بعید است در تاریخِ بسیار ستمدیدهی ما به تصویر کسی اینقدر زیاد رنگ سیاه اختصاص داده باشند که به تصویر استالین دادهاند. در مجموع به هیچکدام از شایستگیهای او اقرار نمیکردند. او همزمان، آدم معمولیِ حقیر و فوق جنایتکار و همچنین وحشتزدهی ترسو و جلاد خونآشام بود. سپس، بهتدریج شروع به پذیرش حداقل چیزهای آشکار کردند. اکنون دیگر هیچکس بحث نمیکند که این آدم، به عبارت ملایم، برجسته است؛ آن ایام، ایامی که به طرق مختلف این گفتهی ترتسکی که استالین «برجستهترین آدم معمولی است» تکرار میشدند، سپری شدهاند. دندانقروچهکنان، حتی مورخان دموکرات میپذیرند که هدایت او، حداقل، برای روسیه چیزهای خوب فراوان به دنبال داشته است، و حداکثر، کشور ما را از محو شدن در نقشهی جهان نجات داده است. برای این، درحقیقت، انتشار نظر چرچیل دربارهی استالین لازم بود- آخر نزد ما فقط پس از آن جرات میکنند نظرخود را داشته باشند که این نظر را آدم مشهوری در غرب بیان کرده باشد. اما اکنون مباحثات در این خصوص مربوط به گذشته است، سرانجام افکار عمومی او را به عنوان حکمران برجسته، و شاید حتی بزرگ، پذیرفته است.
اینک او را به عنوان برجسته، بزرگ و دیگر عناوین پذیرفتهاند.