درباره ریشه های اجتهاد و ادله جواز آن با تکیه بر شیوه رایج در عصر ائمه (ع)
هر انسانی به حکم عبودیت و بندگی، در برابر احکام الهی مسئولیت دارد و باید رفتار خود را در همه مراحل زندگی با قوانین و دستورهای الهی هماهنگ سازد؛ از این رو لازم است موضع عملی خویش را در برابر هر رویدادی بر اساس خواست شارع مقدس تعیین کند.
انجام تکالیف، جز با معرفت و شناخت ممکن نیست و یگانه راه شناخت و معرفت تکالیف ـ با توجه به صعوبت احتیاط در همه امور ـ اجتهاد و فقاهت است. نیاز به اجتهاد، یک نیاز واقعی و ضروری و غیرقابل اجتناب میباشد خصوصاً امروز که فقه شیعی با انبوهی از مشکلات، سؤالهای جدید و نوظهور و بیسابقۀ حقوقی، اقتصادی، قضایی، پزشکی، سیاسی و ... روبرو است و همه وظایف و شئون زندگی مردمان در حیطه فقه جای میگیرد و هزاران پرسش که پاسخ مناسب میخواهند. بنابراین دایرۀ اجتهاد به وسعت همه زمینههای زندگی بشری است.
اجتهاد، رمز جاودانگی اسلام و مانع تحریف و انحراف در دستورات اسلامی است کما اینکه جامعه اسلامی را از آسیب پذیری در برابر استعمار گران حفظ میکند. همین امر علت اساسی مبارزه گسترده دشمنان اسلام با اجتهاد است، بهگونهای که شبهات متعددی پیرامون آن مطرح کردهاند.
یکی از شبهات مطرح شده این است که اجتهاد، ریشه تاریخی ندارد و یک پدیده نو ظهور در عالم اسلام است و در نهایت بدعتی بیش نیست.
در این نوشتار، پیشینهٔ اجتهاد نزد شیعیان و سوابق علمی آنان و ارتباط اجتهاد رایج امروز نزد شیعیان با گذشتهٔ خویش و میراث گرانقدر و ماندگار و پایدار تشیع در زمان حضور امام معصوم بهطور علمی و استدلالی به جامعه معرفی و این حقیقت روشن میشود که اجتهاد در عصر حضور امام معصوم وجود داشته است و مجتهدان بزرگ در بین اصحاب امامان بودهاند و همان اجتهاد و مجتهدان، زیربنا و الهامبخش اجتهاد در عصر حاضر است.
-بخشی از مقدمه-