کتاب صوتی تن تنهایی با صدای ستاره پسیانی دریچهای به کند و کاوی شاعرانه است. اگر میخواهید داستان جذابی با محوریت عشق و شور و حال و هوای جوانی با صدایی دلنشین که مسختان میکند بشنوید با ما همراه شوید تا یک اثر خیلی خوب به شما معرفی کنیم، کتاب صوتی “تن تنهایی”نوشتهی سحر سخایی . تنتنهایی را نشر چشمه برای اولین بار در سال ۹۵ منتشر کرد که در سال ۹۶ به چاپ دوم رسید و نسخه صوتی آن توسط رادیو گوشه منتشر شده است.کتاب جذابی که هنر نگارش سحر سخایی و صدای جذاب ستاره پسیانی معجونی از آن ساخته که اسیرتان میکند.
سحر سخایی، دختری همه فن حریف!
نویسنده این کتاب هم آهنگساز است و هم محقق موسیقی و هم نوازنده تار که با بسیاری از خوانندهها مثل همایون شجریان همکاری داشته است که الحق از هر انگشتش هنر میبارد، کسانی که پادکست دستنوشته ها را دنبال میکردند و روایت چهل قسمتی چهل سال موسیقی را شنیدهاند، با تسلط سخایی بر تاریخ موسیقی ایران و بیان توانمندش آشنا هستند. سحر سخایی با “تن تنهایی” وارد عرصه نویسندگی شده که در گاماول، نوید ظهور یک نویسنده خوب دیگر در میان خیل انبوه نویسندگان زن زبردست متولد دهه شصت را میدهد. سحر متولد نهم اسفندماه۶۴ است که مدرک کارشناسیاش را از دانشگاه علامه طباطبایی در رشته ادبیات فارسی گرفته و رفته به دانشگاه تهران و از آنجا با یک کارشناسی ارشد در رشته قومموسیقیشناسی بیرون آمدهاست . سحر سخایی موسیقی فیلم هم میسازد و موسیقیمتن فیلم موفق و متفاوت وارونگی به کارگردانی بهنام بهزادی را ساخته است. به واقع نمیتوان گفت سخایی در کدام عرصهها استعداد بیشتری دارد چراکه تاکنون در تمامی زمینههایی که در آن حاضر شده درخشیده است.
ستاره پسیانی، فرزند خلف و کاردرست
دختر آقای بازیگر شناخته شده هم مسیر پدر را در پیشگرفته و خیلی زود، هم درمیان تاتری ها و هم در میان سینماییها درخشیده است، در سال ۶۱ فرزند آتیلا پسیانی و فاطمه نقوی و البته نوه جمیله شیخی پا به عرصه گیتی نهاد و از سن ۵ سالگی کار خود را با تاتر آغاز کرد،که البته خیلی عجیب نیست اگر بدانید که تاکنون یک تندیس بهترین بازیگر زن در جشنواره بینالمللی تاترفجر و دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن را از جشنوارهفیلم فجر کسبکرده باشد.ستاره پسیانی در فیلمهای زیادی نقشآفرینی کرده که از آنها میتوان به “دوزیست“ “من می ترسم” ” لتیان” “سرخپوست” “جمشیدیه” “غلامرضا تختی” “پدیده” و لانتوری اشاره کرد. ستاره پسیانی در عرصه صداپیشگی هم مانند اجرا خوش درخشیده که یکی از اصلیترین دلایل جذابیـــــــت کتاب صوتی “تن تنهایی” صدا و روایت دلنشین اوست.
«تن تنهایی» از چه می گوید؟
عشق و تنهایی
“تن تنهایی“ قصه همزیستی چند جوان نوازندهموسیقی است با تفکراتی آوانگارد و الیته والدینی شدیدا سنتی، روایت تنهایی است در میان جمع، که اتفاقات آن در بطن فضای دردندشتی همچون تهران رخ میدهد. تن تنهایی از تنهایی و تفاوتها و پرسشهای انسانها میگوید، در شرایطی که از بیرون، کسی به تنهایی شخصیتهای قصه حتی فکر هم نمیکند. درد بزرگی است تنهایی، بی کسی و طعم تلخ اینکه کسی شرایط درونی انسان را نمیفهمد. سبا، بردیا و رضا شخصیتهای اصلی این داستان هستند که هرکدام مخاطب اثر را با شخصیت منحصر بفرد خود روبرو میکنند. ممکن است به دلیل اینکه اصطلاحات موسیقیایی و بیان بینش های فلسفی در بطن اثر زیاد به چشم میخورد، مخاطب عام این کتاب کمی دچار سردگمی شود که البته شخصیت پردازی مناسب سحر سخایی در کنار بافت و ساختار منسجم متن داستان این سردرگمیها را بخوبی پوشش میدهد. سحر سخایی خیلی جسورانه در بخش هایی از کتاب خطقرمزها را کنار گذاشته است و درکنار آنها به دغدغههای انسانی و فلسفی پرداخته و اختلاف و تضادهای بین نسلها را بخوبی نمایان کردهاست. تن تنهایی داستان کشمکش عشق و تنهایی است با چارچوبهای خانواده های سنتی که طی آن شخصیتهای داستان تلاش میکنند، هریک صدای افکار خود را به گوش بقیه برسانند. در این اثر جهانبینی ستودنی سحر سخایی بسیار به چشم میآید و او با الهام از اثر بارهستی نوشته میلان کوندرا توانسته یک اثر منسجم در تمامی جهات را خلق نماید.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«سبا از کودکی آدمهای گوناگونی دیده بود. از جمع دوستان آخرهفته در خانهشان گرفته تا همدورهایهای پدربزرگش که همه مصدقیهای قدیم بودند و عاشق مرور هزاربارهی تمام رفتارهای ریزودرشت پیر احمدآبادی. همان روز بعد از آزمون و در حیاط دانشگاه, وقت خاموش شدن سیگار بردیا برایش تعریف کرده بود که چه جوری روز اول سر از کلاس تار و سهتار درآورده بردیا که محو قصهگویی سبا شده بود یادش رفته بود بپرسد چرا تار و سبا خودش گفته بود که پدرجون از جوانی دلنگ دلنگی میکرده و وقتی سبا به دنیا میآید هر هفته بعد از ناهار سهتار یادگار ابوالحسن خان صبا را میآورده و برای نوهاش آواز میخوانده است. بردیا داشت به خودش فکر می کرد و سالهایی که دیوانهی صدای کمانچه شد و وقتی سبا برایش گفت که روز تولد شش سالگی اش با پدر برای خرید ساز رفت؛ بردیا حس کرد تمام موهای تنش دارند با میلی عجیب به سوی آسمان پرواز می کنند. درودیوار مغازهی سازفروشی پر از سازهای بزرگ و کوچک بود.»
اگر بخواهیم بگوییم که این اثر را چه دستهای از مخاطبین فیدیبو میتوانند بشنوند و لذت ببرند، فقط باید بگوییم تمامی مخاطبین فیدیبو، چون تن تنهایی با روایت دلنشین ستاره پسیانی مانند چسب به گوشهای شما میچسبد و تا ته آنرا در نیاورید، ول کن ماجرا نیست.
One Response