رمان «زندگی جای دیگری است» دومین رمان «میلان کوندرا» است که در سال ۱۹۷۳، ترجمه فرانسوی آن برای نخستین بار در پاریس منتشر شد. این رمان درباره زندگی شاعری به نام یارومیل است که شخصیتی مضحک، حساس و هراسانگیز دارد و بیشتر از اینکه رمانتیک و پراحساس باشد، درگیر سیاست میشود. از طرفی در این رمان، مادر شاعر نیز نقش پررنگی در داستان و زندگی پسرش دارد و از همان کودکی پسرش، در تلاش است تا او را شاعر بار بیاورد. کتاب زندگی در جای دیگری است را میتوان رمانی ضدرمانتیسیسم و در نقد رمانتیکها دانست.
- درباره کتاب صوتی «زندگی جای دیگری است»:
میلان کوندرا در دومین رمانش داستان زنی را روایت میکند که با پشت کردن به خانوادهاش از مردی صاحب فرزند میشود که به او علاقهای ندارد. همین فقدان علاقه و موردتوجه نبودن از طرف مرد باعث میشود این زن، تمام زندگی، آمال و آرزوهایش را در پسرش ببیند. برای همین از همان ابتدا در تلاش است تا او را مردی شاعر بار بیاورد. نویسنده در این کتاب صوتی ما را با تمام ویژگیهای یک شاعر رمانتیک آشنا میکند و نگاهی انتقادآمیز به ایندسته از افراد دارد. کوندرا در توصیف شخصیت یارومیل به لایههای ذهنی و روحی او نیز توجه دارد و مثل روانکاوی ماهر، آنها را موشکافی میکند و در اختیار خواننده میگذارد. در فصل دوم کتاب شخصیتی به نام زاویه ظاهر میشود که نمادِ نهایت آمال و آرزوهای شاعر است که به او نمیرسد.
نکته مهم در این کتاب نوع نگاه کوندرا به رمانتیکهاست. کوندرا برخلاف باور عمومی رمانتیکها را افرادی کمخرد، دور از اندیشه و مغلوبِ احساسات بهتصویر میکشد. در واقع، رمانتیکها مانند یارومیلِ شاعر، ادبیات را چیزی ورای زندگی میدانند و به دنبال زندگی در جایی دیگری هستند. توجه کوندرا به مسائل تاریخی و داشتن نگاهی فلسفی در پرداخت داستان، از دیگر نکات اهمیت این کتاب صوتی است. در این رمان تاریخ کشور چک بررسی میشود. علاوه بر این رگههایی از موضوعات سیاسی نیز در داستان وجود دارد. با شروع داستان مخاطب با موضوع پراهمیتِ «پیدایش» و «هستی» مواجه میشود.
- بخشی از کتاب صوتی «زندگی جای دیگری است»:
مامان شعرهایی را که یارومیل بدون یک کلمه حرف روی میزش گذاشته بود میخواند و سعی میکرد میان این خطوط، زندگی پسرش را بخواند. فقط ای کاش این شعرها به زبان روشنی حرف بزنند! صداقتشان فریبدهنده است؛ پر از معما و کنایهاند. مامان میداند که فکر پسرش مشغول زنهاست، اما هیچ نمیداند که او با آنها چه میکند. بالاخره موفق شد کشوی میز تحریر یارومیل را باز کند و بهدنبال دفتر خاطرات او بگردد. روی زمین زانو زده بود و با هیجان آن را ورق میزد. نوشتهها مختصر بود، اما او توانست نتیجهگیری کند که پسرش عاشق است. یارومیل عشقش را با یک علامت و یک حرف بزرگ مشخص کرده بود، و او در واقع موفق نشد حدس بزند این زن چه کسی است؛ در عوض در آن با میل شدیدی به توصیف جزییات که بهنظر مامان کریه میآمد، نوشته شده بود در چه تاریخی اولین بوسهشان را رد و بدل کردهاند....
