
کتاب ما چگونه، ما شدیم
ریشهیابی علل عقبماندگی در ایران
نسخه الکترونیک کتاب ما چگونه، ما شدیم به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
معرفی کامل کتاب ما چگونه، ما شدیم را رایگان بشنوید
نقد و بررسی کتاب ما چگونه، ما شدیم
زندگی و شرایط اجتماعی در غرب بسیار متفاوت با زندگی اجتماعی در شرق است. این تفاوتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ریشه در تاریخی دارد که هر کشوری از آن عبور کرده است. مسیرهای مختلف تاریخی باعث شدهاند که جهان به دو دستهی «کشورهای توسعه یافته» و «کشورهای در حال توسعه» دستهبندی شود. با مرور کردن تاریخ و اصلاح اشتباهات گذشته، میتوان به شرایط بهتری دست یافت اما پیش از آن باید علل وجود این مشکلات را بررسی کرد. صادق زیباکلام در کتاب ما چگونه، ما شدیم؟ علل تفاوتهای فاحش میان ایران و غرب را ریشهیابی کرده است.
محتوای کتاب «ما چگونه ما شدیم؟» چیست؟
کتاب ما چگونه، ما شدیم؟ همان طور که در ادامهی نام آن آمده: «ریشهیابی علل عقبماندگی در ایران»، دربارهی علتهای عقب ماندن جامعه ایران در زمینههای اجتماعی، فرهنگی و صنعتی است. صادق زیباکلام در این کتاب علل عقبماندگی شرق در مقایسه با غرب را به طور کلی شرح میدهد و در لایههای جزئیتربا توضیح و تفسیرمسیر و ریشههای عقبماندگی ایران را بررسی میکند.
در این کتاب میتوان دیدگاه نویسنده را در علتهایی که عنوان میکند، به روشنی دید. دلایلی مثل عملی نشدن نظریات «مارکس» در ایران؛ چرا که مارکس نظریههای خود را با الهام از شیوهی زندگی در اروپا تبیین کرده است؛ تعصبات نژادی و قومی، بحران کم آبی در ایران، پایین آمدن سطح آگاهی مردم و دلایل عقب ماندگی ، پراکندگی و موضوعاتی جامع مانند دریانوردی و کشاورزی و عدم گسترش تجارت که باعث شده است ایران به عنوان کشور جهان سومی در جهان معرفی شود.
صادق زیبا کلام کیست؟
صادق زیباکلام نویسنده، فعال سیاسی و اجتماعی و از اساتید برجستهی دانشگاه تهران است. او به دلیل لحن صریح و گاهی تندِ خود در بیان مواضعش همواره موافقان و مخالفان بسیاری داشته است. بیشترین تاثیر را از نوشتهها و سخنرانیهای «دکتر علی شریعتی» گرفت و بسیاری از مواضع سیاسیاش تغییر کرد.
او در سال 1327 در تهران به دنیا آمد و پس از گرفتن مدرک دیپلم، در دانشگاه تهران پذیرفته شد. اما پدرش به شدت با تحصیل کردن او در ایران مخالف بود. او به اتریش رفت و مهندسی خواند. زیباکلام دربارهی رشتهی تحصیلیاش در یکی از مصاحبههایی که انجام داده میگوید: «دههی چهل نرم این بود که شما مهندسی بخوانید. هیچ کس نمی رفت علوم انسانی بخواند. از صد دانشجویی که به آلمان، فرانسه، آمریکا و انگلیس فرستاده میشدند، به ندرت کسی میرفت علوم انسانی بخواند. اینکه بعد ها علوم انسانی مشتریهای بیشتری پیدا کرد، تحت تاثیر انقلاب اسلامی و کارهای «دکتر شریعتی» بود؛ ولی سال چهل و پنج که من ابتدا به اتریش و در ادامه به انگلستان رفتم، اصلا فکر اینکه علوم اجتماعی بخوانم را نمیکردم.»
زیباکلام تحت تاثیر تفکرات مارکسیستی تحصیل در اتریش را نیمهکاره گذاشت و به انگستان رفت. مدرک کارشناسی ارشد را در رشتهی مهندسی شیمی گرفت و درحالیکه یک سال از تحصیلش در مقطع دکترا میگذشت بعد از هفت سال به تهران آمد. او بعد از مدت کوتاهی در زمان پهلوی برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا به انگلیس برگشت اما در زمان برگشت به انگلستان ساواک از او تعهد گرفت که فعالیتهای سیاسیاش را کنار بگذارد.
