درباره دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در عصر جهانی شدن
در عصر جهانیشدن، دیپلماسی اقتصادی در سیاست خارجی دولتها بهعنوان یکی از مهمترین ابزار برای دستیابی به اهداف و منافع ملی، مورد توجه قرار گرفته است. مدیریت تحولات اقتصادی ناشی از جهانیشدن، دغدغه امروز دولتهاست و آنها با این واقعیت روبهرو شدهاند که میتوان و میبایست از دیپلماسی اقتصادی در سیاست خارجی برای دستیابی به منافع ملی استفاده کرد. مفهوم جهانیشدن پس از فروپاشی شوروی به یکی از مهمترین مفاهیم در تعیین ماهیت روابط بینالملل، اقتصاد سیاسی بینالملل و روابط میان دولتها تبدیل شده است. نهتنها کشورهای صنعتی، بلکه کشورهای درحالتوسعه نیز مفهوم جهانیشدن را چالشی جدید برای دولتمردان، برنامهریزان و اندیشمندان علوم اجتماعی تلقی میکنند. جهانیشدن، همانطورکه توماس فریدمن میگوید، پدیده یا فرایند نیست، بلکه نظام معماری نوین بینالمللی است که ساختار داخلی و روابط خارجی دولتها را شکل و قوام میبخشد (Friedman,۲۰۰۰, ۷).
جهانیشدن اقتصاد منشأ تحولات و تغییرات بسیار زیادی در عرصۀ زندگی میلیونها انسان شده و وابستگی اقتصاد جهانی، محوریت دولت در زمینه تصدیگری در حوزه اقتصاد را از بین برده یا دستکم تضعیف کرده است. جهانیشدن اقتصاد از درهمتنیدگی دو بعد اقتصادگرایی و بینالمللگرایی بهوجود آمده و تکامل یافته است. برای شروع فرایند جهانیشدن اقتصاد، زمان و مکان خاصی را نمیتوان مشخص کرد، اما بهنظر میرسد دو عامل اقتصادگرایی و بین المللگرایی در تکامل فرایند جهانیشدن تأثیر بیشتری داشتهاند. از طرفی، اقتصاد بهطور ذاتی موضوعی بینالمللی است و نمیتوان تفکر اقتصادی را در پیش گرفت، اما از عرصه روابط بینالملل غافل ماند. اقتصاد زمانی میتواند رشدونمو یابد که در عرصه بینالملل نیز مجال حضور پیدا کند. از طرف دیگر، بینالمللگرایی نیز زمانی توسعه مییابد و همه بازیگران دولتی و غیردولتی را در خود جمع میکند که پایه روابط آنها بر اقتصاد بنا شده باشد. با توجه به این دو واقعیت، جهانیشدن اقتصاد رشد و تکامل یافته است (Rossi, ۲۰۰۸, ۲۷-۶۳).
متأثر از گسترش بازارهای جهانی و ارتباط روزافزون بین کشورهای مختلف، محیط تجاری بسیاری از فعالیتهای اقتصادی دگرگون شده است. در این شرایط، مفهوم دیپلماسی اقتصادی از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ بهگونهایکه در دوران حاضر، ایجاد فضای لازم در سیاست خارجی بهعنوان شرایط الزامی بستر تعامل با اقتصاد جهانی محسوب میشود. برای همین، امروزه مفهوم دیپلماسی اقتصادی، مفهومی غالب در عرصه اقتصاد بینالملل بهشمار میرود. بهکارگیری دیپلماسی اقتصادی بهمثابه یکی از ابزارهای مدرن سیاست خارجی، در توسعه و کشورداری اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است. کشورها در تعاملهای خود از دیپلماسی اقتصادی برای مدیریت تحولات بینالمللی، دستیابی به توسعه و افزایش ثروت و قدرت ملی خود استفاده میکنند (Saner & Yiu, ۲۰۰۲, ۱۳).
-قسمتی از متن کتاب-