چرا باید رمان خارجی بخوانیم؟

چرا باید رمان‌های خارجی بخوانیم؟

هیچ‌کس نمی‌داند چه زمانی رمان‌خوانی تبدیل به عادتی عمومی شده است و چه زمانی آدم‌ها تصمیم گرفته‌اند، رمان را به عنوان یک سرگرمی دوست داشتنی یا قدمی برای بیشتر شناختن جهان استفاده کنند، اما بی‌شک جهانِ امروز را بدون وجود رمان‌ها نمی‌توانیم تصور کنیم. به همین خاطر لازم است به این پرسش بپردازیم که رمان چیست؟‌ و ما چرا نیاز داریم رمان‌‌های خارجی بخوانیم؟

رمان چیست؟

رمان را اثری تخیلی می‌دانند که داستانی را حول محور شخصیت و ماجراهای اون بیان می‌کند. در رمان‌ نویسنده به دوره‌های تاریخی، آداب و رسوم، فرهنگ و باورها، احساسات و عواطف انسانی، وضعیت سیاسی و اجتماعی پیرامونش می‌پردازد. در هیچ‌جای دیگری از ادبیات نوشتاری این‌گونه تخیل و واقعیت در کنار هم نمی‌نشینند که در رمان اتفاق می‌افتد.

برخی‌ اولین رمان‌ها را به قرن ۱۲ ام میلادی نسبت می‌دهند و این زمانی است که مسیر حماسه‌سرایی از داستان جدا می‌شود. اما اوج رونق رمان در اروپا در قرن هجدهم است و در قرن نوزدهم رمان تبدیل به غالب‌ترین‌ و مهم‌ترین گونه ادبی می‌شود. پس اگر اروپا را به عنوان مهد رمان‌نویسی در دنیا در نظر بگیریم لازم است برای خواندن رمان، رمان‌های خارجی را به هیچ‌وجه فراموش نکنیم.

چرا باید رمان های سایر ملل را بخوانیم؟

-رمان، داستان حقایق بازگو شده توسط نویسنده و انگیزه‌ای برای دوری خواننده از واقعیات پیرامونی اوست. رمان، جادو یا حوادث عاشقانه‌ای است که خواننده را سرگرم و از واقعیات محیط خود جدا می کند. قطعا تنوع دیدگاه ها نسبت به عشق و سایر احساسات انسانی در گستره جهانی بیشتر است و خواننده را از تنگنای دیدگاه فرهنگ بومی خویش نسبت به مضامین بشری رهایی می‌بخشد.

-رمان سندی است که اطلاعاتی را منتقل می‌کند و یک گواه و سند برای خواننده است. رمان، به عنوان آینه ای از انسان و جامعه، دارای ارزش آموزشی وتاریخی است. نویسنده با ترسیم ماجراها و وقایع به خواننده آموزش می دهد. بدیهی است می‌توان با خواندن رمان هایی از سایر ملل، یک تصویر کلی از سایر جوامع و ارزش های آن ها به دست آورد.

-رمان یک دلیل است و شواهدی را ارائه می‌دهد که یک تفکر را تأیید می ‌ند و یک پیام یا چشم انداز از انسان و جامعه را منتقل می کند. رمان دیدگاه نویسنده خود را با خواننده به اشتراک می‌گذارد. هر تمدن و فرهنگی مبنای فلسفی خود را دارد و خواندن رمان‌های کشورهای مختلف می تواند مخاطب را با اندیشه‌های مختلف آشنا کرده و باعث تبادل فکری مردم کشور ها گردد.

– دارای ویژگی  سمبلیک و نمادین است. داستان رمان، پیامی را برای رمزگشایی به خواننده منتقل می کند که می تواند یک استعاره باشد. رمان با بیان خود سوالات عمیق و حتی متافیزیکی را قادر است مطرح کند.

