فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۳۳ مگابایت |
تعداد صفحات | 346 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۱:۳۲:۰۰ |
نویسنده | سارا اِی دنزیل |
مترجم | مهرزاد جعفری |
ناشر | آذرباد |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Silent Child |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۰۵/۱۰ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
قیمت چاپی | 40,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
در طول داستان زنی رو میبیند که سعی داره تعداد زیادی معما رو دور خودش حل کنه و در این بین به هر کسی که اطرافشه مشکوک میشه. بنظرم مجرم برای خیلی ها قابل حدسه.اما اتفاقاتی که بعدش رخ مقده اصلا قابل پیش بینی نبود. با وجود اینکه داستان کشش خوبی داره ولی سوالها و ابهامات زیادی بی جواب میذاره. . **اسپویل** . . چرا ایدن از جیک پیروی میکرد جوری که انگار زندان بانش بوده؟ چطور ممکنه سه نفر همزمان بدون هیچ هماهنگی باهم و درست در یک موقعیت تصمیم بگیرن بچه یه نفرو ناپدید کنن؟! نویسنده در قسمتی، از زبان اِما ، به مصاحبه ایمی اشاره میکنه؛ (ص۲۵۰ و ۲۵۱ ) و مصاحبه با این جمله شروع میشه که: ( نه تنها سه سال پیش اعلام شد که ایدن مرده، بلکه اون با ظاهری اشفته در حالی پیدا کردن که توی خیابان پرسه میزده و پلیس بر این باوره که اون، ده سال محبوس بود.) این جمله مشخصا به پرش زمانی داستان اشاره داره. و سه سال از پیدا شدن ایدن گذشته. ولی در ادامه "اِما" جوری از مصاحبه صحبت میکنه که انگار توی همون هفته های قبل زایمانش این مصاحبه رو دیده.
داستان جذابی بود ولی نکاتی رو در موردش میخوام بگم که حاوی اسپویل هست! واقعا امکان اینکه بیش از یک آدم روانی همزمان وارد زندگی یکنفر بشن چقدره؟! اونم تو یه روستای کوچک و آرام که تا بحال هیچ اتفاقی توش نیفتاده! همزمانی اقدامات آدمهای روانی این داستان که جدا جدا ولی همزمان اقدام میکنن با اون سیل خیلی عجیبه، یه جوری که انگار سیل هم همدستشون بوده واز قبل باهاشون هماهنگ کرده! چرا ایدن تو درگیری آخر به مادرش کمک نمیکنه؟ اون که عقلش سر جاشه و فقط بدلیل خاصی سکوت کرده! غلبه کردن یه زن پا به ماه به یه مرد قوی هم اصلا باور پذیر نیست. کاش نویسنده ها منطق رو فدای پیچیدگی داستان و پایان غافلگیرانه نکنند. به شخصه ترجیح میدم داستانی بخونم که وقایعش به عقل آدمی جور دربیاد تا اینکه پیچیده و غافلگیرانه اما نامعقول تمام شه.
به نظر میاد داستان نصف کاره توضیح داده شده. بی انصافیه اگه دلیلش ترجمه و سانسور باشه. خیلی از مسائل تا پایان داستان مبهم و نا گفته باقی مونده. خیلی مسائل غیر عادی و غیر معقولن. به قول یک نفر که بالاتر براش ابهام بود چرا باید این همه آدم مریض در یک مکان و زمان سرراه یک نفر بیاد؟؟؟ ازین مسایل دور از واقعیت تو کتاب زیاده. و بی جواب باقی میمونه. قول میدم دیگه از این نویسنده کتاب نخونم
کتابش جالب بود ولی اخه توضیحات ناقص آخرش منو دلسرد کرد حاوی اسپویل! چرا اصلا ایدن رو دزدیدند؟ چرا موقعی که تو خونه ی جوزی گیر کرده بودند هر چی جیک میگفت گوش میداد؟ یهو هم زبونش باز شد نمیدونم به نظرم حیف این داستان زیبا بود اینجوری تموم شد
اگر کسی توی ژانر جنایی کتاب زیاد خونده باشه و فیلم زیاد دیده باشه خیلی جاها میتونه حدس بزنه قضیه چیه،ولی با این حال جوری بود که میشد یه کله تا تهش رو خوند و کلا از همون اول کتاب سطح هیجان بالا بود تا آخرش در کل اوقات خوبی با خوندنش داشتم??
داستان کاملا آدمو درگیر میکرد و نمیشد زمین گذاشت هرچند تشخیص مجرم برای خواننده ممکنه ولی غافلگیری هایی هم داشت تنها نکته منفیش این بود که یه سوال مهمو بی جواب گذاشت
خیلی مهیج و جذاب بود و نمیشد زمینش گذاشت. من از فیدیبو دریافتش نکردم ولی خوندمش و بهترین کتابی بود که خوندم. این کتاب رو به علاوه ی گاهی دروغ میگویم معرفی میکنم
داستان پرکشش و ناراحت کنندهای داره.چون در مورد کودک آزاری هستش.اما بخاطر سانسور یا ترجمه نادرست بعضی از مسائل داستان بدون توضیح باقی میمونه. ولی ارزش خوندن رو داره...امیدوارم لذت ببرین
موضوع جالبی داشت و در کل جذاب بود، پایان هم اگر چه یه جورایی قابل پیش بینی بود اما بازم جالب بود. ولی کش دادنای واقعا اضافی داشت که به نظرم هیجان داستان رو خیلی جاها کم میکرد.
خیلی درگیر کننده و مهیج بود. نمیشد بذاریش زمین. من از ۱۲ شب تا ۱۱صبح یه نفس بدون اینکه شبو بخواب تمومش کردم