اکثر افراد منطقی و صلحطلب احتمالا با این جمله ادوین استار موافق هستند که: «جنگ برای هیچچیز خوب نیست»!
اما واقعیت طور دیگری است و اکثر نویسندگان اگر چه جمله بالا را قبول دارند اما در برابر جنگها،نبردها و مبارازات تاریخ به عنوان راویان و بازگوکنندگان ابعاد این وقایع تلخ حضور داشته و جنگ را به نوعی الهامبخش نوشتههای خود قرار دادهاند و در نتیجه شاهکارهای زیادی از دل جنگها متولد شده است.
سویههای مختلفی در ادبیات جهان نسبت به جنگ وجود دارد، برخی از نویسندگان تمرکزشان را روی نمایش قدرت نیروهای نظامی، لشگرکشیها، اقدامات سیاستمداران، شجاعت و دلیری سربازان گذاشته و به جنگ از زاویه افتخارآمیز نگاه کردهاند. در این سویه از ادبیات معمولا خود جنگیدن نقطه مرکزی ماجراهاست و رمانهای جنگی که با این دیدگاه نوشته شدهاند به رشادتها و از جانگذشتگیهای سربازان و فرماندهان پرداخنهاند.
از سوی دیگر نویسندگانی هم به ابعاد و نتایج جنگها، دردها و رنجهایی که افراد غیرنظامی، زنان و کودکان به خاطر جنگها متحمل شده و میشوند پرداختهاند به این ادبیات، ادبیات ضد جنگ میگویند. در این نوع از رمانها و داستانها ما با چهره واقعی جنگ و آسیبهای تاریخی و اجتماعی آن روبهرو میشویم و این شکل از روایت همدلی بیشتر مخاطبان را در پی دارد.
در ادامه با برخی از بهترین شاهکارهای ادبی الهام گرفته از جنگ آشنا میشویم:
-جنگ و صلح رمان جاودانه تولستوی
«جنگ و صلح» بدون شک یکی از بهترین کتابهای تمام دورانها است – این شاهکار تولستوری را میتوان از نوع رمانهای ضد جنگ برشمرد، رمانی که درباره جنگ، درگیری و تأثیر آن بر همه درگیران است. جنگ و صلح که در جریان تهاجم نیروهای ناپلئون به روسیه در سال ۱۸۱۲ اتفاق میافتد، رویکرد تاریخی و دقیق به اتفاقات دارد و با توجه به اینکه تولستوی در جنگ کریمه حضور داشته است، بهعنوان یک اثر ادبی معتبر در زمینه جنگ شناخته میشود. این رمان در زمان انتشار ۱۲۲۵ داشت و تولستوی با جزئیات بسیار زیبا و ادبیاتی فاخر چهره جنگ را در آن به نمایش گذاشته بود.
– تبصره ۲۲
قدرت رمان طنز درخشان جوزف هلر به قدری بود که از این کتاب به عنوان یک افتخار نام برده میشود. او داستان خودش را در واکنش به جنگ جهانی دوم نوشت و نوشتن این کتاب را از سال ۱۹۳۵ آغاز کرد اما این کتاب ۸ سال بعد منتشر شد. تصویری که جوزف هلر در این رمان ارائه میدهد،تصویری از ایتالیای فاسد و تاریک دوران جنگ است. در تبصره ۲۲ گروهی از خلبانان آمریکایی حضور دارند و ما همراه آنان به ماموریتهای جنگیشان میرویم.
این کتاب سراسر پوچگرایانه است و نگاهی کاملا انتقادی به جنگ دارد. جنگ مدرن صورتی از سرمایه داری سازمانی است و طبق قاعده ی «تبصره ۲۲» اداره می شود؛ انحراف اساسی هر نوع منطق برای حفظ یک نظام. طبق قاعده ی تبصره ۲۲ نیروی هوایی آمریکا، اگر کسی می خواهد از رزم معاف شود، باید ابتدا عدم سلامت روانی اش احراز شود؛ اما چون کسی که می خواهد از رزم معاف شود، عاقل است، نمی تواند معاف شود. این دنیا جایی است که سلامت عقل برابر دیوانگی و دیوانگی معادل عقلانیت است، انسان ها مکانیکی هستند و ماشین ها انسان، و این ترکیب بی معنی مایه ی طنز سیاه و ساختار این کتاب را فراهم می کند.
– سلاخ خانه شماره ۵
در سال ۱۹۶۹ نویسنده بنام آمریکایی کورت وونه گات سلاخخانه شماره پنج (جنگ صلیبی کودکان) را روانه بازار کرد تا از واقعیت نهان جنگها پرده بردارد. وی تجربه و خیال را با واقعیت در هم آمیخت و چهره کریه و زشت جنگ را به تصویر کشید تا جهانبینی فلسفی خود در باب بی اختیاری انسان را بیان کند. وی در این کتاب به شرح زندگی سرباز آمریکایی «بیل گریم» که در ابتدای جنگ توسط نیروهای آلمانی اسیر شده و در شهر درسدن زندانی است، میپردازد. این سرباز در زمان بمباران وحشتناک شهر درسدن آلمان حضور داشته و به عنوان اسیر مجبور به خارج کردن کشتهشدگان از زیر آوار میشود. بیل گریم در هنگام اسارت متوجه میشود که میتواند در زمان به مکانهای ناشناخته سفر کند و این سفرها جهان بینی او در باب اختیار انسان را به چالش میکشد.
