توی کارگاه قالیبافی حشمت خان دخترکی کار میکرد که یکهوتنها بود. از صبح زود تا غروب آفتاب پشت دار قالی مینشست و نخ به نخ و رج به رج گل روی گل میانداخت و قالی میبافت. دخترک نه پدر و مادری داشت، نه همبازی و دوستی. اما از خیالش هزار هزارتا فکر رنگ و وارنگ و جور واجور میگذشت. آرزو داشت قالی پرندهای ببافد، سوار آن شود و سفر به شهر سلیمان را تجربه کند. اما مگر چنین چیزی شدنی است؟ یک قالیچهی پرنده! چه حرفها! حتی ننهحلیمه هم که تنها همدم دخترک توی کارگاه بود، میگفت این کار نشدنی است و او باید این فکر و خیالها را کنار بگذارد. تا اینکه روزی… به نظر شما، دخترک بالاخره میتواند به شهر سلیمان سفر کند؟
«سفر به شهر سلیمان» نوشتهی فریدون عموزاده خلیلی داستانی دربارهی آرزوها و رنجهای کودکانی است که مجبورند دنیای کودکانهشان را در کارگاههای نمور و تاریک قالیبافی بگذرانند با وجود این، هرگز از آرزوهایشان دست برنمیدارند. این داستان زیبا متأثر از داستان سیمرغ عطار نوشته شده است.
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 13.۷۴ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 22 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۴۴:۰۰ |
نویسنده | فریدون عموزاده خلیلی |
ناشر | شکوفه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۳/۱۲ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
قیمت چاپی | 48,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |