

شبِ مرده
نسخه الکترونیک شبِ مرده به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
نقد و بررسی شبِ مرده
آن گریفین میگوید:« من اینجا هستم تا به یاد بیاورم، همه آنچه که بودهام و همه آنچه که دیگر نخواهم بود.» در طول زندگی شاید فرصت فکر به گذشته وجود نداشته باشد. اما در زمان پیری، هنگامی که تمام فراز و نشیبها پشت سر گذاشته شد. گذشته، خاطرات و تمامی اتفاقات مانند یک فیلم از جلوی چشمان انسان رد میشود.
نقد و بررسی کتاب «شبِ مرده»
کتاب شبِ مرده When all is Said توسط آن گریفین نوشته شدهاست. این کتاب در سال 2019 در ایرلند منتشر شد. این کتاب اولین اثر نویسنده آن گریفین است. کتاب شبِ مرده در ژانر خاطره نویسی نوشته شدهاست. این کتاب داستان خود را در هفت فصل روایت میکند. داستان این کتاب جالب، خندهدار و غمگین است. طرح شخصیتهای داستان به ویژه شخصیت اصلی به گونهای است که شما میتوانید، خود را در جایگاه آنها قرار دهید. نام اصلی این کتاب «وقتی همه چیز گفته شد» است. اما مترجم نینا فراهانی نام این کتاب را به شبِ مرده تغییر دادهاست.
از دل شکسته چه برمیآید؟ با تنهایی چه میشود کرد؟ و زمانی که پس از عمری طولانی به گذشته خود نگاه میکنید، چه حسی دارید؟ زندگی خوبی داشتهاید؟ یا عمری را با افسوس سرکردهاید؟ در این کتاب شما به همراه موریس، به گذشته و خاطرات خود باز میگردید.
موریس هانیگان، پیر مردی ایرلندی است. وی در شهرستان میث در ایرلند زندگی میکند. موریس همسر خود را از دست داده و فرزندانش نیز او را رها کردهاند. او تصمیم میگیرد یک شب را در بار هتل رینفورد Rainford نشسته و به مرور خاطراتش بپردازد. او در طول شب به نزدیکترین پنج نفر زندگیاش فکر میکند. موریس پنج نان و پنج نوشیدنی را تست کرده و با هر کدام یک خاطره را تعریف میکند. موریس از دوران کودکیاش میگوید. زمانی که به مدرسه میرفت، مشکل نارساخوانی داشت. این مشکل برای او دردسرهای بزرگی را ایجاد کرده بود. البته در مدرسه کسی هم نبود که بتواند در این زمینه کمکش کند. با این مشکلی که داشت، تنها گزینه برای او روی آوردن به کار در مزرعه بود. زمانی که کار در مزرعه را آغاز کرد، با کارفرمایان متعددی روبرو شد. هر کدام از این کارفرمایان رفتار متفاوتی با موریس کوچک داشتند. با گذشت زمان، موریس که تبدیل به جوانی رعنا و موفق شده بود. عاشق دختر جوان و زیبا شد. سرانجام این دو عاشق با یکدیگر ازدواج کرده و صاحب فرزند شدند. فرزندان این دو بزرگ و بزرگتر شدند. آنها پدر و مادر خود را ترک کرده و هرکدام در جایی مشغول به زندگی خود هستند. پس از سالها زندگی عاشقانه همسر موریس از دنیا میرود. مرگ او بدترین اتفاق برای موریس است.
برای او این اتفاق قابل هضم نیست. سرانجام موریس 84 ساله آماده خداحافظی است. او املاکش را فروخته، سگهایش را به صاحبان جدید تحویل داده، پولهای حساب بانکیاش را بین فرزندان تقسیم کرده و همه چیز را برای ورود به خانه سالمندان آماده کردهاست. این پنج نان، هر کدام طعمی دارند که نشان دهنده شخصیت آن فرد هستند. یکی از تندترین نانها برادر موریس است. تونی پنج سال از موریس بزرگتر است. علاقه و فداکاری این دو برادر نسبت به هم مثال زدنی است. زمانی که مردم از موریس پرسیدند که وقتی بزرگ شد میخواهد چه کاره شود؟ گفت میخواهد تونی باشد. برای موریس همه چیز به همین سادگی بود، هیچ چیز برایش بهتر از تونی نبود. آخرین نانی که موریس آن را خورد و یاد کسی کرد، سادی همسرش بود. موریس همیشه به همسرش وفادار بود. اما همیشه باکارهایش سادی را ناامید کرده بود. موریس مرد لجبازی بود. او برای بدست آوردن پول بیشتر شبانه روز کار میکرد. به همین دلیل مدتها همسرش سادی از او فاصله میگرفت. اما به هر ترتیب مرگ سادی، قلب و روح موریس را شکسته بود. حال موریس با یک دنیا خاطره تنها ماندهاست. اما در آخر شب اتفاقی عجیب برای این پیرمرد رخ میدهد.
