تازه به ایران برگشته بود … به قول آقاجون از فرنگ! آقاجون معتقد بود وقتی به فرنگ میرویم، دیگر همه چیز از یادمان میرود! میگفت: «فرنگیا با ماها خیلی فرق دارن!» خب البتّه او حق داشت… همیشه میگفت:» فرق شما جوونا با ما اینه که، آداپتش میکنین میگین فرهنگ!»
وقتی که فهمیدم برگشته، حسّ غریبی داشتم. نمیدانم تنفر بود یا بیتفاوتی؟ با شنیدن خبر برگشت او، همهی خانواده فقط نگران برخورد و عکسالعمل من بودند!
من و اکبر قبل از رفتن او به خارج، با اصرار خودش نامزد شده بودیم…