بیمار خاموش از آن دست رمانهای جنایی، معمایی است که به عنوان اولین رمان آلکس مایکدیلس بسیار مورد توجه واقع شده است. رمانی که در مسیر روایت یک جنایت هولناک درونمایهای روانشناختی و معمامحور نیز دارد. در بازار داغ چاپ آثار معماگونه با درونمایههای روانشناختی و روانشناسی، روزانه آثار متعددی در جایجای جهان منتشر میگردد که طبیعتا تمامی این آثار مورد توجه قرار منتقدان قرار نمیگیرند. اما گهگاه در این حوزه کتابهای ارزشمندی نیز به بازار عرضه میگردد که مخاطبین و منتقدین را وادار به تحسین میکند. از جمله این کتابها بیمار خاموش است که به سرعت در بازار کتاب جای خود را پیدا کرده است.
رمان بیمار خاموش
یکی از پرفروشترین رمانهای نیویورکتایمز است که داستان یک نقاش چیرهدست و معروف را نقل می کند که در شبی تابستانی همسر دوست داشتنیاش او را با شلیک پنج گلوله به صورتش به قتل میرساند و بعد از آن روزه سکوت پیشه میکند. آلکسمایکلیدیس با خلق این کتاب نشانداد به تمامی شیوههای نگارش نویسندگان بزرگ ژانرهای جنایی اشراف کامل دارد، بهشکلی که در این کتاب با تلفیقی از تعلیقهای هیچکاک و طراحیهای منحصربفرد آگاتاکریستی مواجه هستیم.
پیچیدگیهای بسیار دلنشین این اثر باعث میشود مخاطب لحظه به لحظه داستان را دنبال نموده تا از هزارتویی که نویسنده و داستان برای او ایجاد کردهاند به یک رهایی دلنشین دست یابد. طراحی داستان بگونهای است که تمامی فراز و فرودهای محور اصلی قصه دقیق بر سر جای خود رخ داده است. یک تعلیق واقعی در تمامی داستان جاری است که مخاطب در کنار فضای وهمآلود اثر، فضایی دلچسب را برای رسیدن به اصل ماجرا تجربه میکند.
در بیمار خاموش نویسنده به بهترین شکل ممکن رفتار خشونتآمیز یک زن هنرمند را در مقابل همسر و حتی روانشناساش بر روی کاغذ آورده و از این رفتار او برای خلق جلوههای زیبای ادبی استفاده نمودهاست . سکوت کشنده و دیوانهکننده شخصیت اصلی داستان، تراژدی قتل همسرش را به شکل عجیبی هولناکتر و اعصابخردکنتر میکند. آلکس مایکلیدیس در این داستان به آن جنبه از روان آدمی میپردازد که انسان در آن احساسات ناگفتهاش را بسته به شرایطی که درآن قرار دارد سرکوب میکند و سکوت را تنها راه چاره تشخیص میدهد.
کمی درباره داستان
آلیسیا برنسون خانمی خوشاندام، زیبا، ثروتمند، نقاشی زبردست، باهوش و با استعداد است و همراه با شوهرش گابریل که یک عکاس مشهور صنعت مد و مجلات و ژورنالهای متعدد است، در یکی از خانههای زیبای لندن زندگی میکند. آلیسیا به معنای واقعی زن عاقل و بالغی است که زندگی آنها از بیرون نشان میدهد که مشکل خاصی ندارند و همهچیز آرام است. اما ناگهان در یکی از گرمترین شبهای تابستان صدای چند گلوله در محله اعیانو اشراف نشین لندن شنیده میشود و هنگامی که نیروی پلیس مداخله میکند، جسد گابریل را غرق خون در حالی که به صندلی طناب پیچ شده و چند گلوله به صورتش شلیک شده است مییابد. در لحظه ورود، کارآگاهان و افسران بخش جنایی لندن با پیکر نیمهجان آلیسیا که پیرهن سفیدی که نیمه پایین آن غرق به خون است و چند شکاف عمیق روی مچ دستهایش وجود دارد روبرو میشوند و بهسرعت او را به بیمارستان منتقل میکنند.
برای مدوای روانی آلیسیا که پس از قتل همسرش سکوت کشندهای را پیشه کردهاست بهترین رواندرمانگر جنایی یعنی تئو فابر به کار گرفته میشود ولی سکوت آلیسیا همچنان ادامه دارد و تحقیقات پلیس در این زمینه راه بهجایی نمیبرد. سکوت آلیسیا باعث میشود تلاشهای کارآگاهان جنایی بیشتر وبیشتر به درهای بسته برخورد کند.