ترجمه کتاب « شبِ مرده» به زبان فارسی
کتاب شبِ مرده توسط نینا فراهانی ترجمه شدهاست. این کتاب در سال 1398 توسط انتشارات نشر خوب به چاپ رسیده و منتشر شد. خانم فراهانی به زیبایی هر چه تمام به ترجمه این کتاب پرداخته است. از دیگر آثار منتشر شده توسط این مترجم میتوان به سقوط فرشتگان، معلم من یک هیولاست، روزی که بابا عضو تیم فوتبال ما شد، چند تا درخت، خوش آمدید، جواهرات گمشده تاتوبی، اسرار مایا، گمشدگان آمازون و روزی که مامان به مهد کودک آمد و ... اشاره کرد. کتاب سقوط فرشتگان در فیدیبو موجود است. شما میتوانید کتاب الکترونیکی شبِ مرده به قلم آن گریفین، ترجمه نینا فراهانی و انتشارات نشر خوب دانلود و تهیه نمایید.
دربارهی نویسنده کتاب « شبِ مرده»، آن گریفین
آن گریفین Anne Griffin در سال 1969 چشم به جهان گشود. وی زاده دوبلین در ایرلند است. گریفین فارغ التحصیل دانشگاه یونیورسیتی کالج دوبلین UCD است. پس از فارغ التحصیلی به مدت 8 سال در کتاب فروشیهای دوبلین و لندن کار میکرد. او نوشتن را از سال 2013 آغاز کرد. سپس در سال 2015 مدرک کارشناسی خود را در رشته نویسندگی خلاق از دانشگاه یونیورسیتی کالج دوبلین UCD دریافت کرد. گریفین تحت نظارت نویسندگان بزرگی مانند جیمز رایان، فرانک مک گوینس و ... تحصیل کردهاست. او طی بیست سال با خیریههای مختلفی از جمله خیریههای کمک به زنان، جوانان ایرلندی و انجمن نارساخوانی ایرلند کار کردهاست. آن گریفین برنده جایزه ادبیات جان مک گاهرن است. او برای اولین رمان خود به نام شبِ مرده، جایزه کتاب ایرلند را در سال 2019 دریافت کرد. این رمان تاکنون به 20 زبان زنده دنیا ترجمه شدهاست. سال پیش اعلام شد که رمان دوم این نویسنده با نام «هنوز گوش میدهم» Listening Still در ماه آوریل سال 2021 منتشر میشود. او هم اکنون با همسر و پسرش در دوبلین زندگی میکند.
بخشی از کتاب « شبِ مرده»
سومی به سلامتی نُرین
یک لیوان آبجوی استاوت
دوباره فقط من و سوتلانا هستیم و او دارد لیوانها را از ماشین ظرفشویی بیرون میآورد. صدای جرینگ جرینگ شيشه سکوت بینمان را میشکند. امیلی رفته است پایین که برنامههای شام را مدیریت کند. خودم هم کمی گرسنهام.
«هیچ راهی نیست که من تست ویژه بخورم. سوتلانا؟»
«ویژه؟»
طوری نگاهم میکند انگار دارم ایرلندی حرف میزنم.«خودشون میدونن تو آشپزخانه چی هست؟»
«برم ببینم.»یک خرده ناراحت شده. از در بار میرود بیرون.
حالا در با تنها من ماندهام و خیالاتم که ای کاش گورشان را گم میکردند و مدام یادآوری نمیکردند که شب حتی به نیمه هم نرسیدهاست. که مدام ازم نمیپرسیدند:«واقعا فکر میکنی از پسش برمیآی، مرد بزرگ؟» محلشان نمیگذارم. این لعنتیها چه میدانند از حال من؟
سوتلانا میآید و مقابلم میایستد:« گفتن راهی هست، اما بیست دقیقه دیگه.» انگار سالها اینجا کار میکرده است. « الان شام میدن، سرشون شلوغه. باشه؟ سفارش بدم؟»
« سفارش بده. همینجوری که داری میری، یه شیشه آبجوی استاوت دیگه هم برام بیار.»
البته که آبجوی سیاه هميشه برایم یادآور تونی بوده، اما این پدرم بود که برای اولین بار به این نوشیدنی عادتم داد. این را هم بگویم که پدرم خیلی اهلش نبود. فقط وقتهایی که فکر میکرد باید به سلامتی روزش بنوشد، شب با یک شیشه از این آبجو به خانه میآمد. رفتن به میخانه هم که خیلی به ندرت اتفاق میافتاد. اینجا که البته هرگز نیامده بود. حتی اگر این بار آن موقعها هم وجود داشت. پدرم هرگز از حد و مرزها فراتر نمیرفت. پاتوق پدرم بار هارتیگان بود.
نظرات کاربران درباره شبِ مرده