0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
هویت
٪50

معرفی، خرید و دانلود کتاب هویت

درباره هویت

کمتر کسی را می‌توان یافت که در زندگی دچار سوء‌تفاهم نشده باشد. وقتی انسان دچار اشتباه و کج‌فهمی می‌شود با خود و اطرافش احساس بیگانگی می‌کند و دچار تناقض‌هایی می‌شود که به سختی می‌تواند آن‌را حل کند. دائم درگیر صدا‌های مبهم می‌شود؛ صدا‌هایی که روح و جسم را تحت تاثیر قرار می‌دهند و باعث می‌شود آدم‌ها فراموش کنند که زندگی پایدار نیست. این مشکل تا جایی پیش می‌رود ‌که آشفتگی سراسر وجود انسان را فرا می‌گیرد. سوء‌تفاهم قدرت عجیبی دارد؛ می‌تواند پیوندهای عاشقانه را ویران کند و هویت انسان‌ها را به چالش‌های عمیق بکشد.

درباره‌ی رمان هویت؛ اثری دیگر از نویسنده‌ی بارهستی

رمان هویت (Identity) وضعیت انسان معاصر را مورد بررسی قرار می‌دهد و آشفتگی‌‌هایی که بر روح و جان انسان سایه انداخته است را به تصویر می‌کشد. شخصیت‌های اصلی این کتاب از روند تغییرات جهان راضی نیستند، دائما از این تغییرات فرار می‌کنند، حسرت سنت‌های گذشته‌ و ازدست‌رفته را می‌خورند و از این سرخوردگی‌ها به عشق پناه می‌آورند؛ عشقی که مایه‌ی افتخار آن‌هاست و هویت‌شان را بازتعریف می‌کند. درون‌مایه‌ی این کتاب داستانی که لایه‌های روان‌شناختی را بررسی می‌کند، سرگشتگی‌ انسان‌هاست. میلان کوندرا در رمان هویت سعی کرده است قدرت تفکر را در ما بیدار کند؛ پس بهتر است با تامل بیشتری آن‌ را بخوانیم. او با صراحت هرچه تمام به سراغ روح انسان می‌رود و تمام پیچ و خم‌های آن‌را به خواننده نشان می‌دهد.

داستان کتاب هویت چیست؟

راوی رمان هویت دانای کل است و داستان آن درباره‌ی دو شخصیت با نام‌های شانتال و ژان‌مارک است که عاشق و شیفته‌ی یکدیگر هستند. شانتال زن زیبایی است و ژان مارک زیبایی او را می‌ستاید؛ به اندازه‌ای که امید زندگی و دلیل نفس کشیدنش را مدیون حضور شانتال می‌داند و شانتال معتقد است با همان نگاه اول شیفته‌ی ژاک مارک شده است. آن‌ها برای فرار از شرایطی که دارند، به هم پناه می‌آورند. تا این‌که سوء‌تفاهمی بزرگ بر زندگی آرام‌شان سایه می‌اندازد. این سوء‌تفاهم با یک جمله‌ی نا‌دانسته از زبان شانتال شروع می‌شود: «مرد‌ها دیگر برای دیدن من سر برنمی‌گردانند». ژان‌مارک با شنیدن این جمله ناراحت می‌شود و یادش می‌آید که شانتال چهار ‌سال از او بزرگ‌تر است. جمله‌ی شانتال حسادتش را بر‌می‌انگیزد و احساس می‌کند شانتال نگران دوران پیری است. ژان‌مارک آن‌قدر تحت تاثیر این حرف و تلقین‌های ذهنی‌اش قرار می‌گیرد که تلاش می‌کند جلوی افسردگی شانتال را بگیرد. او شروع می‌کند از زبان یک غریبه برای شانتال نامه نوشتن و خیال می‌کند با این کار می‌تواند شانتال را تحت تاثیر قرار دهد. اما هویت اصلی او از نگاه ژان مارک زیر سوال می‌رود تا حدی که با خود فکر می‌کند هرگز شانتال را خوب نشناخته است. بعد از این اتفاق ژانر رمان بر محور وحشت یا شبه وحشت می‌گذرد. چرخشی در داستان شکل می‌گیرد که در آن تنها چیزی که ثابت می‌ماند عشق است و بقیه‌ی مسائل را ناپایدار می‌کند و به چالش می‌کشد.

