گزیدهای از اشعار فارسی شاعر است که در موضوعات مختلف و اوزان گوناگون، سروده شده و نهمین مجموعه شعر وی، که به دو زبان فارسی و ترکی میسراید، به شمار میرود. در این جلد علاوه بر غزلیات، تعدادی رباعی، شعر سپید و قطعه نیز ارایه شده است.
صبوری کن، صبوری
کنار پنجره چشمانتظارم، تا بیایی
تمام کوچهها را بیقرارم، تا بیایی
مدام اینپا و آنپا میکند دل، مینشینم؛
سرم را روی زانو میگذارم، تا بیایی
به من گفتی «صبوری کن، صبوری کن، صبوری»
«به غیر از عشق تو کاری ندارم»، تا بیایی
نمیدانم مرا آخر به خاطر خواهی آورد؟
نمیدانم، ولی امیدوارم، تا بیایی
لطیف روحافزا، پرنیان بوی دریا!
بیابان در بیابان شورهزارم، تا بیایی
و بازم جمعهای و جادهای سمت غروب است
که من عمری است در این گیرودارم: تا بیایی...
که بازم جمعهای و جادهای سمت غروب است
و من عمری است در این گیر و دارم، تا بیایی