هرچه از روزگار مدرن دور و از روزگار سنتی دورتر میشویم، در سازوکار تربیت معماران و رسم و راه کارگاه آموزش معماری درمانده تر میشویم. زمانی بودند شاگردانی کمربسته در پای کار که چشمانشان به دست ما بود تا تاقی بزنیم و اتاقی بسازیم؛ و هنگامی که خدمتی نمیکردند، حکمتی نمی آموختند. زمانی بودند دانشجویانی در آتلیه ها که گوش به دهان ما داشتند، تا پرده از عالم مدرن بگشاییم و رمز و راز معماری نوین را به آنان بنماییم؛ و هنگامی که از سر سنت هایشان نمیگذشتند، راه بدعت را بر آنان نمی گشودیم.