میلان کوندرا؛ مؤلف معروف‌ترین رمان‌های روان‌شناختی

میلان کوندرا (Milan Kundera) یکی از نویسندگان مهم دنیا به حساب می‌آید. او در خانواده‌ای فرهنگی به‌دنیا آمد که پدرش نوازنده‌ی پیانو و رئیس آکادمی «موسیقی برنو» بوده است. میلان کوندرا فعالیت خود را با سرودن شعر در سن چهارده سالگی آغاز کرد و بعد از شکست آلمان، زمانی‌که هفده سالش بود به «کمونیست» پیوست اما دو سال بعد از حزب اخراج شد و تا 1956 اجازه‌ی ورود به سازمان را نداشت. او ابتدا در دانشگاه رشته‌ی ادبیات و زیبایی‌شناسی می‌خواند ولی مسیرش را به دانشکده‌ی فیلم تغییر داد و در سال 1968 عضو حمایت کنندگان «جنبش اصلاح‌طلبانه‌ی حزب کمونیست چکسلواکی» شد که به «بهار پراگ» معروف است. بعد‌ها به‌خاطر فعالیت‌های اصلاح‌طلبانه‌اش در لیست سیاه قرار گرفت و محدودیت زیادی برایش ایجاد شد تا جایی که انتشار آثارش ممنوع و از دانشگاه اخراج شد. در سال 1975 به فرانسه تبعید شد و بعد از شش سال به تابعیت فرانسه درآمد. در تمامی آثار میلان کوندرا اندیشه‌های فلسفی، سیاسی، روان‌شناختی و تاریخی به چشم می‌خورد. میلان کوندرا با مطبوعات مصاحبه نمی‌کند و معتقد است باید درباره‌ی آثارش نظر داده شود نه خودش.

میلان کوندرا مجموعه داستان‌های «عشق‌های خنده‌دار» و رمان «شوخی» را به زبان مادری به نگارش درآورد و بعد از آن نمایشنامه‌ی «ژاک و اربابش» را با اقتباس از رمان «ژاک قضا و قدری» اثر «دیدرو» را در سه پرده نوشت؛ نمایش‌نامه‌ای که نام نویسنده‌‌اش به دلایل سیاسی و اجتماعی تا پانزده سال مشخص نبود. یکی از مهم‌ترین آثار میلان کوندرا، «بار هستی» است که در سال 1982 منتشر شد. این کتاب در بستر داستانی عاشقانه، مسائلی مانند فلسفه، هنر و تاریخ را مطرح می‌کند و معنا و بار زندگی را به مفهومی چالش بر‌انگیز تبدیل می‌کند. از دیگر آثار مهم او می‌توان به کتاب‌های «والس خداحافظی»، «کتاب خنده و فراموشی» و «آهستگی» اشاره کرد.

آخرین کتاب میلان کوندرا به نام «جشن بی‌معنایی» چهارده سال بعد از چاپ آخرین کتابش، در سال 2014 منتشر شد. او در بخشی از این کتاب نوشته است: «ما از مدت‌ها پیش فهمیده‌ایم که دیگر ممکن نیست این جهان را واژگون کرد، نه حتی شکل آن را تغییر داد یا بدبختی پیشرونده‌ی آن را متوقف ساخت. یک راه مقاومت بیشتر نمانده است؛ جدی نگرفتن جهان.»

میلان کوندرا در ادبیات اروپا، جایزه‌ی ایالت اتریش را در سال 1987 کسب کرد و جایزه‌ی بین‌المللی هردر را در سال 2000 دریافت کرد. همچنین در سال 2011 موفق به کسب جایزه‌ی جشنواره‌ی اوید شد. او چندین بار نامزد دریافت جایزه‌ی نوبل ادبیات شد اما تا امروز موفق به دریافت این جایزه نشده است. البته نویسندگان زیادی هستند که لایق دریافت این جایزه بوده‌اند ولی از آن محروم ماندند، نویسندگانی چون: «تلستوی»، «ناباکوف»، «پروست»، «چخوف»، «آتوود» و بسیاری دیگر.

ترجمه و نشر کتاب هویت در ایران

«پرویز همایون‌پور» در شیراز به‌ دنیا آمد و از دانشگاه لوزان سوئیس، دکترای علوم سیاسی دریافت کرده است. او ابتدا در موسسه‌ی برنامه‌ریزی آموزشی وزارت علوم ایران کار کرد و بعد از آن در سازمان علمی، آموزشی و فرهنگی ملل متحد یونسکو با سمت مشاور امور آموزشی به فعالیت پرداخت. وی بیشتر فعالیتش را در یونسکو انجام داد و بعد از بازنشستگی به ایران بازگشت و کارهای تحقیقاتی و پژوهشی را از سر گرفت. «پرویز همایون‌پور» علاوه بر ترجمه‌ی کتاب هویت که توسط «نشر قطره» منتشر شده است، کتاب‌های «بار هستی» و «هنر زمان» را هم از میلان کوندرا ترجمه کرده است.

دوست‌داران کتاب‌های داستانی – روان‌شناسانه‌ی میلان کوندرا مي‌توانند نسخه‌ي الكترونيك (pdf) کتاب هویت با ترجمه‌‌‌ی «پرویز همایون‌پور» را در سايت فيديبو خرید و دانلود كنند.

در بخشی از کتاب هویت می‌خوانیم

زمانی‌که ژان مارک در آستانه‌ی اتاق ظاهر شد، شانتال واقعا می‌خواست شاد باشد؛ می‌خواست او را ببوسد، اما نمی‌توانست؛ از هنگام گذارش به قهوه‌خانه، عصبی و بی‌حوصله شده و چنان در کج خلقی فرو‌رفته بود که می‌ترسید تلاشش برای نشان دادن رفتار عاشقانه‌ اجباری و تصنعی به نظر آید.

سپس ژان مارک از او پرسید: «چه اتفاقی افتاده است؟»

شانتال به او گفت که بد خوابیده و خسته است، اما موفق نشد متقاعدش کند و ژان مارک به پرس و جو ادامه داد. شانتال که نمی‌دانست چگونه از این تفتیش عشق بگریزد، می‌خواست چیزی خنده‌دار به او بگوید؛ آن‌وقت بود که گردش بامدادی‌اش و مردانی که مبدل به درخت کودکان شده بودند دوباره به ذهنش آمد و در مغز خود جمله‌ای یافت که، همچون موضوع کوچک فراموش شده‌ای در آن‌جا باقی مانده بود: «مرد‌ها دیگر برای دیدن من سر بر نمی‌گردانند.» شانتال، برای رهایی از هر نوع گفت و گوی جدی، به این جمله متوصل شد و کوشید تا آن‌را با لحنی که حاکی از حداکثر بی‌اعتنایی باشد بگوید. اما، بر خلاف انتظارش، صدایش تلخ و اندوه‌ناک بود. احساس می‌کرد که این اندوه بر چهره‌اش چسبانده شده است، فورا، دانست که منظورش بد فهمیده خواهد شد.

شانتال دید که ژان‌مارک مدتی طولانی و به‌طور جدی به او می‌نگرد، و احساس کرد که این نگاه در اعماق بدنش آتشی می‌افزود. این آتش به سرعت در درونش گسترش یافت، در سینه‌اش بالا رفت، گونه‌هایش را سوزاند و صدای ژان مارک را شنید که، به تبعیت از حرف او، تکرار می‌کرد: «مرد‌ها دیگر برای دیدن تو سر بر نمی‌گردانند. .اقعا برای این است که غمگینی؟» شانتال احساس می‌کرد که همچون جسمی مشتعل می‌سوزد و عرق بر پوستش جاری می‌شود؛ می‌دانست که این سرخی به جمله‌اش اهمیتی بیش‌از اندازه می‌دهد؛ ژان مارک بایستی باور کرده باشد که شانتال با این کلمات (اوه، چقدر ملایم و بی آزار!) راز خود را فاش ساخته و تمایلات مخفی‌اش را به او نشان داده است، و اکنون به سبب این تمایلات است که از شرم سرخ می‌شود؛ این سوء‌تفاهم است، اما نمی‌تواند ان را برای ژان‌مارک توضیح دهد، زیرا اکنون مدتی است که بر این التهاب درونی وقوف دارد، گر‌چه همواره از دادن نام حقیقی‌اش به آن ابا کرده است. اما، این‌بار، دیگر درباره‌ی معنای آن تردیدی ندارد و به همین دلیل هم نه می‌خواهد و نه می‌تواند از آن سخن بگوید.

