باینوم در این اثر به کتاب تاریخ مختصر پزشکی تأسی جسته و استاد آلمانی خود، اروین اکنک (۱۹۰۶-۱۹۸۸)، را الگو قرار داده است. اکنک از مورخان پیشرو در پزشکی اجتماعی بود که تأثیر نظریهها و رویدادهای سیاسی و اجتماعی را بر پزشکی بررسی میکرد و میتوان او را پیرو رادولف ویرشو (۱۸۲۱-۱۹۰۲) دانست. اکنک تاریخ پزشکی را به چهار دوره تقسیم کرده است. وی با تأکید بر اهمیت بیمارستانهای فرانسه در قرن نوزدهم بهعنوان عصر پزشکی بیمارستانی، دورههای قبل از آن را دوره پزشکی بالینی و کتابخانهای و دوره پس از آن را پزشکی آزمایشگاهی شمرده است. ویلیام باینوم با تأسی به استادش، ضمن رعایت این تقسیمبندی، بخشی به نام پزشکی اجتماعی را به کتاب خویش افزوده است.
باینوم اولین و مهمترین میراث پزشکی یونانی را رویکرد غیردینی به پزشکی و دور راندن خرافه و موجودات فرازمینی از حیطه پزشکی میداند. وی دومین میراث طب یونان را نظریه طبایع چهارگانه و مفهوم سلامت به معنای تعادل بین طبایع و سومین آن را اساس بوتانیک (گیاهی) داروها برمیشمرد. باینوم در فصل پزشکی کتابخانهای، که معاصرِ قرون وسطی در اروپاست، پزشکی اسلامی و پزشکان برجستهای چون رازی و ابنسینا را معرفی کرده، سپس به بازگشت علوم یونانی از طریق ترجمه آثار عربی به لاتین اشاره نموده و به ادامه پیشرفت علوم پزشکی در غرب (تأسیس بیمارستانها، آزمایشگاهها، دانش و صنعت داروسازی) تا دوره معاصر پرداخته است.