0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
آلاچیق و اقاقیا

معرفی، خرید و دانلود کتاب آلاچیق و اقاقیا

درباره آلاچیق و اقاقیا

«آلاچیق و اقاقیا» کتابی در ژانر عاشقانه است. «آلاله سلیمانی» با نوشتن این کتاب نشان داده که دغدغه‌هایی فراتر از داستان‌سرایی‌های عاشقانه دارد و در بطن کتاب‌هایش، حرف‌های معناداری می‌زند. او بدون این که نقشی در تعیین خوب و بد داشته باشد یا بخواهد فرد یا اتفاقی را قضاوت کند، داستانی نوشته که در پایان بعید است آدم‌ها همان آدم‌های اول داستان باشند. سلیمانی نویسنده‌ای است که در بستر داستان‌های ساده‌ی عاشقانه، می‌تواند مسائل ظریف و در عین حال عمیقی را منتقل کند.

خلاصه داستان کتاب آلاچیق و اقاقیا

چهارده سال از زمانی که «خاطره» و خانواده‌اش بی‌خبر تمام زندگی‌شان را جمع کردند و شبانه رفتند، گذشته است. «کوروش» که تمام این سال‌ها منتظر خبری از خاطره بوده، ناگهان در شب ازدواجش با «سروزناز»، خاطره را می‌بیند. همه چیز به هم می‌ریزد، خاطره باز هم هراسان از کوروش و سوال‌های تمام‌نشدنی او فرار می‌کند. حالا که خاطره مطمئن شده کوروش ازدواج کرده است، به ابراز علاقه‌ی «حسام» واکنش مثبت نشان می‌دهد، بدون این که بداند حسام و سروناز ارتباط خانوادگی دارند. حالا حضور کوروش در زندگی خاطره مدام پررنگ‌تر می‌شود و کلنجار رفتن با این همه احساسات متناقض، نه برای خاطره و نه کوروش، کار آسانی نیست.

درباره کتاب آلاچیق و اقاقیا

خداحافظی کردن یک هنر است. بدون خداحافظی رفتن آدم را برای همیشه در برزخی از چراها، اماها و اگرها گیر می‌اندازد. انگار همیشه در دادگاهی هستی که قاضی، متهم و شاکی همه خودت هستی. و این دادگاه انگار هیچ‌وقت تمام نمی‌شود. همیشه هست، حتی وقتی فکر می‌کنی که همه چیز را فراموش کردی و با خودت کنار آمده‌ای. خودت را در برابر خودت قرار می‌دهی و شاید حتی تمام هویت و عزت نفست را هم زیر سوال ببری. فقط یک نفر است که می‌تواند این برزخ سوالات گنگ و تودرتو را سروسامان دهد، و آن کسی نیست جز همانی که بدون خداحافظی رفته است.

خاطره با وجود علاقه‌ی بی‌اندازه‌ای که به کوروش دارد، بی‌خبر از زندگی او کنار می‌رود. او خودش را محو می‌کند تا کوروش به زندگی‌اش برسد. اما تمام این چهارده سال، کوروش یک روز هم نبوده که به این سوال فکر نکرده باشد که خاطره چرا رفت و چرا هیچ وقت حرفی نزد. او همه چیز را به درونیات خودش و خاطره ارتباط می‌دهد و حتی فکرش را هم نمی‌کند که خانواده‌ی خاطره به خاطر ورشکستگی، شبانه باروبندیل‌شان را جمع کردند و رفتند. حتی وقتی سرانجام متوجه این واقعیت می‌شود، تازه شروع دور تازه‌ای از اما و اگر است: «یعنی من درک نمی‌کردم؟ یعنی به من اعتماد نداشت؟». و خاطره که از شرمندگی وضعیت خانوادگی و رفتاری که با کوروش داشته، حالا حتی اگر بخواهد هم نمی‌تواند همه چیز را برایش توضیح دهد. او بعد از چهارده سال مدام به باغ پدربزرگ کوروش سرک می‌کشد تا مطمئن شود باغ به خاطر ازدواج کوروش چراغانی نشده باشد. تردید و سردرگمی لحظه‌ای این شخصیت‌ها را رها نمی‌کند.