 

دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
851.۲۷ کیلوبایت
تعداد صفحات
169 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۵:۳۸:۰۰
نویسندهمیلان کوندرا
مترجم پرویز همایون پور
ناشرنشر قطره
زبان
فارسی
عنوان انگلیسی
L'identitea
تاریخ انتشار
۱۳۹۵/۰۵/۲۴
قیمت ارزی
3 دلار
قیمت چاپی
23,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۸۵۱.۲۷ کیلوبایت
۱۶۹ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
4.4
از 5
براساس رأی 41 مخاطب
پربار 🌳 (1)
5
ستاره
65 ٪
4
ستاره
17 ٪
3
ستاره
4 ٪
2
ستاره
12 ٪
1
ستاره
0 ٪
20 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
5

بسیار کتاب پر محتوا و زیبایی است . حتی از کتاب بار هستی به نویسندگی همین نویسنده توانا -که کتاب مشهوری است - زیباتره و پایان تامل بر انگیزی داره . فقط تو رو خدا دست اندرکاران محترم برنامه خوب فیدیبو لطفا یه فکری به حال علایم نگارشی حذف شده از نسخه های الکترونیکی کتابها بکنند ؛چون حقیقتا علایم نگارشی ، چیزهای زاید و اضافه ای نیستند که با تبدیل نسخ چاپی به نسخ الکترونیکی ، بشود از آنها چشم پوشی کرد.ممنون

4

قسمتی از کتاب که خیلی دوسش داشتم: می توان خود را از کاری، یا از به زبان آوردن سخنی سرزنش کرد اما نمی توان خود را به سبب داشتن فلان یا بهمان احساس مورد سرزنش قرار داد، ولو به این دلیل ساده که هیچ نوع تسلطی بر آن نداریم. پیشنهاد میکنم حتما مطالعه کنید

2

پیشگفتار مترجم نباید داستان رو توضیح میداد. بهتر بود خواننده خودش در خلال خواندن کتاب متوجه داستان بشه. این پیشگفتار هم طولانی بود و هم اینکه داستان رو لو داد.

2

یک روال معمولی و بدون فراز و نشیب و هیجان داشت.بدون هیچگونه اتفاق غیر منتظره.و بیشتر اتفاقات داستان قابل پیش بینی بود.اما در کل کتاب بدی نبود

5

اصلا برام جذاب نبود...چندبار سعی کردم بخونمش اما اصلا نتونسم با میل ادامه بدم

5

چرا کتاب جاودانگی رو نزاشتین ؟

5

یک لالایی برای روح ، خیییییلی لطیف و روح نوازه ، خوب بود

5

کتاببه که یکم باید با دقت خوانده بشه چون جزییات زیادی داره و همونطوری که خودشونم نوشتن برا چند بار خواندنه

5

این داستان یک جور روانکاوی شخصیت راوی هست و بنظر من روایت خیلی جذابی داره. پیشنهاد میکنم حتما بخونید

5

میلان کوندرا با این کتابش به من یادآوری کرد که نویسنده مورد علاقه من هست. عالی

نمایش 10 نقد دیگر
4.3
(42)
پربار 🌳 (1)
18,000
٪50
9,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو
هویت
هویت
میلان کوندرا

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
هویت
٪50
هویت
میلان کوندرا
نشر قطره
4.3
(42)
پربار 🌳 (1)
18,000
٪50
9,000
تومان