زیباکلام در سفری که سال 1353 به ایران داشت، پاسپورتش توسط دولت گرفته شد و دو سال به اتهام اقدام علیه امنیت کشور در زندانهای قصر و اوین زندانی بود. بعد از آزادی قصد داشت تا برای اتمام دورهی دکترا به انگلیس برگردد اما دولتِ وقت این اجازه را به او نداد.
زیباکلام مجبور شد در ایران بماند و با وجود تنفر خود از عملکردش با ساواک همکاریهایی جزئی کرد تا بتواند در ایران کار کند. او برای استخدام در دانشگاه تهران، دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه امیرکبیر درخواست داد و تقاضایش در هر سه دانشگاه پذیرفته شد. با وجود اصرار ساواک به کار کردن در دانشگاه شهید بهشتی که آن زمان دانشگاه ملی نام داشت، توانست در دانشکدهی فنی تهران استخدام شود.
زیباکلام پس از انقلاب به انگلیس برگشت؛ اینبار به قصد تحصیل در رشتهی علوم سیاسی. مقالهی دکترایش را در ارتباط با انقلاب اسلامی ایران و فلسفهی سیاست غرب نوشت و بعد از شش سال به ایران برگشت. او در سال 1371 عضو گروه علوم سیاسی در دانشکدهی حقوق و علوم سیاسیِ دانشگاه تهران شد. صادق زیباکلام هماکنون یکی از مطرحترین اساتید دانشگاه تهران است.
سال 1397 جایزهی آزادی بیان «دویچهوله» به زیباکلام تعلق گرفت. خبرگزاری آلمانی «دویچه وله» در سال 1953 تاسیس شد. این سازمان برنامههای خبری و تحلیلیاش را در قالب برنامههای تلویزیونی، رادیویی و اینترنتی به زبان آلمانی و سی زبان دیگر منتشر میکند. «دویچهوله» در سال 1394 جایزهای بینالمللی برای افراد یا نهادهایی که در راستای آزادی بیان تلاش میکنند، در نظر گرفت. سال 1397 برای قدردانی از فعالیتهای صادق زیباکلام در زمینهی آزادی بیان و اندیشه در ایران، این جایزه به او اهدا شد.
او کتابهای تحلیلی و پژوهشی زیادی منتشر کرده است. میان آنها میتوان به «غرب چگونه غرب شد»؛ پژوهشی دربارهی رنسانس و پیدایش مدرنیته در غرب، «هاشمی بدون روتوش»؛ گفتگوهایی با حجت السلام والمسلمین «هاشمی رفسنجانی» در طول پنج سال و کتاب «از دموکراسی تا مردمسالاری دینی» که پژوهشی دربارهی تفکرات سیاسی «دکتر شریعتی» است، اشاره کرد.
جشنوارهی سینما حقیقت و صادق زیبا کلام
در دهمین دورهی جشنوارهی «سینما حقیقت» فیلمی به نام «قابها» به نمایش درآمد. «کیوان مهرگان» خبرنگار باسابقهای است که در حوزهی ادبیات و مستندسازی هم فعالیت میکند. او در اولین تجربهی جدیاش در زمینهی مستندسازی سراغ اتاق صادق زیباکلام در دانشگاه تهران رفت و دربارهی قابهای روی دیوار این اتاق مستندی به نام «قابها» ساخت.
او دربارهی شکلگیری ایدهی این اثر گفته است: « من حدودا دوازده سال داشتم که جنگ تمام شد. محل زندگی من اسلامآباد غرب بود و این منطقه 600 کیلومتر با تهران فاصله داشت. یکی از دوستانم در رشتهی علوم سیاسی دانشگاه تهران پذیرفته شد و تابستان که به شهر ما بازگشت، با عطش از فضای دانشگاه و ماجرای اتاق آقای صادق زیباکلام تعریف کرد که در آن عکسی از «نلسون ماندلا» و یک نقاشی از گربهای که توسط دخترش نقاشی شده بود، روی دیوار نصب بود. این تصویر از آن زمان در ذهن من باقی بود.»
