |
تعداد صفحات | 208 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۶:۵۶:۰۰ |
نویسنده | ویلیام شکسپیر |
مترجم | عبدالرحیم احمدی |
ناشر | نشر قطره |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۵/۰۶/۱۵ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
قیمت چاپی | 30,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
کاشکی میشد گروهی از دوستان در فیدیبو جمع شیم و نمایشنامه خوانی کنیم به نظرم فوقالعاده میشه
طبابتت را پیش سگان بیانداز ! از آن هیچ نمیخواهم. (وقتی نمیتواند به روانِ آدمی عافیت بخشد) نبوغ شکسپیر و ترجمهی عالیِ مترجم(و پانوشتها)گوهری درخشان به نام مکبث پیش رویمان گذارده که خوانش آن برای دوستداران ادبیات از واجبات است! زیبا، عمیق، پر معنا. شکسپیر با هیچ کس قابل قیاس نیست. (داریوش آشوری هم ترجمه کردهاند که حتماً عالیست. آن را نخواندهام)
ای که نباشد زندگانی هیچ الا سایه ای لغزان و بازی های بازی پیشه ای نادان که بازد چندگاهی پر خروش و جوش نقشی اندر این میدان و انگه هیچ ...(لیدی مکبث )
من واقعا لذت بردم و این اولین کتابی بود که در فیدیبو میخوندم. من این داستان رو شنیده بودم ولی خوندن متن واقعا فراتر از انتظارم خوب بود و چیزهای تازه داشت.
چه ترجمه خوبی. لذت خوانش رو دو چندان کرده
چرا مکبث با ترجمه آشوری رو ندارید؟
توضیحات مترجم دقیق و عالی بود
تا حالا کتاباشو نخونده بودم و باخوندن این کتاب مشتاق خوندن بقیه ی اثارش شدم
برای شروع تمرین نمایشنامه نویسی و تحلیل خیلی مفیده
سلام. ادمین لطفا بفرمایید این اثر ترجمه ای سنگین و ادبی داره یا ترجمه عامیانه؟