-زنگها برای که به صدا در میآید
یکی از مشهورترین نویسندگان جنگ در تاریخ ادبیات جهان ارنست همینگوی است. حضور او در جنگ جهانی اول به عنوان راننده آمبولانس تا پایان زندگیاش بر تمامِ آثارش سایه افکند و او در تمام آثارش به نحوی چهره واقعی جنگ را بازنمایی کرده است. رویکرد همینگوی بسیار انتقادی و جنگسیتزانه است و یکی از زیباترین آثارش درباره جنگ، داستان کوتاه پیرمرد بر سر پل است. او در این داستان کوتاه چند صفحهای به خوبی آنچه که با جنگ بر سر مردمان بیدفاع، سالمندان، حیوانات، جغرافیا، تاریخ و یک ملت آوار میشود را به نمایش میگذارد.
رمان زنگها برای که به صدا درمیآیند داستان سرباز جوان آمریکایی است که ماموریت پیدا میکند در جنگ داخلی اسپانیا، پلی را که سر راه دشمن قرار دارد منفجر کند. همین داستان ساده یک خطی با نثر گیرا، موجز، پرطنین و پرالتهاب همینگوی تبدیل به یکی از مهمترین رمانهای جهان شده است. از این رمان تاکنون اقتباسهای سینمایی بسیاری چون فیلم «زنگها برای که به صدا در میآیند» به کارگردانی سم وود صورت گرفته که خود این فیلم نیز در زمره شاهکارهای تاریخ سینماست و بازیگرانی چون اینگرید برگمن و گاری کوپر در آن حضور دارند. کسانی که این رمان را خوانده و میخوانند بعید است دیگر از هیچ جنگی طرفداری کنند!
-برباد رفته
رمان بردباد رفته نیز از جمله رمانهایی است که نسلها با آن خاطره دارند البته نباید از تاثیر بسزای فیلم «برباد رفته» اثر ویکتور فلیمنگ بر این خاطرهسازی غاقل شد. برباد رفته نیز مانند دیگر رمانهای ذکر شده در این مقاله از شاهکارهای ادبیات و میراث ماندگار تاریخ محسوب میشود.
رمان برباد رفته به قلم مارگارت میچل داستان دختری به نام اسکارلت را روایت میکند که دائم در جستوجوی عشق است. او سه بار ازدواج میکند و هر سه ازدواجش با حوادثی تلخ همراه است. همسر اول او در جنگ داخلی آمریکا کشته میشود. شوهر دومش بعد از مدتی میمیرد و او در حالیکه با رد باتلر ازدواج کرده دل در گروی عشق اشلی ویلکز دارد. در میان تمام این ماجراهای عاشقانه و کشاکشهای عاطفی این رمان مسئله دیگری نیز جریان دارد و آن جنگ است. این رمان سالهای سیاه جنگ داخلی آمریکا را روایت میکند. جنگی که علاوه بر کشتار و بیخانمانی، قحطی بزرگ و بیماریهای زیادی را نیز به همراه داشت.
مارگارت میچل درباره این شاهکارش نظر جالبی دارد او پس از انتشار رمان برباد رفته در مصاحبهای گفته است:
اگر قرار باشد برای این رمان مضمونی انتخاب کنیم، من بقا را ترجیح میدهم. چه چیزی باعث میشود یک فرد بتواند در مقابل این فجایع دوام بیاورد و همچنان شجاع، قوی و توانا باقی بماند؟ در هر تغییر و تحول بزرگی میتوانیم چنین چیزی را مشاهده کنیم. عده ای دوام میآورند و عده ای دیگر از بین میروند.
مسئله بقا به عنوان یکی از مسائل پایهای و زیستی بشر و همه طبیعت شاید یکی از مضامینی باشد که با جنگ پررنگتر میشود. جنگها همزمان با شروع خود مضامین و مفاهیمی را به همراه دارند که در ساحتِ ادبیات و در قالب رمان امکان ماندگاری و بازتاب مییابند، مضامینی چون عشق، بقا، وطن، وطنپرستی، تجاوز، کشتار و غیره. از این منظر است که ادبیات نقش ِ بستری برای بازگویی و روایت جنگ از زاویه دید کسانی است که منافع ِ سیاسی یا اقتصادی در جنگها ندارند.
2 Responses
چرا آثار ایرانی رو معرفی نکردین ونیز آثار کشورهایی مثل ژاپن ، جین وکشور های عربی
حتما در مطالب بعدی به اونها هم خواهیم پرداخت.