در تاریخ ادبیات جهان، چه غرب و چه شرق، نگاه مادی برآمده از تمایلات شیطانی در آدمی و گرایش به پول بارها مطرح و نکوهیده شده، و در مقابل قدرتهای معنوی برخاسته از معارف الهی در بشر ستایش شده است. رد پای این دو امر را در جایجای تاریخ ادبیات جهان میتوان یافت: از تراژدیهای یونان و اشعار هوراس گرفته تا نمایشنامههای دوران نوزایی به بعد، از رمانهای چندجلدی کلاسیک تا داستانهای کوتاه معاصر، و از اسطورههای شاهنامه تا غزلیات شمس. در این فصل تلاش شده تا فراتر از بازترسیم این مصادیق، به ماهیت این رابطه دست یابیم. ممکن است نام بردن از مولانا و آثارش در ابتدا این نکته را به ذهن مخاطب متبادر کند که چرا این انتخاب صورت گرفته است؛ دلیل این گزینش جنبههای عارفانه و شأن معنوی این شخصیت ادبی و اشعارش است. اما میتوان از همین نکته دریچهای به موضوع این فصل گشود. نبردی که در پسزمینه آثار مولانا با تعلقات مادی و اینجهانی دیده میشود، راهنمای گشودن این دریچه است. کوتاه سخن اینکه تلاش شده است تا با تمرکز بر غزلیات شمس به مناسبات پول و اقتصاد در آثار ادبی به طور عام دست یابیم.
همانطور که اشاره شد، همیشه جدال بین معنویت و مادیت در زندگی انسان وجود داشته است. رد پای این جدال سهمگین و نشانههای خطر اضمحلال ارزشهای انسانی در حرکت جهان به سوی مادیات را میتوان، برای مثال، در ادبیات قبل از میلاد مسیح یافت. یکی از بهترین نمونههای این احساس خطر را میتوان در شعر شاعر رومی، اووید مشاهده کرد. او سیر حرکت انسان از بهشت تا دوزخ معاصر (یعنی زمان خود وی) را سیر حرکت از خلال چند دوره مختلف میبیند.