نظم اجتماعی یکی از مباحث مهم و اساسی و حتی کانون تمام مباحث جامعه شناسی است، زیرا اساساً تحقق یافتن جامعه یا شکل گیری زندگی اجتماعی، بدون نظم اجتماعی ممکن نیست، نظم اجتماعی، در استحکام و پیشبرد اهداف عالیه یک جامعه نقش اساسی دارد، با توجّه به نظریههای اندیشمندان علوم اجتماعی، به این نتیجه میرسیم که وجود نظم، در اجتماع یک مسئلهی حیاتی برای مصونیّت آن است آدمی در مسیر تکامل است و برای رسیدن به کمال، باید در پرتو عقل، ازکوتاهترین راه بهره جوید تا به هدف خویش دست یابد. در این مسیر«نظم وانضباط» کوتاهترین و بیخطرترین راه است؛ زیرا نظم هم ردیف ارزشهای والای اسلامی و راز و رمز کامیابی انسانهای بزرگ و راه غلبه برسختیها ویافتن کاستیهاست، مسأله نظم و انضباط اجتماعی از جمله شرایط و ضرورتهای اولیه حیات انسانی است و بدون آن حیات انسان با چالشهای فراوانی مواجه خواهد بود.
آفرینش بر اساس نظم استوار است. خدای توانا و حکیمی که نظم را در دستگاه پهناور و عظیم خلقت قرار داده است، همین نظم را در زندگی انسانها و روابط اجتماعی آنان نیز میپسندد. از این رو، شایسته است که انسان در زندگی فردی و اجتماعی خویش، نظم و ترتیب و تدبیر در امور را مراعات کند. اسلام به عنوان دینی جهانی و کامل به نظم و برنامه ریزی در زندگی اهمیّت فراوان داده و پیروِان خویش سفارش کرده است که تمام کارهای خود را طبق قانون و به صورت منظم انجام دهند.
انسان با ابعاد گوناگون وجودی خویش، دارای خصلتی اجتماعی است. از مهمترین نیازهای انسان به عنوان یک موجود اجتماعی، دستیابی به قواعد و راهکارهایی برای حل مسائل اجتماعی خویش است. از آن جا که زندگی انسانها پیچیده میباشد، نظم اجتماعی برای این پیچیدگی یک عامل حیاتی است.
در این پژوهش سعی بر آن است تا متناسب با مفاهیم رایج در جامعه شناسی به موضوع عوامل و زمینههای نظم اجتماعی از دیدگاه قرآن و نهجالبلاغه اشاره گردد.