کیپ کربای درتمام عمرش رؤیا و آرزوی این لحظه را داشت.
این چهارمین و آخرین بخش فینال بزرگ تو پذرهای بود! و تیم کیپ آدموارههای (سایبورگهای) شهر مرکزی، یک پرتاب آزاد داشتند که میتوانست باعث پیروزیشان شود.
کیپ ضربه زن خط حملهی عمودی بود. وظیفهی او بود که این ضربه را گل کند. به نمایشگر امتیازها نگاه کرد.
توپذرهای برای بعضی از بچهها فقط یک بازی و سرگرمی بود اما برای کیپ به اندازهی زندگی ارزش داشت. شاید هم، به اندازهی بخش بزرگی از زندگی ارزش داشت.
کیپ در ضمن شغل مهمی هم داشت: او کاشف فضا بود.