کتاب خواهران دشمن و داستان‌های دیگر نشر انتشارات نگاه

نقد و بررسی کتاب خواهران دشمن و داستان‌های دیگر

کتاب خواهران دشمن و داستان‌های دیگر اثر ماری‌پل آرماند، مجموعه‌ای از سه داستان مجزا است که حول محور زندگی سه خانواده روایت می‌شود. هر یک از این خانواده‌ها با چالش‌ها و رنج‌های منحصر به فرد خود دست و پنجه نرم می‌کنند و در این میان، زنان نقش محوری را در داستان بر عهده دارند. این زنان شجاع، با تکیه بر قدرت درونی و عشق خود به خانواده، در برابر سختی‌ها تاب می‌آورند و با اتخاذ بهترین تصمیمات در تنگناهای زندگی، کانون خانواده را حفظ می‌کنند. کتاب خواهران دشمن و داستان‌های دیگر شامل داستان‌هایی با ژانرهای مختلف از جمله رمان، داستان کوتاه و رمانس است. اگر شما هم به خواندن داستان و رمان خارجی حوزه درام علاقه دارید حتما به دسته‌بندی داستان و رمان درام خارجی فیدیبو سر بزنید.

ماری‌ پل آرماند، نویسنده‌ای با نگاهی زنانه به فرانسه

ماری‌ پل آرماند، نویسنده فرانسوی متولد 1946، با رمان‌هایی که غالباً به زادگاهش، شمال فرانسه، می‌پردازند، شناخته می‌شود. او در آثارش نه تنها به توصیف دقیق جغرافیا و چشم‌اندازهای این منطقه می‌پردازد، بلکه با ظرافت، آداب و رسوم، سنت‌ها، روابط اجتماعی و دغدغه‌های مردم آن دیار را به تصویر می‌کشد. آرماند با اینکه در بسیاری از داستان‌هایش، شمال فرانسه و تاریخ آن را دستمایه روایت خود قرار می‌دهد، اما این روایت‌ها را با نگاهی زنانه و حسی عمیق در هم می‌آمیزد. او فراتر از معرفی زادگاهش، به دنبال ظرافت‌های جهان انسانی است و هر آنچه را که با معیارهای انسان‌دوستانه‌اش مغایر باشد، به چالش می‌کشد. زبان رمان‌های آرماند روان و پویاست و نثر سلیس او، داستان را برای خواننده جذاب و گیرا می‌کند. اولین رمان او با عنوان گردوغبار شهرک‌های کارگری در سال 1985 جایزه کلود فارر را از آن خود کرد. باد نفرت، نان سرخ، معلم مدرسه و کودکی گمشده از دیگر آثار برجسته این نویسنده هستند.

چرا کتاب خواهران دشمن و داستان‌های دیگر را بخوانیم

کتاب خواهران دشمن و داستان‌های دیگر اثر ماری پل آرماند، مناسب علاقه‌مندان به ادبیات داستانی، به ویژه رمان‌های فرانسوی است. ماری پل آرماند، نویسنده‌ای فرانسوی است که با خلق شخصیت‌های قوی و پرداخت ظریف به جزئیات داستان، جایگاه ویژه‌ای در ادبیات فرانسه پیدا کرده است. او به خاطر مهارتش در داستان‌سرایی و توصیف دقیق فضا و شخصیت‌ها، مورد تحسین منتقدان و خوانندگان قرار گرفته است. رمان‌ها و داستان‌های کوتاه آرماند، همواره خواننده را مجذوب خود می‌کنند. او با ظرافت تمام، لایه‌های مختلف زندگی انسان را به تصویر می‌کشد و خواننده را با چالش‌ها، احساسات و روابط پیچیده شخصیت‌های داستان همراه می‌کند. آرماند در آثار خود به موضوعات مهمی مانند روابط خانوادگی، عشق، فقدان، تنهایی، امید و رستگاری می‌پردازد. او با ظرافتی مثال‌زدنی، این مسائل را از زوایای مختلف بررسی می‌کند و خواننده را به تأمل در آن‌ها وا می‌دارد. یکی از ویژگی‌های بارز آثار آرماند، حضور پررنگ شخصیت‌های زن قوی و مستقل است. این زنان که در شرایط سخت و چالش‌برانگیزی قرار دارند، با شجاعت و جسارت در برابر مشکلات ایستادگی می‌کنند و برای رسیدن به اهداف خود تلاش می‌کنند. آرماند در بسیاری از داستان‌هایش، منطقه شمال فرانسه را به تصویر می‌کشد. او با ظرافت تمام، جغرافیا، فرهنگ و آداب و رسوم این منطقه را به خواننده معرفی می‌کند و به خلق فضایی بدیع و جذاب در داستان‌های خود می‌پردازد. کتاب خواهران دشمن و داستان‌های دیگر به دلیل لحن روان و داستان‌های جذاب، برای طیف وسیعی از خوانندگان، با سلیقه‌های مختلف، مناسب است.