در این مستند صادق زیباکلام دلیل قرارگرفتن هر کدام از این تصاویر روی دیوار اتاقش را به شیوهای راحت، صریح و خودمانی شرح میدهد. «مهرگان» در مصاحبهاش با خبرنگار این جشنواره عنوان کرد: « مستند «قابها» تصویری از ذهن صادق زیباکلام است که روی دیوار اتاقش ترجمه شده است. تاریخ معاصر ایران به ویژه از مشروطه به بعد برای این استاد علوم سیاسی اهمیت دارد؛ البته نه تاریخ مکتوبی که در دسترس است بلکه تاریخی که در ذهن و جان او است و بخشی از آن با تاریخ همپوشانی دارد و بخشی برخلاف آن چیزی است که تاکنون شنیدهایم.»
مستند «قابها» توجه مخاطبان زیادی را جلب کرد؛ طوری که جلوی درب سالنهای اکرانش صفهای بسیار طولانی درست شد و مدیران برگزاری جشنواره، سانسهای اضافه را به این اثر اختصاص دادند.
انتشارات روزنه بانی انتشار ما چگونه، ما شدیم؟
سال 1370 «سید علیرضا بهشتی شیرازی» که از مشاوران نخستوزیر ایران بود، «انتشارات روزنه» را تاسیس کرد. «روزنه» ناشر کتابهای صادق زیباکلام، «حسین الهی قمشهای» و طراحیهای «بزرگمهر حسینپور» است. چاپ مجموعه کتاب «ارباب حلقهها» برای اولین بار در ایران توسط «نشر روزنه» باعث شد این موسسه میان مخاطبین خاص و عام شناخته شود. «روزنه» در سال 1374 کتاب ما چگونه، ما شدیم؟ اثرِ صادق زیباکلام منتشر کرد. شما میتوانید برای دانلود pdf کتاب ما چگونه ما شدیم؟ از همین صفحهی فیدیبو اقدام کنید.
در بخشی از کتاب ما چگونه ما شدیم؟ میخوانیم
آگاهی نسلهای پس از عباس میرزا از شکاف میان ایران و غرب تدریجی بود. آنان در ابتدا محو پیشرفتهای تکنیکی و صنعتی غرب میشدند. برخی از ایرانیان که در نیمه اول قرن نوزدهم به اروپا سفر کرده و ذوق نوشتن هم داشتند مشاهدات خود را به صورت سفرنامه درمیآوردند. آنان آن قدر از ذیذن اروپا و مقایسه آن با مملکت عقبمانده خودشان شگفتزده و مبهوت میشدند که نام سفرنامههایشان را حیرتنامه گذاردند. ایرانیان برای نخستین بار با بیمارستان، راهآهن، بانک، تراموا، تلگراف، پارکهای بزرگ، برق، گاز، آب لولهکشی، کارخانجات، تولیدات صنعتی، تماشاخانه، اپرا و جنبههای دیگری از زندگی مدرن غرب آشنا میشدند. اما بهتدریج آنان متوجه جنبههای عمیقتر تمدن غرب شدند. جنبههای زیربنایی سیاسی و اجتماعی همچون حاکمیت قانون (در برابر حاکمیت مطلق حکام و فرمانروایان در ایران)، محدودیت اختیارات حکومت (در مقابل اختیارات نامحدود پادشاه در ایران)، پاسخگو بودن حکومت در قبال اقدامات و تصمیماتش (در مقابل مطلقالعنان بودن حکومت در ایران)، آزادی مطبوعات، آزادی احزاب و تشکلهای سیاسی، آزادی مذهب و اجتماعات، انتخاب حکومت از سوی مردم (در برابر مشروعیت الهی حکومت در ایران) و امکان انتقد از حکومت از جمله جنبههای دیگر جوامع اروپایی بود که بهتدریج ایرانیان را تحت تاثیر خود قرار میداد.
این آشناییها و علم به شرایط جغرافیایی و به تعبیری آگاهی عمیقتر از غرب به نوبه خود باعث گستردهتر شدن ابعاد پرسش تاریخی عباس میرزا میشد.
مشکل اساسی نسلهای بعد از عباس میرزا آن بود که آنان فقط با معضل شکاف یا فاصله میان ایران و غرب روبهرو نبودند، بلکه بهتدریج متوجه میشدند که غرب در عین حال منظما در حال پیشرفت بود درحالیکه هیچ روزنهای در انتهای تونل تاریک غقبماندگی ایران به چشم نمیخورد. به عبارت دیگر، پرسش عباس میرزا ضمن آنکه بهتدریج به نسلهای بعدی انتقال مییافت، در عین حال ابعاد آن نیز گستردهتر میشد.
نظرات کاربران درباره کتاب ما چگونه، ما شدیم