۴ رمان خارجی پیشنهادی:

دختر پرتقالی؛ رمان فلسفی

دختر پرتقالی با یک نامه مرموز شروع می‌شود. یوستین گردر مانند اثر دیگرش دنیای سوفی، جرقه ابتدایی شعله گرم داستانش  را با دریافت یک نامه توسط شخصیت اصلی می‌زند. جرج پسری نوجوان است که پدرش را از دست داده و همراه مادر و پدر ناتنی اش زندگی می‌کند و در آستانه پانزده سالگی نامه‌ای از پدر واقعی‌اش به دست او می‌رسد. محتوای نامه برای مخاطبانی که اولین بار است آثار گردر را می‌خوانند مرموز و غیر منتظره است اما مخاطبان آشنا با قلم این نویسنده نروژی به خوبی حدس می‌زنند که قرار است مکالماتی فلسفی و تامل‌برانگیز بخوانند. مکالماتی که حتی پای تلسکوپ فضایی‌ هابل را هم به کتاب باز می‌کند!
کتاب دختر پرتقالی داستانی است که شما را شیفته فلسفی اندیشدن می کند و با کتاب دنیای سوفی که اندیشه‌های فلسفی را در قالب داستان آموزش می دهد تفاوت دارد. پس اگر کتاب دنیای سوفی را نخوانده اید بهتر است دختر پرتقالی را برای مقدمه شروع کنید و بعد سراغ دنیای سوفی بروید.
از کتاب دختر پرتقالی چندین ترجمه فارسی در دسترس است که یکی از بهترین ترجمه‌های آن از مهوش خرمی پور  است که انتشارات کتابسرای تندیس آن را منتشر کرده و از همین ترجمه یک نسخه صوتی با صدای فوق العاده دلچسب و گیرای آرمان سلطان‌زاده توسط نشر آوانامه منتشر شده است.

ریگ روان؛ کمدی سیاه

یک کمدی سیاه ! خنده‌های تلخ هنگام خواندن! روایتی از جامعه‌ای به ظاهر زیبا ولی عمیقا پوچ و بی‌معنی و انسان‌هایی که با مصائب جهان مدرن درگیر هستند.
داستان ریگ روان درباره دو دوست بدشانس و نگون بخت به نام لیام و آلدو است. اولی افسر پلیسی عاشق نویسندگی و دومی کارآفرینی ناموفق و یک شکست خورده عاطفی است. روایت داستان زمانی جذاب می شود که لیام به عنوان یک نویسنده بداقبال می خواهد درباره بخت بد و شکست های دوست خود آلدو کتابی بنویسد، کتابی که روزنه‌ای جدید از احساسات و افکار و وقایع را به روی این دو باز می‌کند. حتما استیو تولتز را می‌شناسید حتی اگر کتاب مشهور او جزء از کل را نخوانده باشید. تولتز در کتاب جزء از کل درباره مرگ و ترس از آن می گوید اما در ریگ روان از یکنواختی زندگی از پوچی زندگی در دنیای مدرن و ترس از زیستن در چنین جهانی صحبت می کند. شاید مطالعه کتاب ریگ روان در کنار جز از کل مکمل خوبی برای درک دیدگاه این نویسنده استرالیایی به زندگی و مرگ باشد . از میان ترجمه‌های فارسی متعدد این کتاب، نشر چشمه بهترین آنها یعنی ترجمه پیمان خاکسار را منتشر کرده است.

تولستوی و مبل بنفش

رمان تولستوی و مبل بنفش مرام نامه کتابخوانی و عشق به کتاب است. رمانی در ژانر اتوبیوگرافی که نینا سنکویچ (نویسنده کتاب) در آن مرهم و درمان زخم از دست دادن خواهرش را پناه آوردن به کتاب ها یافته و قصد دارد ظرف مدت یکسال هر روز یک کتاب بخواند. روایت داستان کم افت و خیز ولی سرشار از نکات ارزشمندی است که نینا در حین خواندن کتاب ها به آن ها دست می یابد. پیام اصلی داستان درباره حیات بخشی کتاب‌ها است. نکته جالب توجه این است که مترجم کتاب، لیلا کرد تا حدی  به نینا سنکویچ شباهت داشته و خود کتابدار است و همین مسئله باعث شده نسخه فارسی خوب و قابل قبول از آب دربیاید و  تار و پود داستان بدون از هم گسستن در ترجمه کتاب حفظ شود. این کتاب توسط انتشارات کوله پشتی به چاپ رسیده و خبر خوب این است که نسخه صوتی آن با صدای خانم مریم پاک ذات توسط نشر آوانامه ارائه شده است.