در بخشی از کتاب خواهران دشمن و داستان‌های دیگر می‌خوانیم

هانرییت نامه را در دستانش می‌چرخاند. تازه از سر کار برگشته بود و مثل هر روز، نامه را از صندوق پستی برداشت. بین کاغذهای تبلیغاتی، تنها یک پاکت نامه توجهش را جلب کرد؛ اول به این دلیل که روی آن نوشته شده بود «با هواپیما» و بعد چون خط درشتی که برایش کاملاً آشنا بود. با تعجب زیر لب گفت: «انگار خط اُرور است.» ارور، خواهرش، مدت‌ها بود که در امریکا زندگی می‌کرد... چه می‌خواست؟ هانرییت، چشمانش را مالید و پاکت نامه را باز کرد. ورق ساده‌ای را دید که با همان دست‌خط رویش نوشته شده بود: «من تصمیم گرفته‌ام اسکات را ترک کنم. به فرانسه می‌آیم. چهارشنبۀ آینده در فرانسه خواهم بود. تو می‌توانی مهمان‌نوازی کنی؟ هیچ جایی ندارم. بعد از این‌همه سال، دیدن یکدیگر جالب خواهد بود. این‌طور نیست؟» هانرییت آهی کشید. هم ناراحت بود، هم عصبانی. حتی فرصت جواب دادن به نامه و گفتن نظرش را نداشت. ارور از راه رسید و در خانۀ او ماندگار شد. هانرییت متوجه شد خواهرش تغییری نکرده است. هنوز هم همه باید در خدمت او باشند... . هانرییت به سالن رفت، روی صندلی نشست و دوباره نامه را خواند. چهارشنبۀ آینده... پنج روز دیگر است... باید به ژروم و بچه‌ها اطلاع بدهد. آنها چه واکنشی خواهند داشت؟ داشت؟

هانرییت دوباره آه کشید. بی‌آنکه بتواند مانع افکارش شود، گذشته مقابل چشمانش ظاهر شد. اولین خاطرات کودکی‌اش زنده شد، زمانی که دختربچه بود و با مادرش تنها زندگی می‌کرد. هانرییت هیچ‌وقت پدرش را ندیده بود. پدر، بعد از اینکه نطفۀ او را ساخت، مادرش را ترک کرد؛ در دوره‌ای که مادرهای مجرد در جامعه هنوز انگشت‌نما بودند. در روستای کوچکی در شمال زندگی می‌کردند و مردم آنجا طرز فکر بسته‌ای داشتند. هانرییت پچ‌پچ مردم و نگاه سنگینشان را نمی‌فهمید. نمی‌دانست چرا مادرش اغلب با او رفتاری خشن و ناعادلانه دارد. بچه باید تقاص اشتباه مادر را پس می‌داد. مادر به‌شدت از دست آن مرد دلخور بود. وقتی فهمید زن باردار است و منتظر یک بچه، او را رها کرد. او هم رنجش و عصبانیتش را روی دخترش خالی می‌کرد. وقتی هانرییت نگاهش را به مادرش می‌دوخت، مادر به‌شدت با او تندی می‌کرد و اخطار می‌داد: این‌طور نگاهم نکن! شبیه اون کثافتی که ولم کرد و رفت. دخترک نگاهش را پایین می‌انداخت و نمی‌فهمید داستان از چه قرار است و مادر از چه چیزی ناراحت است. احساس گناه می‌کرد، ولی نمی‌توانست احساسش را بیان کند و بیش‌ازپیش احساس بدبختی می‌کرد.

پیشنهادهایی برای دوستداران کتاب خواهران دشمن و داستان‌های دیگر

اگر شما هم به خواندن داستان و رمان درام خارجی علاقه دارید پیشنهاد می‌کنیم حتما کتاب‌های زیر را که در فیدیبو در دسترس هستند، مطالعه کنید.

هر دو در نهایت می میرند نویسنده آدام سیلورا  انتشارات نون

سوکورو تازاکی بی رنگ و سال های زیارتش نویسنده هاروکی موراکامی انتشارات چشمه

مجموعه کلکسیون کلاسیک، بینوایان جلد 1 نویسنده ویکتور هوگو انتشارات افق