اله یک طبیعت بکر و دست نخورده بود که به خاطر آهکی که تولید میکرد رنگ طبیعی آن کال یا کم رنگ نشان میداد و به همین خاطر به کاله معروف شده بود.
این سرزمین که صاحب صدها هکتار زمین نی زار وحشی بود با همکاری کارشناسان امریکائی تبدیل به منطقهای تفریحی شد. دریاچه لایه روبی و جداره آن با سنگهای قلمبه چیده شد. یک راه خاکی دو جاده توللی و کامیاران را به هم جوش داد و قهوه خانه و مسافرخانه هائی هم در حوالی آن ساخته شد.
رفته رفته کوه مهدی مثل یک جزیره ناشناخته شهرتی جهانی پیدا کرد و گند کبود خضر الیاس که مربوط به قرنها پیش بود کار و بارش رونق گرفت.
اما وقایع و حواشی کوه مهدی به اینجا ختم نمیشد. نقل بود که زمان قاجار حضرت خضر به خواب یکی از رجال مذهبی میرود و از او میخواهد کنار دریاچه گنبدی برای او بنا کند و چون خواب مکرر تکرار میشود حمل به صدق شده و روحانی با کمک اهالی منطقه گنبدی را بنا میکند.
شایعات و خوابهای رجال مذهبی در مورد این کوه شدت میگیرد تا اینکه در دامنه آن دیدار حضرت خضر و مهدی موعود با یکی از روحانیون صاحب نام به کوه عظمت خاصی میدهد و از آن زمان به بعد کوه به نام مهدی معروفیت دو چندانی پیدا میکند.
البته همه این موارد جزءباورهای شفاهی مردم بود. حال اینکه این موضوعات تا چه حد میتوانست صدق داشته باشد مشخص نبود ولی هر چه بود یک رابطه اعتقادی بین مردم و این کوه وجود داشت؛ و به قدری در نظر مردم مقدس بود که حتی چند درختی که در آن وجود داشت هر کدام به روزهای خاصی نامگذاری شده بودندو آنها را نظر کرده میدانستند.