شیطان و دوشیزه پریم؛ ماجراجویی و سمبلیک

شیطان و دوشیزه پریم روایتی فوق العاده جذاب درباره مسئله خیر‌و‌شر و جدال این دو است . داستان درباره دهکده‌ای آرام و بدون جرم و جنایت به نام ویسکوز است که مردمانش در صلح و صفا زندگی می‌کنند و به خوبی شهرت دارند. دختری به نام شانتال نیز از معدود جوانان دهکده است و در کنار سایر اهالی ویکسوز در آن جا آرام و بی هیاهو زندگی می‌کند. شانتال که آروزی داشتن زندگی در هیاهوی شهر ها و یک زندگی هیجان‌انگیزتر را دارد گویی هیاهو و تنش را به ویکسوز دعوت می‌کند؛ مردی مرموز پا به دهکده کوچک ویسکوز گذاشته و آنجا را پر از هرج و مرج می‌کند. رمان شیطان و دوشیزه پریم برخلاف سایر آثار کوئیلو شروع بسیار مهیج‌تری دارد . کتاب دوشیزه پریم به‌راحتی قابل حدس نیست و شاید فقط یک مورد به خصوص وجود داشته باشد که می‌شود از قبل آن را پیش‌بینی کرد. کوئیلو با تبحری شگفت‌انگیز جدال خیر و شر را در زندگی نمایش می‌دهد و همچنین تصویر سازی های کتاب و روایت آن بسیار گیرا و خوب از آب درآمده است . از میان ترجمه های موجود ترجمه خانم بهناز سلطانیه ترجمه خوب و با کیفیتی است و توسط انتشارات مجید به چاپ رسیده است.

3 Responses

  1. به نظرم باید رمان های زبان اصلی رو بخونیم چون به ترجمه ها نمیشه اعتماد کرد
    اصلا کاری به سانس.ور ندارم
    چون حتی چهل سال پیش هم از قبیل مرحوم ذبیح الله منصوری بودند که ترجمه اش متاسفانه دهن به دهن میشددر نهایت کتاب از متن اصلی کلا دور میشد
    برای نمونه کتاب هشت جلدی قبل از طوفان نوشته الکساندر دوما رو وقتی به ترجمه ایشون خوندم بعد از پایان مجلد واقعا دچار سرخوردگی شدم که چرا نباید ادبیات زبان اصلیم رو تقویت کنم و ملتمس ترجمه ها باشم!(نثرشون انصافا عالی و نغز بود اما ترجمه شون دلچسب نبود )
    (این مورد حتی درمورد کتابهای کافکا هم مورد بحث هست)
    به نظرم کتاب زبان فارسی در صورتی خوبه که نویسنده فارسی زبان باشه

  2. مترجمین خوبی چون محمد قاضی، ابراهیم یونسی، مهدی سحابی، عبدالله کوثری، قابل اعتنا و اعتمادند.

  3. نظر آقا امیر عزیز کاملا درسته ولی….
    تقریبا غیر ممکنه که بخواهیم زبان مادری همه نویسندگان را تا حدی که کتابهای آنها را بفهمیم یاد بگیریم. شاید به عمر هیچکداممان قد ندهد.
    شخصا از کودکی با ترجمه رمانهای بزرگی چون بینوایان، جنگ و صلح، جنایت و مکافات، باباگوریو، آناکارنینا، قهرمان دوران، دن آرام، و سالهای اخیر کافکا در کرانه، دختر پرتقالی، صدسال تنهایی،…. به دنیای زیبای مردمان سرزمینهای دور سفر کرده ام.
    زندگی من بدون ترجمه رمانهای خارجی تقریبا بی ثمر میماند.
    ولی البته دقت در انتخاب مترجم اصل مهمی است که بعد از سالها کتابخوانی متوجهش شدم.
    مثلا حداقل دو ترجمه از کافکا در کرانه خوانده ام، ترجمه ای که همین عنوان را انتخاب کرده بود را بسیار بیشتر پسندیدم و با خواندن سایر کتابهای موراکامی، آنرا نزدیکتر به نثر او دیدم.
    کمتر اظهارنظر میکنم ولی این چند کلمه را دوست داشتم بگویم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک گذاری