هرگز آنقدر خوشحال نبود. حس کرد از شعر لبریز شده است و پشت میزش نشست. فکر میکرد نه، این درست نیست که عشق و وظیفه را در برابر هم قرار دهد. این دقیقا برداشت قدیمی این مساله است. عشق یا وظیفه، زن محبوب یا انقلاب. نه. نه. بههیچوجه اینطور نیست. اگر او دختر موقرمز را در خطر انداخته، به این معنی نیست که عشق برای او ارزشی ندارد. چراکه آنچه یارومیل میخواست، دقیقا این بود که دنیا، دنیایی شود که در آن مردان و زنان بیش از پیش یکدیگر را دوست بدارند.
- درباره نویسنده کتاب زندگی جای دیگری است:
اهالی ادبیات در ایران برای اولین بار میلان کوندرا را با رمان معروف و شناختهشدهاش به نام «بار هستی» شناختند. رفتهرفته او با سبک خاص و متفاوتش در داستانپردازی جایی در دل مخاطبان ادبیات سراسر دنیا و همچنین ایران باز کرد. این نویسنده متولد کشور چک است، اما به فرانسه تبعید و مقیم آنجا شد. به همین خاطر اصرار دارد که آثارش بین آثار فرانسوی داوری و ترجمه شوند. میلان کوندرا در برخی از آثارش به انتقاد از استعمار اتحاد جماهیر شوروی و نظام حکومتی آن پرداخت و همین نگاه انتقادی باعث شد که آثارش در چکسلواکی ممنوع شود. کوندرا در سال ۱۹۸۴ رمان بار هستی را نوشت که از آن استقبال زیادی شد. موضوع این کتاب درگیری و مشکلات یک زوج در کشور چک است. فیلیپ کافمن، کارگردان آمریکایی، از روی این کتاب فیلمی به همین نام ساخت. در سال ۱۹۹۰ کتاب دیگری از کوندرا با عنوان جاودانگی منتشر شد. این کتاب برخلاف آثار دیگر نویسنده، درونمایهای فلسفی دارد. سه رمان بعدی میلان کوندرا، یعنی رمانهای «آهستگی»، «هویت» و «جهالت» نشاندهنده دوره جدیدی از فعالیت حرفهای کوندرا بهعنوان نویسنده است که هرسه به زبان فرانسوی نوشته شدهاند.
مانند دیگر آثار کوندرا دوست داشتم. در این کتاب توصیفات دقیق روان و تفکر شخصیتها را در مواجهه با ایدئولوژی چنان هنرمندانه و ظریف بیان می کند که همه ی ابعاد تیره روزیهای جبر ایدئولوژیک برای جوامع انسانی، در نظر خواننده عیان می گردد.
5
بنظر من میلان کوندرا جزء فلاسفه ی نویسنده یا نویسنده های فیلسوف است که در غالب رمان حقایق انسانی و کشمکشهای ذهن آدمی رو به زیبایی بیان میکند که البته با اجرای بی نقص آقای تایماز لذت یه کتاب خوب از یک نویسنده ی خوب به کمال میرسد
3
نویسنده و مترجم و گوینده کارشون رو عالی انجام دادن، قسمت غیرحرفهای تعداد زیاد فصلها و موسیقی طولانی و تکراری که دیگه بعد از بار بیستم آزاردهنده میشد.
احتمالاً پاک بشه،ولی امیدوارم برسه دستشون.💁🏻♂️
5
برای کسانی که آثار کوندرا را دوست میدارند این اثر یکی از بهترینهاست. البته بعد از بار هستی
در نظرم بار هستی اثر شاخص این نویسنده است.
4
اجرای روان 🎙️
سرگرمکننده 🧩
پربار 🌳
گیرا 🧲
همه چیز عالی، به خصوص خوانس راوی.فقط از ضدحالهای سانسور که بگذریم موزیک در ابتدای شروع هر بخش به شدت آزاردهنده هست. مخصوصا در نیمه ی پایانی
4
صداي گوينده خوب بود ولي بخشها كوتاه و موزيك زياد بود
و كتاب بسيار عالي و جذاب بود
5
خیلی قشتگه ولی حذفیات داره با این حال ارزش گوش کردن رو داره