بخشی از کتاب بیمارخاموش
گابریل برنسون شش سال پیش به قتل رسید. چهل و چهار ساله بود. او در بیست و پنجم آگوست و در گرمای غیرعادی تابستان به قتل رسید. شاید یادتان باشد که بالاترین درجهی گرما را در آن زمان ثبت کردند. روزی که او مرد، گرمترین روز سال بود. در روز آخر عمرش صبح زود بیدار شد. ساعت ۵:۱۵ صبح ماشینی او را از خانهاش که در شمالغربی لندن بود و به همراه آلیسیا در آنجا زندگی میکرد، به حاشیهی همپستد هیث برد و برای عکاسی به شوردیچ رفت. تمام روز را صرف عکاسی از مدلهای بالای پشت بام واگو کرده بود. دربارهی کارهای آلیسیا چیز زیادی مشخص نیست. او در شرف برگزاری نمایشگاه و حسابی مشغول کارهایش بود. به احتمال تمام روز را مشغول نقاشی در انتهای باغ، در آلاچیقی بود که بعدها آن را به استودیو تبدیل کرد. گابریل تا دیروقت مشغول عکاسی بود و تا ساعت یازده به خانه برنگشت. نیم ساعت بعد همسایهشان باربی هلمن صدای چند شلیک گلوله را شنید. باربی به پلیس زنگ زد و در ساعت ۱۱:۳۵ شب ماشینی از ایستگاه هاور استاک هیل به محل اعزام شد و ظرف سه دقیقه به خانهی برنسون رسید.
افتخارات کتاب بیمار خاموش
– برندهی جایزهی بهترین کتاب معمایی گودریدز سال ۲۰۱۹
– جزء پرفروشترین رمانهای نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۹
– یکی از بهترین کتابهای منتخب آمازون در فوریه ۲۰۱۹
آشنایی بیشتر با آلکس مایکلیدیس
وی متولد قبرس و یک فیلمنامهنویس و رماننویس قبرسی بریتانیایی به حساب میآید. پدر او یک یونانی اصیل است و مادری بریتانیایی دارد. آلکس ابتدا در دانشگاه معتبر کمبریج به تحصیل در رشته ادبیات انگلیسی مشغول شد و همراه با آن از موسسه فیلم آمریکا در لسآنجلس مدرک کارشناسی فیلمنامهنویسی را دریافت کرد. در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۸ دو فیلمنامه نوشت و خیلی سریع خود را به عنوان یک فیلمنامهنویس کاربلد معرفی کرد.
اولین رمان او بیمار خاموش است که در صدر پرفروشهای نیویورکتایمز و همچنین پرفروشترین آثار آمازون قرار گرفت، این کتاب جوایز زیادی را به خود اختصاص داد و بسرعت با اقبال گسترده مخاطبین مواجهشد. آلکس مایکلیدیس فردی حساس،خجالتی و کمی مضطرب است. او بیشتر خود را یک نویسنده رمان میداند تا یک فیلمنامهنویس و از فیلمنامههای خود باعنوان شکستهای خلاقانه یاد میکند. آلکس رواندرمانی نیز بهصورت آکادمیک فراگرفته و همین امر به خلق اثر فاخری همچون بیمار خاموش بسیار کمک کرد، از کار با جوانان و نوجوانان بحرانزده که با گرهها و چالشهای روحی و روانی در خانواده و جامعه روبرو هستند بسیار لذت میبرد و همین امر به گفته خودش، در خلق رمان خاموش بسیار به او کمک کردهاست. برای خلق بیمار خاموش سه سال از عمرش را صرف کرده و حالا از این سه سال به عنوان عمری ثمربار یاد میکند. آلکس مایکلیدیس درحالحاضر نگارش یک رمان دیگر در همین ژانر روانشناختی و جنایی را در دست دارد که بخش بیشتر آن را نوشته است. به طراحی بسیار معتقد است و میگوید قبل از شروع نوشتن یک رمان، قطعا باید طرح کلی آن تدوین و نوشته شود، چراکه از سردرگمی و اتلاف وقت حین نوشتن متن اصلی جلوگیری میکند. بسیار امیدوار است بزودی توسط کمپانی برد پیت نسبت به ساخت فیلمی از روی بیمار خاموش اقدام شود چرا که توافقات اولیه با او صورت گرفته است.