دوران کودکی به جهت نقش مهمّی که در سرنوشت آیندۀ انسان ایفا میکند فرصت بینظیری است که نباید آن را از دست داد. این دوران بهترین زمان برای تربیت و پایه گذاری زندگی سالم و سعادتمندانه فرزند است.
متأسفانه باید اعتراف کرد که بسیاری از خانوادهها به تربیت کودکان خود چندانکه شایسته است بها نمیدهند. چه بسیارند مادرانی که دربارۀ آشپزی کتابها خواندهاند امّا در تربیت فرزند هنوز یک صفحه هم نخواندهاند. آنان گمان میکنند که تربیت کاری سهل و آسان است و هرکس به راحتی از عهدۀ آن برمیآید؛ حال آنکه حقیقت غیر از این است. تربیت کاری ظریف و دقیق است که موفقیّت در آن جز با بصیرت و روشنبینی میسّر نیست.
اینکه هرکس با سلیقه و برداشت شخصی به تربیت فرزندان خود بپردازد و خود را از فراگیری مباحث تربیتی و راهنمایی صاحبنظران بینیاز بداند، خطایی بزرگ است که ناشی از بیخبری یا غرور و خودپسندی است. جای بسی تأسف است که بسیاری از کودکان قربانی بیبصیرتی، ناآگاهی و بیمسئولیّتی والدین خود میشوند و غنچههای زیبای وجود آنها ناشکفته پژمرده میشود.
نکتۀ دیگر، یادآوری اهمیّت و ضرورت مشارکت و هماهنگی والدین در تربیت فرزند است. بیتوجّهی به این مسألۀ اساسی نیز یکی از عمدهترین مشکلات موجود در خانوادههاست.
تربیت فرزند چیزی نیست که یکی از والدین به تنهایی از عهدۀ آن برآید؛ به ویژه پدران باید به این نکته توجّه کنند که هرچند تأمین معاش و انجام مسئولیّتهای خارج از خانه از وظایف اصلی آنهاست، امّا تربیت فرزند کاری خطیرتر و مهمّتر است. پدرانی که به علّت اشتغالات خارج از خانه، عملاً حضور مؤثّری در خانواده و در جمع فرزندان خود ندارند و مسئولیّت چندانی را از این جهت متوجّه خود نمیدانند و تربیت فرزند را وظیفۀ اختصاصی مادر میشناسند، سخت در اشتباهاند. فرزندان از لحاظ تربیتی همچنان که محتاج مادری آگاه و دلسوزند، نیازمند پدری مدّبر و مهربانند و هیچیک از آن دو نمیتواند خلا وجود دیگری را پُر کند؛ از این رو، مشارکت فعّال پدر و مادر و هماهنگی آن دو در تربیت فرزند از اصول اوّلیه ایست که باید به طور جدّی مورد توجّه والدین قرار گیرد.