
يعنی باران همیشه بايد زمانی می باريد که من خیلی عجله داشتم؟! کوله پشتی ام را روی سرم گرفتم و با سرعت دويدم. قطرات باران از سروصورتم می چکید و صدای شلپ شلپ پاهايم در گودال آب سکوت اطراف را می شکست. بعد از چند دقیقه دويدن سرانجام به مدرسه رسیدم. زانوهايم را گرفتم و سعی کردم هوای بیشتری به ريه هايم وارد کنم.
| فرمت محتوا | pdf |
| حجم | 628.۰۰ بایت |
| تعداد صفحات | 68 صفحه |
| زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
| نویسنده | سپیده لوئیا |
| ناشر | نشر آبارون |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۶/۱۲ |
| قیمت ارزی | 3 دلار |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |