کتاب «قتلهای الفبايی» The A.B.C. Murders اثری جنایی از نویسنده بریتانیایی «آگاتا كريستی» دربارهی مجموعهای از قتلها توسط یک قاتل مرموز است که با عنوان "A.B.C" شناخته شده است. شخصیتهای هرکول پوآرو، آرتور هستینگز و بازرس ارشد جاپ در این اثر حضور برجستهای دارند و سرنخها را در کنار یکدیگر قرار میدهند و معمای کتاب را حل میکنند. این کتاب برای اولین بار در 6 ژانویه 1936 توسط باشگاه جرایم کالینز در انگلستان با قیمت دو دلار منتشر شد و توجه علاقهمندان به داستانهای پلیسی و اسرارآمیز را به خود جلب کرد. فرم این رمان غیرمعمول است و نویسنده روایت اول شخص و سوم شخص را در هم میآمیزد. این رویکرد قبلاً توسط «آگاتا كريستی» در کتاب «مردی با لباس قهوهای» استفاده شده بود.
کتاب «قتلهای الفبايی» نوشتهی «آگاتا كريستی» Agatha Christie پس از انتشار با استقبال خوبی در انگلیس و آمریکا روبرو شد و نظر نویسندگان و منتقدان را به خود جلب کرد. یکی از منتقدان ادبی در سال 1990 این اثر را یک رمان کلاسیک معرفی کرد که همچنان تازه و خواندنی است و به زیبایی بر روی آن کار شده است. «آگاتا كريستی» در این اثر نبوغ و توانایی برجستهاش در داستانسرایی را به تصویر کشیده است. او در این اثر اتفاقات خطرناک، مرموز و گاهی ترسناک را در کنار هم قرار داده و یک داستان خواندنی و پرکشش خلق کرده است. او این اثر را طی سی و پنج فصل به نگارش درآورده است که برخی از آنها عبارتاند از:
کتاب «قتلهای الفبايی» نوشتهی «آگاتا كريستی» با حضور آرتور هستینگز در یک مزرعه در آمریکای جنوبی آغاز میشود. او پس از اقامت شش ماهه در این مزرعه برای انجام چندین کار مختلف وسایلش را جمع میکند تا به کشورش بازگردد. او در ماه ژوئن سال 1935 به سمت انگلستان راه میافتد و پس از رسیدن به شهر به دیدار دوست قدیمیاش هرکول پوآرو Hercule Poirot میرود. هرکول در آپارتمان جدیدی با خدمات ویژه مستاجران زندگی میکند و از دیدار آرتور هستینگز بسیار خوشحال میشود. هرکول پوآرو پس از سلام و احوالپرسی و صحبت دربارهی موضوعات عادی و روزمره نامهای تا خورده از کشو بیرون آورد و از دوستش میخواهد آن را مطالعه کند. نامه از طرف ای.بی.سی است و خبر از اتفاق عجیبی میدهد. در این نامه گفته شده بیست و یکم همان ماه در اندوور اتفاقی اسرارآمیز و مرموز میافتد. هرکول پوآرو و آرتور هستینگز پس از مطالعهی دوبارهی این نامه کمی به فکر میروند و احتمال یک سرقت بزرگ یا قتل در آن روز به خصوص را میدهند. اتفاق عجیب در آن روز و سایر قتلهای دیگر در شهر داستان کتاب «قتلهای الفبايی» نوشتهی «آگاتا كريستی» را شکل میدهد.
کتاب «قتلهای الفبايی» نوشتهی «آگاتا كريستی» با ترجمهی «محمدعلی ايزدی» از سوی انتشارات هرمس در سال 1387 منتشر شد که نسخهی الکترونیک آن در همین صفحه از فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. «محمدعلی ايزدی» مترجم ایرانی ترجمهی آثار ادبیات پلیسی را در کارنامهی کاریش دارد. او ترجمهی سایر آثار «آگاتا كريستی ازجمله «آنها به بغداد آمدند» و «وحشت در خيابان وست اِند» را هم انجام داده است که نسخهی الکترونیک آنها هم در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای مطالعه و دانلود موجود است.
خوب به یاد دارم که نامه سوم ای. بی. سی. کی رسید.
لازم است بگویم پیشبینی همه نوع اقدام احتیاطی شده بود تا بهمحض اینکه دوبارهای. بی. سی. دست به اقدام زد، از اتلاف وقت بیمورد جلوگیری شود: یک گروهبان جوان از اسکاتلندیارد به خانه ما فرستاده شده بود تا اگر نامهای آمد و اتفاقاً من و پوآرو خانه نبودیم، آن را بازکند و فوراً موضوع را به ستاد آنجا اطلاع دهد.
همانطور که روزها یکی پس از دیگری سپری میشدند، فشار بیشتر و بیشتری هم به اعصاب ما وارد میشد. رفتار سرد و متکبرانه بازرس کروم با ته کشیدن تدریجی سرنخهایش سردتر و متکبرانهتر میشد. توصیف مبهم مشخصات مردانی هم که گفته میشد با بتی بارنارد تماس داشتهاند هیچ مشکلی را حل نکرد. خودروهای متعددی هم که در اطراف بکس هیل و کودن در رفت و آمد بودند یا کاملاً شناسایی شده بودند یا قابل پیگیری نبودند. پرسوجو درباره خرید دفترچههای راهنمای ای. بی. سی. راهآهن هم مایه دردسر عده زیادی از مردم بیگناه شده بود.
خودمان هم هر وقت صدای آشنای در زدن پستچی به گوش میرسید، ضربان قلبمان بالا میرفت. این اقلاً در مورد خود من صدق میکرد، گرچه مطمئنم که پوآرو همچنین احساسی داشت.
اینطور که من میدیدم، او از این جریان خیلی ناراحت بود. هیچ از لندن خارج نمیشد. ترجیح میداد خانه باشد، چون فکر میکرد ممکن است وضع اضطراری پیش بیاید. در آن روزهای بحرانی، او برای اولین بار حتی از سبیلهایش هم غافل شده بود - آویزان بودند.
یک روز جمعه بود که نامه سوم ای. بی. سی. رسید. پست بعدازظهر آن روز ساعت ده شب رسید. وقتی صدای آشنای پا و تقتق در زدن پستچی به گوشمان خورد، من فوراً از جا پریدم و خودم را به صندوق پست رساندم. یادم هست چهار پنج نامه در آن بود. نشانی نامه آخر را که نگاه کردم، دیدم ماشین شده است.
فریاد زدم: پوآرو... بعد صدايم قطع شد. خودش است؟ درش را بازکن هستینگز. زود باش. هر دقیقهاش ارزش دارد. باید خطمشیمان را مشخص کنیم.
فوراً آن را باز کردم (پوآرو برای اولین بار بابت اینکه در آن را تمیز باز نکردم سرزنشم نکرد) و یک صفحه ماشین شده بیرون آوردم. پوآرو گفت: بخوانش.
من با صدای بلند خواندم: آقای پوآرو بیچاره، شما در حل مسائل کوچک جنایی آنقدرها هم که خودت فکر میکنی ماهر نیستی. خب، بگذار ببینم این دفعه چهکار میکنی. این دفعه خیلی ساده است.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۴۵ مگابایت |
تعداد صفحات | 278 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۹:۱۶:۰۰ |
نویسنده | آگاتا کریستی |
مترجم | محمدعلی ایزدی |
ناشر | نشر هرمس |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | The A. B. C. Murders |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۶/۱۰/۲۶ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
قیمت چاپی | 79,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
مثل بقیه آثار نویسنده عالیه اما من بین کتابای کریستی "و آنگاه هیچ کس نماند "رو بیشتر دوست دارم ...در ضمن هم وطنی که هنوز به این میزان از شعور نرسیدی که داستان رو اسپویل نکنی لطفا خودتو فرهنگی و کتابخون ندون.ابتدای ی ترین اصل اینکه خودتو کتابخون بدونی همینه که در عین بی فرهنگی داستان رو لو ندی.لطفا اول فرهنگ کتاب خوانی رو یاد بگیرید.فدیبیو لطفا برای احترام به مخاطب نظرات این چنینی رو حذف کنید❤❤
من اولین کتابی بود که از آگاتا کریستی خوندم و خیلی با داستان های پوآرو آشنا نبودم ولی واقعا زیبا نوشته شده بود و داستان و شخصیت پردازی ها هنرمندانه کار شده بود واقعا لذت بردم هرچند یه کوچولو به نظرم اومد حفره تو داستان باشه ولی خب معقولانه توجیه شدند، درکل تجربه زیبایی بود، حتما پیشنهاد میشه.
داستان خوبی که میتونست عالی باشه اما حیف..... البته پوآرو یه جمله توش میگه که به کل داستان می ارزه: هستینگز! حرف زدن! همان طور که یک پیرمرد فرانسوی یک بار به من گفت، اختراع انسان هاست ، برای جلوگیری از فکر کردن.
نقد کلی داستان از مجموعه پوآرو هست... در داستان اصلا قاتل معرفی نمیشه و آخر داستان فقط اعلام میشه که قاتل آقای ....... است. داستان ها هم جذاب نیستند... ارزش خرید نداره
لطفا کتاب ده بچه زنگی یا سپس هیچکس باقی نماند رو قرار بدید . هم زنگ زدم هم پیام دادم در تلگرام و واتس اپ هم درخواست کتاب دادم . هیچکدوم رو پاسخگو نبودید. متشکرم
نام اصلی داستان " قتل های ای بی سی " هستش،، و قطعا یکی از بهترین های آگاتا ست، تم و ایده اصلی داستان، فراتر از یک هوش سیاه هست، واقعا لقب بانوی وحشت ، شایسته ی آگاتاست
مثل دیگر اثرهای آگاتا کریستی پر از هیجان بود وتا آخر حتی نمتوانستی کوچکترین حدسی راجع به قاتل داشته باشی. ترجمه هم عالی بود
اگه میتونید کتاب را نصفه رها کنید!!!! وقتی شروع کردید دیگه بیجاره شدید اگر کارمند و .،،، باشید و صبح زود باید بیدار شوید
این کتاب فوووووق العاده بود???طبق معمول تو این کتابِ اگاتا کریستی هم اصصصلا نتونستم حدس بزنم قاتل کی بوده. کسی بود که هرگز فکرشم نمیکردم?
ذهن نویسنده باز هم تو این کتاب شاهکار کرده