سلیمانی در این داستان روابط بین آدم‌ها و احساسات پنهان و آشکار آن‌ها را خیلی خوب کند و کاو کرده است. او در این داستان یک سوژه‌ی راحت و معمولی پیدا کرده که توانسته از آن داستانی پرکشش و جذاب خلق کند. زبان شخصیت‌ها و گفت‌وگوها خیلی نزدیک به زندگی واقعی است و تاثیر پیام نویسنده را در مخاطب عمیق‌تر می‌کند. اتفاق عجیب و غریبی در این داستان نمی‌افتد. آرامش ملتهب ابتدای داستان در پایان به آرامشی واقعی و دلنشین تبدیل می‌شود. هنر نویسنده در ساختن و پروردن شخصیت‌های اَبر قهرمان و اتفاقات غافلگیر کننده نیست. حدیث نفس شخصیت‌های داستان و دوراهی‌های اخلاقی چیزی است که معنای متفاوتی به محتوای این کتاب می‌دهد.

رد پای خاطرات گاهی در اوج درگیری‌های فکری و احساسی پیدا می‌شود. تمام آن حرف‌ها، قول‌ها و قرارهایی که به نظر می‌رسد هیچ چیزی در تمام دنیا نمی‌تواند آن‌ها را خراب کند، حالا مثل خوره روح و روان قهرمانان داستان را می‌خورد و تحلیل می‌برد. سلیمانی در ساختن و پرداختن این داستان چندان به حاشیه نرفته است. او نویسنده‌ای است که علاقه‌ای به زیاده‌گویی ندارد و یک راست سر اصل مطلب می‌رود. شخصیت‌ زائدی در این داستان وجود ندارد و هر کس در جای خود، به خوبی توانسته نقش خود را ایفا کند. شخصیت‌های این داستان آدم‌های عجیب‌ و غریبی نیستند. همه افراد زمینی و ملموسی هستند که همین گوشه و کنارها زندگی می‌کنند و هر کدام داستان خودشان را دارند.

درباره آلاله سلیمانی

سلیمانی نویسنده‌ی ایرانی متولد سل 58 است. او پیش از نوشتن کتاب آلاچیق و اقاقیا، دو کتاب دیگر هم نوشته و به خوبی معرف جامعه‌ی ادبی ایران است. «شومینه‌ی خاموش» و «نیمکت و دریا» نام آثار دیگر این نویسنده است که به ترتیب در سال‌های 92 و 93 منتشر شده‌اند. سلیمانی یک سال بعد توانست کتاب آلاچیق و اقاقیا را بنویسد که با استقبال زیادی از سمت علاقه‌مندان به رمان‌های عاشقانه مواجه شد. این کتاب را انتشارات البرز منتشر کرده است.

در بخشی از کتاب آلاچیق و اقاقیا می‌خوانیم

«کاری داشتین اینجا؟» 
نفسش بند آمد. تند برگشت تا بگوید اشتباهی آمده که دید کوروش با کت و شلوار مشکی و یک ارکیده توی جیب کتش، روبه‌روش ایستاده. چهارده سال بود ندیده بودش، ولی مطمئن بود خودش است.
کوروش چشم‌هایش را تنگ کرد و خیره ماند به خاطره. بعد به آقایی که بغل دستش بود نگاه کرد. دوباره برگشت طرف خاطره.
«تویی؟خودتی؟!خاطره؟» 
دوباره به آقایی که بغل دستش بود نگاه کرد. خاطره هم نگاهش کرد. امیر بود، هم‌بازی زمان بچگی‌هاشان. خاطره هاج و واج مانده بود. اصلا فکرش را نمی‌کرد، روزی که برای نخستین بار، بعد از این همه سال، کوروش را ببیند، لباس دامادی تنش باشد. البته نه، شاید هم فکر کرده بود. همان روزی که برای نخستین بار دیده بود توی باغ عروسی است. آن روز ترسیده بود نکند یک وقت کوروش را توی لباس دامادی ببیند.
آن روز ندیده بود، ولی امروز دید.
کوروش دوباره گفت: «زنده‌ای؟ اینجا چکار می‌کنی؟» 
خواست خودش را خونسرد نشان بدهد و یک تبریک هم بگوید و راهش را بگیرد و برود. برود و دیگر فکر کوروش را از سرش بیرون کند. خودش را راضی کند به اینکه دیگر کوروشی در کار نیست و باید به فکر زندگی خودش باشد. زندگی خودش که این همه سال، هدرش داده بود و هنوز هم که هنوز است، ازدواج نکرده بود و مثل احمق‌ها منتظر یک چیز بی‌خود نشسته بود. این حرف‌ها را با خودش زد، اما وقتی دهانش را باز کرد، صداش درنیامد.
کوروش ساکت شد و فقط نگاهش کرد. خاطره سرش را انداخت پایین. امیر گفت: «خاطره خانم، خودتی؟» 
«...بله». 
«خوبی؟...کجا بودی این همه مدت؟» 
سرش را آورد بالا. خواست جوابش را بدهد و حال خودش و خانوده اش را بپرسد. بعد حال و احوال کوروش را بپرسد و بعد هم برایش آرزوی خوشبختی کند و خداحافظی کند و برود، اما وقتی کوروش را دید که سرش را انداخته پایین و دارد گوشه‌ی گوشش را می‌خاراند، لال شد...

دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
1.۹۶ مگابایت
تعداد صفحات
418 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۱۳:۵۶:۰۰
نویسندهآلاله سلیمانی
ناشرانتشارات البرز
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۳۹۴/۱۰/۲۳
قیمت ارزی
3 دلار
قیمت چاپی
24,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۱.۹۶ مگابایت
۴۱۸ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
2.7
از 5
براساس رأی 3 مخاطب
5
ستاره
0 ٪
4
ستاره
33 ٪
3
ستاره
33 ٪
2
ستاره
0 ٪
1
ستاره
33 ٪
3 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
4

آلاچیق و اقاقیا سومین کتاب نویسنده ی جوان کشورمون آلاله سلمیانی هست که در سال نود و چهار منتشر شد. کتاب نخست شومینه خاموش نام دارد و دومین نیمکت و دریا و آخرین کتابش که به تازگی منتشر شده است حالا دیگر بخواب نام دارد. آلاچیق و اقاقیا از اون کتابهایی است که میتوان از همان برگهای نخست سرانجام کتاب رو حدس زد، اما هر فصلی را که میخونی به حدست شک میکنی. کتاب داستان زندگی چند جوان مرفه و نیمه مرفه هست که فراز و نشیبهایی دارند. شخصیت اصلی و راوی داستان دختری است به نام خاطره که در نوجوانی عاشق پسری بوده به نام کوروش و بر اثر حوادثی اینان از هم دور میافتند و پس از چهارده سال دوباره هم را میبینند و خاطرات خوش گذشته زنجیری دردآور میشود که بدور آنان پیچیده شده. یکی دو جایی هم سوتی هایی توی کتاب بود، مثلا آنجایی که امیر به کوروش میگوید مگه کم به در خانه شان رفتی و در جایی دیگر آمده که کوروش آپارتمان خاطره را زیر نظر میگیرد تا شاید او را ببیند و یا با ماشین بارها از کوچه انها رد میشود. اما وقتی مادر خاطره را میبیند از او آدرس خانه را میپرسد. و ای کاش هیچ کتابی غلط املایی نداشته باشد.

1

خوب نبود زرد و الکی من به عنوان یک میان وعده بین چند کتاب معمایی خوندمش چون اونها ذهنم رو خسته کرده بودن اما به عنوان میان وعده هم خوب نبود شبیه رمانهای سایت ۹۸ایها بود چرا واقعا برای همچین کتاب مسخره ای پول بدیم اصلا چرا همچین کتابی باید توی فیدیبو باشه اگه کتابای این مدلی میخواستیم توی اینترنت رایگانش فراوونه

3

بد نبود. هر چند همذات پنداری با شخصیت های داستان سخت بود. چون به اعتقاد من گذر زمان و تغییر شرایط زندگی، آن هم به مدت ۱۴ سال به شدت روی احساسات انسان تاثیر می گذارد. با این حال خواندنش چندان خالی از لطف نیست.

2.7
(3)
14,400
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
آلاچیق و اقاقیا
آلاچیق و اقاقیا
آلاله سلیمانی
انتشارات البرز
2.7
(3)
14,400
تومان