بی رقیب
دیوانه ی نگاه تو با غم غریب نیست
بر من بتاز، دشمنی از گل عجیب نیست
با من بگو به جرم چه با من غریبه ای
آنهم منی که غیر تواو راحبیب نیست
آنقدر مهربان و عزیزی که خاک هم
از لذت حضور خودت بی نصیب نیست
تو گوشه گوشه ی بدنت سحر و معجزه است
یک گوشه نیست در تو که در آن فریب نیست
در دلبری تو گوی ز خوبان ربوده ای
تو بی رقیب هستی و با تو رقیب نیست
عمریست غمسُرای سَرای توام عزیز
دیوانه ی نگاه تو با غم غریب نیست..
-از متن کتاب-